در تاسوعای حسینی توفیقی دست داد که در مسجد نسبتاً بزرگ و آبرومند این منطقه که بنابه گفته ی یکی از امنای مسجد صرفاً با کمک های جانی و مالی اهالی احداث شده است ؛ با شماری از ساکنان خونگرم و صمیمی منطقه به گفت و گو بنشینیم . هر چند قصدم از حضور در آن مکان مقدس مصاحبه و پرس و جو درباره ی مشکلات و نارسایی های مبتلا به مردم نبود.اما دنباله ی صحبت نا خواسته به آنجا ها کشیده شد و تنی چند از ساکنان محل از رنج ها ، محرومیت ها و تبعیض هایی که در حقشان روا شده است سخن به میان آوردند ، از کمبود فضاهای سبز گرفته تا نبود مدارس راهنمایی و دبیرستان، از فقدان کتابخانه ی عمومی تا نیاز مبرم شان به مراکز تفریحی و ورزشگاه ، از مراکز فرهنگی تا درمانگاه ... و بالاخره نبود خطوط اتوبوسرانی و تاکسیرانی در منطقه و عدم دسترسی اهالی به وسایل نقلیه ی عمومی ... از جمله مشکلاتی بودند که ساکنان محل با نگارنده در میان گذاشتند و اصرار ورزیدند که آن ها را حتماً به سمع و نظر مسئولان برسانم .
در ضمن تأکید کردند به اینکه : در حال حاضر نبود خطوط اتوبوسرانی و تاکسیرانی در این منطقه یکی از اساسی ترین و اولویت دارترین مشکلات و نیازهای مردم محسوب می شود. و متأسفانه به رغم انعکاس مکرر این مسأله به مسئولان ذیربط به ویژه فرماندار، شهردار و رئیس شورای شهر تاکنون در این مورد نتیجه ای عاید نشده و مسئول سازمان اتوبوسرانی شرط واگذاری خط اتوبوس به منطقه را آسفالت یکی از معابر دانسته ؛ لیکن شهردار محترم به ان توجهی مبذول نکرده است.
ساکنان منطقه همچنین اضافه کردند: نبود خطوط اتوبوسرانی و تاکسی در منطقه موجب شده است که اهالی محل، از زن و مرد، پیر و جوان ، دانشجو و دانش آموز و کارمند و کارگر برای دسترسی به وسایل نقلیه ی عمومی فاصله ی نسبتاً طولانی محل سکونت تا میدان مادر و بالعکس را در سرما و گرما و برف و باران ، با تحمل انواع مشکلات و صرف هزینه های مضاعف، با پای پیاده و با کفش پاره طی کنند و در این راه با حوادث و سوانح خسارت بار و جبران ناپذیری مواجه گردند ؛ کما این که تاکنون چند نفر از اهالی دچار چنین حوادثی شده و جان خود را از دست داده اند...
ساکنان منطقه مسکونی گللر در خاتمه از مسئولان ذیربط مصرانه درخواست نمودند: به مشکلات آنان در اسرع وقت رسیدگی کنند و راضی نشوند حدود سه هزار نفر از اهالی مستضعف این منطقه از خدماتی که بخشی از هزینه های آن راخود پرداخت می کنند محروم باشند. (توضیح:این یادداشت درشماره ی1685 - دی ماه 1388روزنامه ی رصد به چاپ رسیده است.)
درپشت بام اغلب ساختمان ها و مغازه ها ناودان هایی تعبیه و نصب شده است که آب حاصل از بارندگی ها را از ارتفاع زیاد به شوارع و معابر عمومی و چه بسا به سر و روی عابران و رهگذران سرازیر می کنند .
آب این ناودان ها گاهی تا شعاع چند متری در فضا پخش می شود و راه عبور و مرور عابران را از هر سو سد می کند .
جریان آب از ناودان های مزاحم حتی تاساعت ها پس از بند آمدن بارش ها ادامه پیدا می کند.
ریزش شدید آب از ناودان ها افزون بر ایجاد مزاحمت برای مردم و لطمه زدن به زیبایی شهر،موجب شل شدن و جابه جایی کفپوش پیاده رو ها و ایجاد خسارت به اموال عمومی می شود .
نگارنده طی مقاله ی دیگری در همین نشریه به ضرورت سامان دهی ناودان های مزاحم تأکید ورزیده و ازشهردار محترم مراغه مصرانه درخواست نموده ام : همان طوری که سامان دهی تابلو های مزاحم را در دستور کار خود قرار دادند و آن ها را ظرف مدت چند روز به طور ضربتی جمع آوری نمودند ؛دراین زمینه نیز ابتدا با تعیین یک ضرب العجل چند روزه مالکان ساختمان ها و مغازه ها را ملزم به جمع آوری ناودان های مزاحم نمایند و پس از انقضای این مدت رأسأ نسبت به سامان دهی آن ها اقدام و هزینه های مربوطه را درقبض عوارض نوسازی مالکان این قبیل تأسیسات منظور کنند .
واقعیت این است که تداوم این وضعیت باعث می شود که برخی از شهروندان با نادیده گرفتن خدمات چندین ساله ی آقای شهردار و مجموعه ی شهرداری از این که با وجود اهمیت موضوع تاکنون در این زمینه اقدامی به عمل نیامده است اظهار نارضایتی کنند . لذا شایسته است شهردار محترم در یک اقدام سریع و ضربتی مانند آن چه که در مورد جمع آوری تابلو های مزاحم انجام دادند ؛ این مهم را نیز در اولین فرصت در دستور کار شهرداری قرار دهند .
واما چندکلمه ای هم بامردم بزرگوار شهرمان : ایجاد مزاحمت برای دیگران به هر نحو و به هرشکل ممکن ، نه تنها قانوناً جرم محسوب می شود و برای آن مجازات هایی تعیین شده است عرفاً و شرعاً نیز حرام و موجب عقوبت اخروی است. لذا شایسته است همشهریان عزیز باعنایت به این که ناودان های مزاحم در مواقع بارندگی برای مردم به شدت ایجاد مزاحمت می کنند و موجب ایراد خسارت می شوند؛ نسبت به سامان دهی این قبیل ناودان ها ازپشت بام ساختمان ها و مغازه های خود که با صرف هزینه ای اندک امکان پذیر است دراسرع وقت اقدام کنند .
«کساد» واژه ای است که کسبه و بازاریان درتوصیف بی رونقی و رکود حاکم برحوزه ی کسب و کار به کار می گیرند و از آن به عنوان پدیده ای که موجب می شود حجم و وزن داد و ستد و به تبع آن میزان در آمد اصناف به حداقل ممکن کاهش یابد یاد می کنند .
این روزها اغلب کسبه ازکسادی وکاهش چشمگیرمشتریان خود اظهار ناراحتی می کنند و آن را پدیده ای نادر طی سال های اخیرو بلکه متأخرمی دانند .
بیشترکسبه علت و عامل بروز این پدیده را درشرایط نا مطلوب اقتصادی وکاهش قدرت خرید مردم جستجو می کنند و معتقدند که این عوامل موجب شده است که خانواده ها به اصطلاح فتیلۀ هزینه های خودرا پایین بکشند وبه عبارتی اقتصادی تر زندگی کنند .
هرچند نمی توان تأثیر منفی این عوامل را درحوزۀ کسب و کار نادیده گرفت؛ اما با یک نگاه ژرف و همه جانبه به این مقوله به خوبی درمی یابیم که عوامل مورد اشاره در واقع یک روی سکۀ کسادی است و روی دیگر واصلی آن افزایش مداوم و بی وقفۀ واحدهای صنفی، عرضه کنندگان کالا و خدمات و اشباع و بلکه سرریز شدن ظرف بازار از این واحدها است .
امروز هرکارمندی که بازنشسته می شود ، هر دانشجویی که فارغ التحصیل می شود ، هرجوانی که خدمت سربازی را به پایان می رساند، هر روستایی که به شهر مهاجرت می کند و هرکسی که بیکار می شود به بازار روی می آورد و باخرید یا اجارۀ یک مغازه با مجوز یا بدون مجوزبه جمع بازاریان می پیوندد.
آمارها گویای آنست که درکل کشور حدود 3 ملیون واحد صنفی وجود دارد و ا گر شمار دست فروشان، فروشندگان سیار، شرکت های پخش کالا ، تعاونی های مصرف ، دلالان و بازاریان را در خوش بینانه ترین حالت یک ملیون نفر به حساب بیاوریم شمار کسبه وتوزیع کنندگان کالا و خدمات به حدود چهار میلیون نفر بالغ می شود .با تقسیم حدود 80 میلیون نفرجمعیت ایران به این رقم تقریباً برای هر19 الی 20 ایرانی یک عرضه کننده ی کالا و خدمات تعلق می گیرد و اگر هرخانوار ایرانی را به طور میانگین چهارنفر درنظر بگیریم برای هر پنج خانوار یک واحد صنفی تعلق می گیرد و این درحالی است که در کشورهای پیشرفته ی جهان به ازای هر 1500 الی 2000 نفر یا 375 الی 500 خانوار یک واحد صنفی وجود دارد!
ببینید تفاوت ازکجا تا به کجاست؟! تازه این ارقام درکشور مابه طور مداوم و بی وقفه درحال رشد و نمو است و روزی نیست که چندین مجتمع تجاری ، چندین مرکز خرید ، چندین تعاونی مصرف و نمایشگاه و پاساژ و...هریک با چندین غرفه ومغازه ومحل کسب درابعاد کوچک و بزرگ در شهرها مثل قارچ از زمین نرویند و صدها فروشنده و عرضه کنندۀ کالاو خدمات را در خود جای ندهند .
باوجود اشباع و سر ریز شدن شهرها از واحدهای تجاری ، در اغلب ساختمان های تازه احداث چند مغازه و واحد تجاری دیگر ساخته می شود و شهرداری ها بدون توجه به تبعات منفی تداوم این وضعیت در اقتصاد کشور و بدون درنظرگرفتن ضوابط مدون شهرسازی و...صرفا به خاطر اخذ عوارض و افزایش در آمدهای خود به آن ها مجوز صادر می کنند .
افزایش بی وقفه وبی حساب وکتاب وبدون کنترل واحدهای تجاری وعرضه کنندگان کالا درانواع واشکال گوناگون موجب می شود که خریداران کالا دربین هزاران واحد صنفی تقسیم شوند ودرنتیجه کسبه با کاهش مشتری وبی رونقی کسب وکارمواجه شوند
برای مثال:اگرازیک صنف معین دربازارفقط یک واحد وجود داشته باشد مشتریان آن صنف همگی به آن، واحد سرازیر می شوند واگرازهمین صنف دوواحد بوده باشد مشتریان آن صنف با کمی اختلاف بین آن دوتقسیم می شوند وبا افزایش واحدهای مورد نظر این تقسیم ادامه می یابد که نتیجه ی آن برای هریک از کسبه کسادی وبی رونقی کسب وکاراست ... ادامه دارد