ادامه از قسمت دوازدهم
یاد آوری:
در قسمت دوازدهم، به این نکته مهم اشاره کردیم که: اگر مردم، طالب نماینده ای شایسته و اصلح، به مفهوم واقعی کلمه هستند، باید این قبیل افراد را از بین آحاد جامعه جستجو و کشف کنند و از ایشان مصرانه حواهش کنند که با نامنویسی در انتخابات، به هموطنان و همشهریان خود خدمت کنند و منشأ خیر و برکت برای آنان باشند. و اگربرای معرفی و ارائه پیشینه و زندگی نامه آنان نیازی به هزینه بود که به طور قطع،رقمی اندک و ناچیز خواهد بود؛ این هزینه را بی هیچ اننظار و چشمداشتی بپذیرند و ویرا محترمانه و بزرگوارانه روی سر بگیرند و با سلام و صلوات به صحنه انتخابات، بیاورند...
و اما از دهم تا هفدهم آذر ماه، یک هفته برای نام نویسی داوطلبان نامزدهای دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی اختصاص داده شده است.
هنوز به طور دقیق معلوم نیست که چند نفر از حوزه انتخابیه مراغه و عجبشیر نامنویسی خواهند کرد، از این عده چند نفر از مرز صلاحیت شورای نگهبان خواهند گذشت، چند نفر انصراف خواهند داد، چند نفر به نفع دیگران کنار خواهند رفت و بالاخره تا روز رای گیری چند نفر باقی خواهند ماند.
اگر شمار نامزدهای این دوره از شهرستانهای مراغه و عجبشیر مانند دوره قبل از حد تعادل و توازن تجاوز کند و از شهرستان مراغه چندین برابر عجبشیر نامزد شوند، نتیجه انتخابات در این حوزه به احتمال زیاد همان خواهد بود که در دوره قبل شاهد آن بودیم؛ اما اگر نامزدهای مراغهای با توافق و یا حداقل از طریق قرعه کشی فقط دو الی سه نفر از بین خود، انتخاب و در واقع ائتلاف کنند و بقیه به نفع آنان کنار بکشند، ممکن است یکی از این دو یا سه نفر با کسب آراء لازم راهی مجلس شود. اینکه آیا نا مزد های مراغهای با عبرت گرفتن از تجربه تلخ دوره دهم و برای اثبات این ادعای تکراری که: هدفشان از رفتن به مجلس جز ادای تکلیف و خدمت به خلق نیست، در این زمینه با هم به تفاهم خواهند رسید یا خیر؟ مسئله ای است که آینده نشان خواهد داد.
و اینک چند کلمه با داوطلبان و نامزدهای احتمالی:
دوستان، عزیزان و بزرگواران! در شرایطی که دولت و ملت ایران با انواع مشکلات و مسائل از جمله: مسئله تحریم ها، رکود اقتصادی و مسائل سیاسی مواجه است، کشور ما به مجلسی نیاز دارد که بتواند نقش موثر خود را در تصمیم گیری های ملی و منطقهای در ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، قانونگذاری، نظارت در کارکرد دستگاههای اجرایی و قضایی، تحقق عدالت اجتماعی، بهبود وضعیت معیشتی مردم، تأمین رفاه و آسایش همگانی، حل مشکلات، رفع کاستیها، جبران عقب ماندگی ها، اصلاح خرابی ها... به خوبی ایفا کند و تجلی گاه آرمانها و مطالبات به حق و قانونی مردم باشد.
تحقق چنین مجلسی در گرو حضور نمایندگانی است که از تعهد، تخصص، کارآمدی، مسئولیت شناسی، مسئولیت پذیری، وجدان کاری، دلسوزی، روحیه مطالبه گری و بالاخره شناخت و آگاهی لازم و کافی از تحرکات و تحولات دنیای امروز برخوردار بوده و بتواند از عهده وظایف سنگین نمایندگی مردم برآید.
داوطلبان باید قبل از نام نویسی ساعاتی با خویشتن خویش خلوت کنند، در خود فرو روند و کلاه خود را قاضی قرار دهند و از خود بپرسند: آیا در خود استعداد و توانایی به دوش کشیدن مسئولیتهای فوق الاشاره را سراغ دارند؟ و در این زمینه به خود نمره قبولی می دهند یا خیر؟ اگر پاسخ منفی است، خدایی دست از سر این مردم بردارند و با خالی کردن این جایگاه، به آنان که واجد چنین شرایطی هستند فرصت دهند و اگر وجدان و شرف دارند پتانسیل ها و توانمندی های خود را روی هم بگذارند و آن را در راه گسیل کردن فردی شایسته و اصلح، به مجلس به کار گیرند. ادامه دارد
به قلم: عباسعلی خسروداد
ادامه از قسمت یازدهم
یادآوری:
در قسمت یازدهم، به این نکته اشاره کردیم که: اگر نامزدها هزینههای اغلب زاید و غیر ضرور در تبلیغات را که در هر دوره سر به میلیاردها می زند؛ تجمیع و صرف عمران و توسعه حوزه های انتخاباتی و رفع معضل بیکاری جوانان کنند؛ مردم به آنان اعتماد کرده و به شرکت در انتخابات تشویق و ترغیب میشوند...
هر چند نمی توان نقش مؤثر هزینه های میلیاردی را در موفقیت برخی از نامزدها در انتخابات، نادیده انگاشت؛ اما تجربه دوره های گذشته مؤید این واقعیت است که پول به تنهایی و به طور مطلق، عامل موفقیت نیست؛ بلکه نامزدهایی موفقند که با وجود کمترین هزینه، از پیشینه و کارنامه شفاف و قابل قبولی برخوردار بوده و صداقت و کار آمدی خودرا در مراحل مختلف زندگی و احیانا خدمت اداری در عمل به اثبات رسانیده باشند.
یکی از نامزد های انتخابات دوره دهم مجلس شورای اسلامی در پاسخ به این پرسش که: آیا در ایام انتخابات شاهد هزینه های میلیاردی از سوی رقبای خود بوده است، تصریح میکند: "بله. فردی بود که به رغم 3 تا 4 میلیارد تومان هزینه، با من که 180 تا 190 میلیون تومان هزینه کردم، در آرای انتخابات اختلاف چندانی نداشت."
در دوره های گذشته نیز این واقعیت را به رأی العین دیدیم که بسیاری از نامزد ها با وجود صرف هزینههای اغلب میلیاردی در فرایند انتخابات، مورد اقبال مردم قرار نگرفتند و موفق به کسب آرای لازم برای ورود به مجلس نشدند؛ در مقابل نامزدهایی موفق بودند که در مقایسه با آنان، به کمترین هزینه ها بسنده کردند و یا به جای ریخت و پاش ها و بذل و بخش های آنچنانی برای تبلیغات، این هزینه ها را برای کمک به مؤسسات خیریه، دستگیری از نیازمندان و امور عام المنفعه مانند: احداث پل، ساختن درمانگاه و مدرسه در روستاها، اهداء آمبولانس و تجهیزات پزشکی به بیمارستان ها و در سطوح بالاتر: ایجاد واحدهای تولیدی و مؤسسات اشتغالزا به منظور فراهم کردن فرصت های شغلی برای بیکاران و امثالهم، اختصاص دادند.
ای کاش برخی از مردم، به آن مرحله از شعور سیاسی و اجتماعی می رسیدند که رأی خودرا با یک یا چتد وعده غذا و یا یک هدیه نا قابل و پشیزی وجه نقد، معاوضه نمی کردند و با در نظر گرفتن این واقعیت که رأی آنان در تغییر سرنوشت سیاسی اقتصادی و اجتماعی یک ملت مؤثر است؛ فقط به نامزدهایی رأی می دادند که با دست خالی، بدون ریالی هزینه و فقط با چند قطعه عکس، یک زندگی نامه و یک برنامه، درعرصه انتخابات حاضر می شوند و تنها ره آورد شان برای انتخاب کنندگان: در عین تعهد و کاربلدی، صداقت و پاکدامنی بوده و از حضور در عرصه انتخابات، هدفی جز عمل به وظیفه و تکلیف، ندارند.
کم نیستند چنین افرادی در جامعه ما که به علت ناپسند دانستن شیوههای اغلب بی رویه و ناخوشایند معمول در انتخابات، زندگی در انزوا و گمنامی را به حضور در این عرصه ترجیح می دهند و عطایش را به لقایش می بخشند.
اگر مردم، طالب نماینده ای شایسته و اصلح، به مفهوم واقعی کلمه هستند، باید این قبیل افراد را از بین آحاد جامعه جستجو و کشف کنند و از ایشان مصرانه حواهش کنند که با نامنویسی در انتخابات، به هموطنان و همشهریان خود خدمت کنند و منشأ خیر و برکت برای آنان باشند. و اگربرای معرفی و ارائه پیشینه و زندگی نامه آنان نیازی به هزینه بود که به طور قطع، رقمی اندک و ناچیز خواهد بود؛ این هزینه را بی هیچ پاداش و چشمداشتی بپذیرند و ویرا محترمانه و بزرگوارانه روی سر بگیرند و با سلام و صلوات به صحنه انتخابات، بیاورند. ادامه دارد
به قلم: عباسعلی خسروداد
زمین سبز و زیبای من! زادگاه و زیستگاه دلربای من! ای سیاره ای که میلیارد ها موجود ذی روح و بی روح را در دامان پرمهرت می پرورانی و آن همه نعمت و موهبت به آنان ارزانی میداری! تومیراث ارزشمند گذشتگان و سرمایه زندگی آیندگانی. قدرناشناسی و ناسپاسی مرا ببخش. به جفا ها و ستم هایی که در حقت روا می دارم قلم عفو بکش. از اینکه نتوانسته ام نعمت ها و موهبت های تو را پاس بدارم به دیده اغماض بنگر. کوتاهی های مرا در حفاظت و حراست از تو، به دل مگیر. از ندانم کاری ها و بی مسُولیتی های من در استفاده بی رویه ازآب و خاکت دلگیر مباش.
من به گناهان خود، و جفا ها و ستم هایی که در حقت روا می دارم معترفم و اقرار می کنم که نتوانسته ام تورا همان طوری که از گذشتگان تحویل گرفته ام به آیندگان تحویل دهم. من فرزند خلفی برای تو نبوده ام. می دانم که با نابودی جنگل هایت، با افزایش گاز های گلخانه ای، با استفاده بی رویه از سوخت های فسیلی و انتشار دی اکسید کربن درفضایت، با هدر دادن ذخایرو منابع حیات بخشت، با ریختن زباله ها و روانه کردن فاضلاب ها و قطعات پلاستیکی به رود خانه ها، در یاها و تالاب هایت، کمر به نابودی تو بسته ام!
من از تو از بابت تخریب و فرسایش تدریجی ات شرمنده ام. من از اینکه با چشم باز و به دست خود، زیستگاه خودرا بر سر خود آوار می کنم از تو خجلم. از این که تورا درک نمی کنم و قدردان تو نیستم پیش وجدان خود، سر افکنده ام. از این که به رغم همه هشدارها و تأکیدهایی که توسط اقلیم شناسان و متخصصان، در باره پیامدهای زیانبار آلوده کردن آب و خاک و هوایت می شود، همچنان بیرحمانه به جان تو افتاده ام و راه تنفس را بر تو بسته ام، احساس گناه می کنم.
می دانم که دلت از بی مبالاتی ها ونا سپاسی های من، خون است. حق داری مرا نبخشی. حق داری از ته دل نفرینم کنی. حق داری مهر خودرا از من دریغ کنی. حق داری روی خوش به من نشان ندهی. حق داری از این که آب، این مایه حیات وعامل بقای انسان و حیوان و نبات را آگاهانه و بیرحمانه هدر می دهم از من دلشکسته باشی، به من اخم کنی و به تلافی این اهمال کاری و بی مبالاتی ها بارانت را از من دریغ کنی.
زمین سرسبز و زیبای من، از تو از بابت این همه ستم و جفایی که در حقت روا می دارم طلب عفو بخشش می کنم و قول می دهم که از این به بعد هر چه در توان دارم در راستای حفظ و بقای تو به کار ببندم. پاینده و سرزنده باشی زمین سبز و دلربای من.
ادامه از قسمت نهم
یادآوری:
در قسمت نهم، ضمن باز خوانی مفاد اصل هشتاد و چهارم قانون اساسی جمهوری اسلامی، مبنی بر این که: " هر نماینده در برابر تمام ملت مسئول است و حق دارد در همه مسائل داخلی و خارجی اظهار نظر کند" به این نکته تأکید کردیم که: نمایندگان مجلس، باید از مسائل داخلی و خارجی کشور شناخت کافی داشته باشند؛ تا بتوانند در جلسات مجلس، در باره آنها اظهار نظر کرده و تصمیمات لازم را اتخاذ کنند. همچنین به این نکته اشاره کردیم که: اگر نامزدها در دورههای گذشته نماینده بودهاند، باید بازدهی کاری آنان را در طول دوره یا دورههای نمایندگی ملاک انتخاب خود قرار دهیم. در ضمن اگر نامزدها در قالب فهرست ها معرفی می شوند، پیشینه سیاسی و کارنامه ارائه دهندگان این فهرست ها را مورد بازنگری قرار داده و در صورت احراز صلاحیت، به آنان رای بدهیم...
این قسمت را نیز با اشاره به چند نکته قابل تأمل دیگر درباره موضوع مورد بحث پی می گیریم:
بارها به این نکته تاکید شده است که انتخابات، سرنوشت ساز است و مردم باید با آگاهی و هوشیاری کامل به پای صندوق های رأی بروند و با انتخاب نمایندگان شایسته و اصلح، سرنوشت خود را برای یک دوره چهار ساله رقم بزنند. برخی از مردم، واژه اصلح را از دیدگاه خود و مبتنی بر منافع فردی و گروهی تعبیر و تفسیر می کنند و نامزدهایی را شایسته نمایندگی خود میدانند که با اهداف مادی و سیاسی شان همسو بوده و بتوانند از آنان در موارد مختلف حمایت و پشتیبانی کرده و به آمال و آرزوهای شان جامه عمل بپوشانند. این عده با نامزدهای مورد نظر خود، وارد معامله میشوند و با گرفتن نوعی تضمین جهت تامین خواسته های اغلب نامشروع شان برای تحقق موفقیت آنان از جان و دل مایه می گذارند و برخی به عنوان اسپانسر مالی در خدمت شان قرار می گیرند تا بخشی از هزینه های انتخاباتی آنان را تقبل کنند.
عده دیگری نیز که از تجربه و تخصص لازم برای سازماندهی ستاد های انتخاباتی و یارگیری و جذب نیروهای حرفه ای فعال در انتخابات برخوردارند، در مقابل دریافت مبالغی اغلب قابل توجه از نامزدها، با عناوین مختلف از جمله: رئیس ستاد انتخاباتی، مسئول تبلیغات، متصدی تدارکات و حتی تخریب چی و شایعه پراکن، به استخدام نامزد ها در می آیند و برای موفقیت آنان در انتخابات کمر همت می بندند!
دلالان و کارچاق کن های انتخاباتی هم در پروسه انتخابات بیکار نمی نشینند و برای جمعآوری آرای مردم به نفع نامزدهای مورد نظر خود، وارد عمل می شوند. وظیفه اصلی این دلالان، پیچ دادن معامله بین نامزدها و سایر عوامل مزدور، و تعیین ما بازاء برای فعالیت های آنان در پروسه انتخابات و بستن قراردادهای لازم در این زمینه با طرفین معامله است. آنان همچنین در خرید و فروش رأی ید طولایی دارند و با فریب دادن برخی از افراد نا آگاه رأی آنان را به به نفع نامزد های وابسته، به پشیزی خریداری می کنند!
نامزدها افزون بر اقدامات و ترتیبات فوق الاشاره، برای جلب نظر مسئولان، شخصیت ها، امنا و معتمدین شهر، رؤسای انجمن های مردم نهاد، هیئت های عزاداری، اعضای شورای ده، دهداران و ریش سفیدان روستاها، از آنان، به دفعات، دیدن کرده و قرار و مدارهای لازم را یرای همکاری و جلب آراء مردم، منعقد می کنند.
نامزدها در ادامه این تحرکات، برای دیدار از کسبه و تجار بازار، برنامه ریزی می کنند و به همراه تیم انتخاباتی خود، در نوبت های متوالی به محل کار آنان سرک می کشند و ضمن اظهار ارادت و تواضع، و دادن وعده ایجاد رونق در کسب و کار و شکوفایی اقتصاد بازار؛ می کوشند رأی و نظر آنان را به خود جلب کنند.
بسیار دیده شده است که آنان، ضمن بازدید از کسبه و بازاریان، عکس و پوستر خودرا به مغازه داران، تحویل می دهند و از آنان خواهش می کنند که آنها را به ویترین مغازه و در معرض دید عموم، نصب کنند!
و تحرکات اغلب، بی رویه دیگری از سوی نامزدها و عوامل مزدورشان، که در قسمت های آتی از نظر خوانندگان این سطور خواهد گذشت