یکی از همشهریان، در یک تماس تلفنی، با صدای لرزان و لحنی که نشان می داد دل پری دارد، از افزایش مهار گسیخته، جهشی و لحظه ای قیمت کالاها، تداوم کمبودها، نار سایی ها و نبود ها گله و شکایت میکرد و از بنده میخواست که طی یادداشتی در روزنامه و شبکههای مجازی از مسئولان، بپرسم: علت افزایش چندین و چند برابری قیمت انواع کالاها در سالها و ماههای گذشته، تداوم بی وقفه این روند، رشد روز افزون آمار بیکاری، افزایش شاخص جینی و شکاف عمیق طبقاتی و نابرابری های اقتصادی و به تبع آن، خالی شدن جیب مردم و کوچکتر شدن سفره ها در شرایطی که کشور ما از نظر دارا بودن ثروت های سرشار ملی و منابع غنی زیر زمینی، در بین کشورهای جهان از رتبه بالایی برخوردار است؛ چیست؟ و چرا باید شمار قابل توجهی از مردم در فقر و تنگنای معیشتی به سر برند و از درآمد کافی برای تأمین نیازهای اولیه زندگی برخوردار نباشند؟ چرا باید شماری از مردم، از سر ناچاری و استیصال، روزی خود را از ظروف زباله جستجو کنند؟ چرا باید وقت و انرژی مردم در صفهای طولانی انواع کالاها مانند مرغ و روغن و قند و... آن هم در این شرایط خطرناک کرونایی تلف شود؟ چرا باید شماری از کارگران روزمزد با دست خالی و در اوج شرمندگی و شرمساری از اهل و عیال، به خانه برگردند؟ و شماری در سرما و گرما در گورها، جوب ها، پشت بام ها و پارکها شب را سحر کنند و به نان شب محتاج باشند...؟ آیا مسئولان، ما در خوابند؟ اگر نیستند چرا مردم را در این شرایط اسف آور، به حال خود رها کردهاند؟! چرا در قبال مشکلات مردم احساس مسئولیت نمیکنند؟ چرا پاسخگوی مشکلات اقتصادی و تنگی معیشت مردم نیستند؟ چرا مشکلات را تماما به گردن تحریم ها و نوسانات ارزی و... میاندازند؟ چرا به دروغ میگویند: از نظر تامین کالاهای اساسی و غیر اساسی مشکلی نداریم؟ چرا وعده های بیجا می دهند؟ چرا به وظایف و مسئولیت های خود به درستی عمل نمی کنند؟ چرا متوجه نمیشوند که رکود اقتصادی، رشد بی رویه تورم، گرانی و کمبود، در چند دهه اخیر مردم را به شدت تحت فشار قرار داده و کمر شان را زیر بار انواع مشکلات خم کرده است؟ آیا مسئولان میدانند که اقشار کم درآمد و آسیبپذیر جامعه روزهای عید را با چه بدبختی و شرمندگی سپری کردهاند آیا می پذیرند که این بدبختی ها و مصیبتها حاصل بیتدبیری، ندانم کاری و بی مسئولیتی خودشان است؟ آیا قبول میکنند که رها شدن بازار به نفع دلالان و سوداگران و پر شدن جیب سرمایه داران است؟ نهادهای نظارتی کجایند؟ چرا با آشوبگران بازار، فرصتطلبان، سوداگران و مفسدان مالی برخورد نمیکنند؟ چرا قاعده بازی را به نفع اقشار فقیر و ناتوان جامعه عوض نمی کنند؟ چرا همچنان تماشا گر بیتفاوت تداوم این روند مصیبت بار هستند؟ آیا می دانند که این مشکلات، با دستور و گفتار درمانی و شعار و دروغ و وعده و وعید حل نمیشود؟ مگر انصاف و انسانیت و وجدان، در وجودشان مرده است؟ تا کی بی تفاوتی و بی مسئولیتی؟ تا کی بی برنامگی؟ تا کی کم کاری و تنبلی و سکوت و سکون؟ مگر اینان نمی دانند که از بیتالمال و از محل مالیات های همین مردم بیچاره حقوق میگیرند؟ و باید در ازای این حقوق و تعهدی که در بدو استخدام به مردم سپرده اند، خدمتگزار راستین ولی نعمت های خود باشند و در قبال مشکلات آنان احساس مسئولیت کنند؟...
و ده ها پرسش دیگر که یادآوری همه آن ها در این مختصر نمی گنجد و مجال دیگری را می طلبد. امید که مسئولان از طریق همین رسانه پاسخگوی پرسش های این همشهری عزیز باشند.
به تاریخ شانزدهم فروردین ماه ۱۴۰۰ عباسعلی خسروداد.