نقدها و مقالات مطبوعاتی عباسعلی خسروداد

روزنامه‌ نگار: از 1372 تاکنون، رئیس انجمن هنر های نمایشی ( 1371)، رئیس انجمن نویسندگان مراغه از 1392 تا 1396

نقدها و مقالات مطبوعاتی عباسعلی خسروداد

روزنامه‌ نگار: از 1372 تاکنون، رئیس انجمن هنر های نمایشی ( 1371)، رئیس انجمن نویسندگان مراغه از 1392 تا 1396

معیارهای یک انتخاب صحیح « بخش اول »

معیارهای یک انتخاب صحیح نوشته ی:عباسعلی خسروداد  «قسمت نخست»                          
اشاره:                                                                  
انتخابات،نماد بارز مردم سالاری وتجلی حضور مردم در عرصه های تصمیم گیری واداره­ ی امورکشور است. طبق مندرجات اصل ششم قانون اساسی: امور کشور به اتکای آرای عمومی اداره می شود ، از راه انتخابات­، انتخاب­ رئیس­ جمهور،نمایندگان مجلس شورای اسلامی،اعضای شوراها و نظایر این­ ها از راه همه  پرسی ... بنا براین شرکت در انتخابات حق مردم است وهر یک از آحاد ملت می­ توانند با بهره گیری از این حق مسلم، سرنوشت خویش را برای یک دوره ی چهار ساله ی دیگر رقم بزنند ودر اداره ی امور جامعه، شریک و سهیم باشند...
با نزدیک تر شدن به تاریخ برگزاری انتخابات هفتم تیرماه جنب وجوش داوطلبان وبه عبارتی نامزد های احتمالی گروه ها وجریان های سیاسی برای فتح خاکریزها و تحکیم مواضع خود در مقابل رقبا افزون تر وآشکارتر می شود وجامعه هرچه بیشتر در فضای انتخاباتی قرار می­گیرد.
روز شما­رانتخابات شامل فرایندهایی است که دست اندرکاران اجرا ونظارت راناگزیرازفراهم نمودن بستری سالم وعاری از هر گونه آلودگی برای رقابت نامزدها وجلوگیری ازسوء استفاده های احتمالی از این بسترمی کند.تا مردم بتوانند با اطمینان کامل از امنیت آرای خود به پای صندوق های رای گیری بروند وگزینه های مورد نظر خود را در یک فضای آرام ومطمئن انتخاب کنند.
­ازآن جا که باید هر یک از نامزدها الگووسرمشق قانون مندی وقانون مداری بوده وپای بندی خود را به رعایت قانون وصیانت از حقوق مردم در عمل نشان دهند؛ لذا یکی از ملاک های ارزیابی درجه ی شایستگی وصلاحیت آنان،نحوه ی عمل شان در جریان فعالیت های انتخاباتی است. بر مصداق مثل معروف:(سالی که نکوست از بهارش پیداست) اگر یک نامزد در پروسه ی فعالیت­ های انتخاباتی تابع اصول وملتزم به قانون نباشد، در صورت پیروزی در انتخابات نیز به قوانین بی اعتنابوده وتعهدی به حفظ حقوق دیگران نخواهد داشت.
هر چند تبلیغات لازمه ی انتخابات است وهر یک از نامزد ها حق دارند با بهره مندی از فرصت فراهم شده برای تبلیغات ،رزومه ی کاری وبرنامه های آتی خود را برای مردم تشریح وتوضیح دهند،اما هر گونه سوءاستفاده ازاین فرصت مردود بوده وبرای مرتکبین نمره ی منفی به ارمغان می آورد.
تجربه ی دوره های گذشته نشانگر این واقعیت است که شماراندکی ازنامزدها درفعالیت های انتخاباتی خود،پای بند قانون واخلاق نبوده واکثریت قریب به اتفاق آنان  برای کسب آراء بیشتروپیروزی بررقبا دردام افراط وتفریط گرفتارمی آیند وبرای نیل به هدف به هر وسیله ای ولو غیر قانونی وغیر اخلاقی متوسل می شوند.
نامزدی که آشکارا دروغ می گوید وبا قلب واقعیت ها وچه بسا تخریب رقبا می کوشد خودرا فردی مفید ومقید به قانون جلوه دهد، با چه تضمینی می تواند از حقوق مردم صیانت کند؟
و یا نامزدی که می کوشد با یک وعده غذا یا یک هدیه ی کم ارزش ومبلغی ناچیز رای مردم را به پشیزی پیش خرید کند.چه هدفی را دنبال می کند؟! آیا این قبیل بذل وبخشش ها وریخت وپاش ها به مثابه ی سرمایه گذاری در یک طرح سود آوروسوء استفاده ی آشکار ازآراء مردم نیست؟فردی که در وضعیت عادی حاضر به سیر کردن شکم حتی یک انسان گرسنه ونیازمند نیست،چرا در جریان انتخابات میلیون ها تومان برای شام وناهار اشخاص هزینه می کند؟!...  ادامه دارد

جاده یا قتلگاه، مسأله این است!


(توضیح :این مطلب درسال 
1390در روزنام ی رصد به چاپ رسیده است.)

راه ارتباطی مراغه- هشترود که درسال­های دور، به صورت یک راه روستایی و مالرو، برای دسترسی به  روستاهای تابعه­ ی این دو شهرستان تعبیه شده و با تعریض تدریجی در طول زمان، اینک با عنوان عاریه­ ای (جاده) برای تردد روزانه صدها دستگاه وسیله­ ی نقلیه­ ی سبک و سنگین، مورداستفاده قرار می­ گیرد، با شیب هاوپیچ های خطرناک و عدم دید کافی برای رانندگان و در یک کلام، مغایرت با استانداردهای جاده ­ای، سال هاست، به قتلگاه انسان­ هایی بدل شده است که محکوم به قرار گرفتن در حوزه­ ی مسئولیت مدیران بی­ مسئولیت و بی­ تفاوت به سرنوشت مردم  هستند. مدیرانی که به رغم علم و آگاهی از رشدروز افزون آمار تصادفات و تلفات انسانی در این مسیر، به قول معروف ککشان نمی گزد و از مشاهده­ ی وضعیت موصوف، دلشان به درد نمی­آید. این مسیر بی­ تردید یکی از خطرناکترین و حادثه خیزترین محورها، نه تنها در استان آذربایجان شرقی بلکه در کشور بوده و روزی نیست که در آن سانحه ­ای منجر به فوت یا جرح و یا خسارت سنگین به دارایی­های مردم رخ ندهد. و خانواده و یا خانواده­ هایی را در سوک عزیزانشان ننشاند، کما اینکه درهفته ها و ماه های منتهی به سال 1390 در چند حادثه ی غم انگیز در همین مسیر شماری از انسان­ های بی­ گناه جان خود را از دست داده ا­ند و خانواده ­های خود را داغدار و چه بسا بی سرپرست نموده ­اند. لازم به ذکر است که حدود 10 نفر از کشته شدگان در هفته­ ها و ماه­ های اخیر، از آموزگاران مدارس روستایی و اساتید دانشگاه­ ها بوده ا ند که در این مسیر دچار سانحه شده و جان به جان آفرین تسلیم نموده ­اند.

متأسفانه باوجود گذشت نزدیک به 8 ماه از تصویب طرح احداث آزاد راه در مسیرمورد بحث، درهییت محترم دولت و وعده­ ی شروع قریب الوقوع عملیات اجرائی آن، طبق اظهار یکی از مسئولان بلند پایه­ی شهری ، کار مطالعاتی این طرح به تازگی آغاز شده و با پایان گرفتن این کار نوبت به تملک اراضی مسیر طرح که یکی از مشکل ترین و نفس گیرترین مراحل آن محسوب می­شود خواهد رسید و باید برای عبور از آن رضایت تک تک صاحبان اراضی جلب و با آن ­ها به طوراصولی مصالحه شود.

وی می­افزاید: پس از طی این دو مرحله،نوبت به مراحل نها یی مانند:زیر سازی، پل سازی،‌ آسفالت و علامت گذاری می­رسد که امیدواریم یکی پس از دیگری به مرحله ی اجراوعمل درآید. اگر فرضاً این مراحل به روال عادی و متداول، با یک حرکت کند و بطئی، مانند آنچه که درباره­ ی سایر طرح­ها و پروژه­ ها شاهدیم طی شود، اتمام طرح در خوش بینانه­ ترین حالت حداقل 5 سال طول خواهد کشید. اما اگر عملیات اجرائی آن در یک حرکت ضربتی و سریع انجام شود،‌ممکن است این مدت به نصف و بلکه کمتر تقلیل یابد بدیهی است که نیل به این هدف به همت والای مسئولان ذیربط و مجریان و دست اندرکاران این طرح بستگی دارد و برآن­هاست که بخاطر نجات جان انسان­ها و جلوگیری از خطراتی که هر آن مسافرین این مسیر را تهدید می­کند، برای یک بار هم که شده آستین هارا بالا بزنند و یا علی بگویند و با تسریع در عملیات اجرایی و اتمام آن در کوتاه مدت، دین خود را به مردم ادا کنند.

ناگفته نماند که ممکن است در مرحله­ ی تملک اراضی مسیر طرح، از جانب برخی از صاحبان اراضی، به طمع اخذ مبالغ مضاعف در ازاء واگذاری املاک خود مقاومت ­هایی صورت گیرد و موجب بروز وقفه در پیشرفت آن بشود. به این عده  باید گفت: از آنجا که این طرح یک طرح عمومی و بلکه ملی است و از مزایای آن مردم منطقه سود خواهند برد. لازمست هر یک از آنان  با سعه ی صدر و گذشت و فداکاری، همسوئی و مساعدت های لازم را با مجریان طرح انجام دهند و بخاطر داشته باشند که اجرا و ثواب کار خیر در پیشگاه خداوند محفوظ و مقبول است.

در پایان با عنایت به اینکه بودجه­ ی بزرگراه تماماً توسط دولت پرداخت می­ شود لذا پیشنهاد می­شود به منظور خارج شدن طرح از بن­ بست کنونی که عمده ­ترین علت آن مشکل سرمایه گذار بخش خصوصی است عنوان طرح این جاده از آزاد راه به بزرگراه تغییر یابد.

آقای فرماندار از شما گله مندیم!

                                                              قسمت اول


(توضیح: این نوشته درتاریخ 17 آبان ماه 1390 در روزنامه ی رصد به چاپ رسیده است .)

آقای فرماندار، قطعاً به یاد دارید که در هفته های اولیه­ ی شروع به کارتان در فرمانداری ویژه مراغه، نگارنده به همراه شماری از دلسوزان و علاقمندان توسعه­ ی این شهر در یک نشست دو ساعته با شما درباره­ ی مسایل مختلف شهر به گفت و گو نشستیم  ،از مشکلات و نارسایی­ های موجوددر  حوزه­ های گوناگون سخن گفتیم ، از ضعف مدیریت و فقدان مدیران توانمند و دلسوز در رأس ادارات و ملزم نمودن مدیران و کارکنان، دستگاه های اداری به کار و تلاش بیشتر تاکید ورزیدیم ،از توسعه نیافتگی و عقب ماندگی مراغه نالیدیم ،پیشنهادات ونظرات خود را برای استفاده­ ی منطقی از پتانسیل­ های سرشار و ظرفیت­ های غنی مراغه ارائه نمودیم، لزوم تدوین استراتژی و چشم انداز توسعه­ ی مراغه را گوشزد کردیم ،از گزارش عملکردها و ارایه ی صورت حساب درآمدها و هزینه های ادارات به عنوان یک ضرورت یاد کردیم ،از شما خواستیم: طی بازدیدهای نامحسوس و مستمر از ادارات و نظارت در کار کارکنان، آنها را به پاسخ گویی و رعایت کرامت انسانی ارباب رجوع ملزم کنید، تمام توان خود را برای تحقق توسعه­ ی همه جانبه­ ی مراغه بکار گیرید، به منظور آگاهی از مشکلات و مطالبات مردم با اقشار و طبقات مختلف اجتماعی ارتباط تنگا تنگ و چهره به چهره برقرار کنید....

شما نیز در ادامه ی این نشست، با تائید مطالب عنوان شده توسط دلسوزان و ابراز تاسف از اینکه مراغه با وجود استعدادها و ظرفیت های بالقوه ی فراوان، برای توسعه و شکوفایی از جایگاه اصلی خود دور افتاده و مردم این شهر با این همه غنای فرهنگی و نجابت و بزرگواری حق شان ادا نشده است؛ وعده کردید با فراهم نمودن بسترها و زیر ساخت های لازم در جهت توسعه ی پایدار این شهر گام بردارید. شما همچنین در آن نشست به جمع دلسوزان سفارش کردید که با انعکاس مستمر کاستی­ها و نیازها مسوولان کم کار و بی مسئولیت را به چالش بکشند و آنها را وادار به پاسخگویی کنند.

ضمناً به آنها اطمینان دادید که از نظرات و انتقادات شهروندان در تصمیم­ گیری­ ها استفاده کنید و در دفتر خود را به روی مردم باز نگاه دارید. و در بخش های پایانی سخنان خود در آن نشست اظهار امیدواری نمودید که اعضای جلسه با پی­گیری مطالبات شهروندان از مبادی ذیربط به رسالت انسانی و اجتماعی خود عمل کنند و منشاء اثرات مثبت و ماندگار در این زمینه باشند. لازم به یادآوری است که در همان نشست مقرر شد که جمع حاضر حداقل هر یک ماه یک بار در دفتر شما حضور یابند و ضمن پی گیری مسایل مطرح شده در نشست های قبلی مسایل جدید را مورد بررسی و مدّاقه قرار دهند.

 آقای فرماندار، با تأسف باید گفت که با گذشت حدود یک سال از آن تاریخ، مراجعات مکرر و تماس های تلفنی دلسوزان برای تعیین وقت جهت دومین نشست به نتیجه نرسیده و این عده همچنان در پشت درهای بسته به انتظار نشسته اند.

آقای فرمادار، شما با وجود این قول که به مسولان و مدیران ادارات دستور داده اید، در وقت اداری  جلسه نگذارند و در دفتر خود را به روی مردم باز بگذارند، مدت یک سال است در دفتر خود را به روی دلسوزانی که هدفی جز انعکاس مشکلات مبتلا به شهر ،به فرماندار خود ندارند بسته اید و آنها را به حضور نمی­پذیرید  !

 آقای فرماندارشما در جایگاه نماینده ­ی دولت محترم در شهرستان، معاون استاندار، فرماندار ویژه ­ی مراغه ،شیخ الروسای ادارات و سازمان های دولتی و عالی ترین مرجع رسیدگی به مشکلات و مطالبات مردم به ده­ها نامه و مقاله ای که در باره ­ی مشکلات موجود در حوزه ی مسوولیت­ تان و خواسته­ ها و نیازهای شهروندان در نشریات مختلف به چاپ رسیده ( به جز یک مورد ) پاسخ نداده­ اید!

آقای فرماندار، با پوزش از صراحت لهجه ام و با وجود احترام ویژه­ای که به شخصیت و منش جنابعالی قایلم، ناچار از بیان این واقعیت هستم که شما به نقطه نظرات ارایه شده در مطبوعات توجه لازم را نشان نمی دهید. در سطور بالا به نمونه­ هایی از این قبیل اشاره نمودم. بها ندادن به نوشته­ هایی که در نشریات محلی و توسط نویسندگان بومی به چاپ می­رسند مصذاق بارز این مدعاست. آقای فرماندار، در آن نوشته ­ها حادترین و ملموس ترین نارسایی­ ها و ضرورتها، از توسعه نیافتگی ها و عقب ماندگی ها و محرومیت ها گرفته تا کم کاری ها و بی تدبیری­ ها و بی برنامگی ها ... و از مزاحمت هاو قانون گریزی ها و بی­ مبالاتی ها تا نیازها و اولویت ها و ارجهیت­ ها و ... به تصویر کشیده شده و پیش نهادها و راه کارهای لازم برای رفع و حل و اصلاح آنها ارایه گردیده است .

آقای فرماندار، مخاطبین نوشته­ ها اغلب مسئولان و در راس همه جنابعالی هستید، این نوشته­ ها با این امید که مورد عنابت مخاطبین قرار خواهند گرفت به رشته ی تحریر کشیده می شوند و در هر شرایطی نیاز به توجه و پاسخ دارند، حتی اگر غیر منطقی و غیر عملی باشند.

آقای فرماندار، مطبوعات به تعبیری زبان گویای مردم و پل ارتباطی ما بین مردم و مسوولان هستند . و موظفند صدای مردم را به گوش آنها برسانند. انتظار مردم از شما این است.که از طریق این پل مطمئن و سهل الوصول با آنها ارتباط برقرار کنید و به درد دل شان گوش دهید. حتی اگر نتوانید به آنها عمل کنید.

آقای فرماندار سکوت شما در قبال نامه­ ها و مقاله هایی که در موضوعات مختلف در نشریات بویژه نشریات محلی چاپ می رسند، علاوه بر نویسندگان این مقالات که برای کلمه به کلمه ی آنها فکر می کنند، زحمت می­کشند و وقت و انرژی خود را تلف می کنند، برای مردم نیز که این نوشته ها را کنجکاوانه پی گیری می کنند و علاقمندند از عکس العمل مسئولان در قبال آنها مطلع شوند، مایه ی دلسردی و نومیدی است.

آقای فرماندار، مردم نجیب و در عین حال با هوش مراغه، عملکرد مسئولان را هوشیارانه و موشکافانه تحت نظر می گیرند و به آن نمره ی در خور و مناسب می­دهند. بی اهمیت تلقی کردن این گونه نوشته ها که در واقع از زبان مردم در مطبوعات به چاپ می رسند ، بی تردید با خطوط منفی در کارنامه­ ی مسئولان به ثبت خواهد رسید. بنابراین اگر بجا ، منطقی و به حقند، به آنها در حد توان خود عمل کنید و گرنه به هر یک پاسخی در خورو مناسب بدهید .

انجمن پیشگامان توسعه‌ی مراغه بالاخره پس از سال‌ها دوندگی و انتظار، از مادر زاده شد!



اشاره:
تشکل‌های مردم‌نهاد که امروز از آنها با عنوان (NGO)ها یاد می‌شود ، نهادهایی هستند که با عضویت داوطلبانه‌ی اشخاص حقیقی و به منظور رفع مشکلات اجتماعی و خدمت به جامعه در حوزه های گوناگون تشکیل و فعالیت می کنند.
NGO ها که با اهداف غیر انتفاعی و غیر سیاسی در سطوح مختلف جامعه تشکیل می شوند، هیچ گونه وابستگی مالی به دولت ندارند و بودجه ی مورد نیاز خود را از عامه ی مردم تأمین می کنند. این تشکل ها در عرصه های گوناگون اجتماعی مانند : پیش گیری از اعتیاد، کمک به بیماران صعب العلاج، حفاظت از محیط زیست، رفع موانع توسعه و کمک به عمران و آبادانی مناطق شهری و روستایی و در نهایت حفظ منافع و مصالح عمومی فعالیت می‌کنند.
اعضای تشکل‌های غیر دولتی (مردم‌نهاد) از بین افراد داوطلب و علاقمند به فعالیت های اجتماعی و خیّرین تعیین می‌شوند و هیچ‌گونه حقوق و مزایا به آنها تعلق نمی‌گیرد.
NGOها در صورت انسجام کامل و مدیریت کارآمد می‌توانند به مثابه ی استوانه های جامعه ی مدنی و بازوهای اجرایی آنها را در شناسایی وحل مشکلات جامعه یاری کنند. اعضای این تشکل ها همچنین با امکان دست یابی آسان به مردم و جلب اعتماد اقشار جامعه، می توانند به عنوان پل ارتباطی بین مردم و مسئولان و اطاق فکر آن‌ها بخش عمده ای از بار مسئولیت دولت را بر دوش بکشند.
جایگاه قانونی این تشکل‌ها در برنامه ی چهارم توسعه ­ی کشور مورد توجه قرار گرفته است. در این قانون می‌توان 12مصوبه را که به طور مستقیم وغیرمستقیم در ارتباط با نقش و اهمیت سازمان­های مردم نهاد وضع شده است ملاحظه کرد.
با ذکر این مقدمه نسبتاً طولانی که جهت آشنایی مردم با نحوه ی تشکیل و کارکردهای NGOها به استحضار رسید، لازم است به اطلاع شهروندان شریف مراغه ای برسانیم که بالاخره پس از دو سال واندی همت و تلاش بی‌­وقفه ی شماری از دلسوزان وعلاقمندان شهر تاریخی مراغه و تشکیل جلسات متعدد و پی‌گیری های مداوم و مستمر، انجمن پیشگامان توسعه و عمران مراغه، در یک فضای صمیمی وهم‌دلانه در حضور جمعی از نخبگان وآگاهان از مادر زاده شد وسرافرازانه پای به عرصه ی وجود گذاشت.
صرف نظر از مراحل سخت و دشواری که در طول این مدت برای شکل‌گیری نطفه ی این نوزاد مبارک پشت سر نهاده شد، این تولد برای آنان که دل در گروه توسعه ی همه‌جانبه ی مراغه سپرده اند وآرزوی تحقق این رخداد مهم را در سر می پرورانند، حادثه ای است مسرت بخش و شادی‌آفرین که امیدواریم با رشد و بالندگی روزافزونش شاهد پیشرفت و سربلندی کهن شهر مراغه در عرصه های مختلف باشیم.
و اما اهم اهداف این انجمن که در قالب تشکل‌های مردم نهاد و با عضویت جمعی از آگاهان و برجستگان شهر تاریخی مراغه به تحقق پیوسته است عبارتند از: شناسایی و بررسی مشکلات و موانع توسعه ی پایدار مراغه در حوزه های گوناگون، از جمله کشاورزی، گردشگری و صنعت، رهنمودهای لازم در ارتباط با برنامه‌ریزی و ترسیم افق های توسعه ی مراغه، حمایت وهدایت سرمایه گذاری و جذب سرمایه ها جهت ایجاد زیرساخت ها واجرای طرح های توسعه وعمران شهری، فرهنگ‌سازی وتعیین محورهای توسعه در بخش راه وساختمان، منطبق با استانداردهای مدیریت شهری، اصلاح الگوی ساخت وسازها و برنامه های عمران شهری، تلاش در جهتِ اتمام طرح های نیمه تمام و اجرایی شدن طرح های مصوب که بنا به عللی به مرحله ی اجرا وعمل در نیامده اند، کوشش در جهت دسترسی به امکانات بهتر و رفاه بیشتر برای شهروندان و روستاییان، آگاهی‌بخشی به مدیران و دست اندرکاران در زمینه ی نیازها، ضرورت ها و اولویت های جامعه‌ی شهری و روستایی و هم‌اندیشی و تعامل با مسئولان در راستای رسیدن به چشم انداز توسعه و عمران وآبادانی مراغه و...
در برخورد اول شاید نیل به اهداف فوق توسط یک تشکل نوپا وفاقد پشتوانه های مالی واجرایی، غیر ممکن به نظر برسد ومردم آن را یک ادعای واهی و بلکه یک شوخی بزرگ تلقی کنند! اما گذشت زمان ثابت خواهد کرد که این تشکل، از ظرفیت های بالقوه ی کافی برای نیل به این اهداف برخوردار است وبا طی مراحل تکاملی خود می‌تواند به درجاتی از رشد و بالندگی نایل آید و در عرصه های مختلف اداری و اجتماعی حرفی برای گفتن داشته باشد.
بدیهی است که تحقق این موفقیت علاوه بر همت وتلاش مضاعف اعضا و دست اندرکاران تشکل موصوف ، هم‌اندیشی، همدلی وتعامل جدی مردم ومسئولان را می طلبد که امیدواریم همه ی ما با درک اهمیت این حرکت خداپسندانه نهایت تلاش ومساعدت خود را در پیش برد اهداف پیش‌گفته مبذول داریم و این طفل نوپا و در عین حال مستعد را تا رسیدن به بالا ترین حد از رشد و بالندگی و بلوغ همراهی کنیم.
و اما جا دارد دراین جا مراتب گله‌مندی و تکدر ِخاطر خود را از حذف نام برخی افراد از لیست اعضای هیئت مدیره‌ی این انجمن که از مبتکران و پایه گذاران اصلی این تشکل بوده و در مراحل مختلف شکل گیری آن زحمات طاقت‌فرسایی را متحمل شده اند ابراز کنم. همچنین لازم است رنجش ِخاطر خود را از کسانی که انتظار می‌رفت با نگاهی واقع بینانه به قضیه، خادم را از خاین تشخیص دهند و حمایت و پشتیبانی خود را از افراد مورد اشاره که خدمات و جانفشانی های آن‌ها در گذشته بر کسی پوشیده نیست اعلام کنم و متذکر شوم که بی مهری در حق خدمتگزاران وخارج کردن آن ها از چرخه ی خدمتگزاری نه تنها معقول و منطقی نیست، بلکه در واقع مغایر با ملاک های حق‌شناسی، حق‌مداری و دادگری است.

در و دیوار شهرمان را با نصب بی رویه‌ی هزاران برگ آگهی ترحیم و تسلیت سیاه‌پوش نکنیم



نمی دانم ، واقعاً نمیدانم! چگونه، با چه زبانی و تا کی باید گفت و نوشت و فریاد کرد که ای مردم، ای همشهریان، و ای مسئولان این آگهی های دیواری، بویژه آگهی‌های تشیع و ترحیم و تسلیت، آن هم در تیراژ بسیار بالا و نسخه های متعدد، چهره‌ی شهرمان را زشت و نازیبا می‌کند، شهرمان را به شهر ارواح و اموات تبدیل می‌کند، در و دیوار شهر را به رنگ عزادار درمی‌آورد، در روحیه‌ی مردم تأثیر منفی می‌گذارد، به اماکن و املاک مردم خسارت وارد می‌کند، محیط زیستمان را می‌آلاید، موجب اسراف و اتلاف بیش از حد در مصرف کاغذ می‌شود، به اقتصاد کشور ضربه می‌زند، هزینه‌‌های قابل توجهی را به مردم تحمیل می­کند و بالاخره تداوم این روند به هیچ وجه، مقبول و معقول و پسندیده نیست و این حرکت در هیچ شهری جز مراغه معمول و متداول نیست...
راستی چرا هم مردم و هم مسئولان، چشم و گوش خود را به این واقعیت‌ها بسته‌‌اند، چرا به فریادها وقعی نمی‌نهند و پاسخی درخور و مناسب نمی‌دهند؟ و مگر نه این است که این موضوع بارها و در اشکال مختلف، از درج در مطبوعات گرفته تا تسلیم طومار چند متری با هزاران امضا به مسئولین محترم، از جمله امام جمعه‌ی محترم، فرماندار معزز، اعضای محترم شورای شهر، شهردار بزرگوار و سایر مسئولین منعکس شده و از آنها برای رفع این معضل بزرگ و آزار دهنده استمداد شده است؟
آیا این عزیزان خود را شهروندان این شهر نمی‌‌دانند و در معابر و خیابان‌های این شهر تردد نمی‌کنند واین وضعیت اسفبار و ناراحت کننده را به چشم خود نمی‌بینند؟ واگر می‌بینند که صدالبته می‌بینند، چرا نسبت به آن حساسیت نشان نمی‌دهند، چرا در جهت رفع آن نمی‌کوشند وچرا حداقل جواب این معما را که وچرا حداقل جواب این معما را که گره کور این مشکل در کجاست و مسئولیت پاسخگویی به آن با کیست را نمی‌دهند؟
مگر بارها و به کرات، در همین نشریه و سایر نشریات از مردم شریف و بافرهنگ مراغه درخواست نکرده‌ایم به جای چاپ آن همه آگهی ترحیم وتسلیت، از تابلوهای آماده‌ای که توسط برخی سازمان‌های خیریه وامدادرسان تهیه و با قیمت مناسب در دسترس عموم قرار داده شده استفاده می‌کنند؟ ویا با تسلیت حضوری، تلفنی و پیامکی به بازماندگان متوفی، به این حرکت غلط و ناپسند خاتمه دهند؟
لازم به ذکر است که این تابلوها مدتهاست در شهرهای کوچک و بزرگ به‌ویژه تبریز جایگزین آگهی‌های دیواری شده واین آگهی‌ها فقط در یک نسخه وآن هم در تیراژ محدود توسط بازماندگان متوفی چاپ می شود وبا قید اسامی اظهار همدردی کنندگان در ذیل آن، در تابلوهای مشخص ومکانهای از پیش تعیین شده نصب می‌شوند.
چرا با درگذشت یک نفر در شهر ما باران آگهی­‌های ترحیم و تسلیت در فضای شهرمان باریدن می‌گیرد، چرا به دست خودمان چهره‌ و فضای شهرمان را زشت ونازیبا می‌کنیم، چرا به آن رنگ ماتم وعزا می‌بخشیم؟
بیایید با قبول این حقیقت که تداوم وضعیت موصوف، شایسته و در شأن شهروندانی که به پیشینه‌ی دیرینه ودرخشان تاریخی - فرهنگی خود می‌بالند وبه فرهیختگی وفرهنگ‌پروری شهره‌اند، نیست. عزم خود را برای حل این مشکل بزرگ جزم کنیم و اجازه ندهیم چهره‌ی شهرمان در اثر پیروی از یک رویه‌ی غلط این چنین زشت ونازیبا شود. از مسئولین محترم، اعم از امام جمعه، نماینده‌ی مردم در مجلس شورای اسلامی اعضای شورای شهر، شهردار و هر کس دیگری که در این زمینه مسئول است ودغدغه‌ی زیبایی و پاکیزگی این شهر را دارد و دلش برای اعتلای همه جانبه‌ی این شهر می‌تپد نیز انتظار می‌رود، با عنایت به مراتب فوق، برای مقابله با این حرکت ناموزون این بار به طور جدی وارد عمل شوند وبا عزم واراده­‌ای راسخ در راستای جلوگیری از استمرار وضعیت موصوف گام‌‌های مثبت ومؤثری بردارند.‌