نقدها و مقالات مطبوعاتی عباسعلی خسروداد

روزنامه‌ نگار: از 1372 تاکنون، رئیس انجمن هنر های نمایشی ( 1371)، رئیس انجمن نویسندگان مراغه از 1392 تا 1396

نقدها و مقالات مطبوعاتی عباسعلی خسروداد

روزنامه‌ نگار: از 1372 تاکنون، رئیس انجمن هنر های نمایشی ( 1371)، رئیس انجمن نویسندگان مراغه از 1392 تا 1396

فارسی را پاس بداریم " بخش یک "


فارسی را پاس بداریم  " بخش یک "
دراین نوشته کوشیده ام  از به کارگیری  واژه های  بیگانه  دوری  گزینم
چکیده :
زبان بومی مردم هر سرزمین یکی از بنیادی ترین نشانه های فرهنگ و شناسه  آن سرزمین به شمار می رود. زبان فارسی یکی از زبان هایی است که درنمایاندن شناسه  سرزمینی ما، به مردم دیگر کشور ها کارگر افتاده است . زبان فارسی با گویش های گوناگون، زبان باستانی ما ایرانیان است و مردم ایران از زمان های بسیار دور تاکنون با این  زبان گفت و گو کرده و می کنند.
زبان های ایرانی دسته ای از زبان های هند و ایرانی هستند که با هم پیوند نزدیک و دیرینه دارند. زبان ها و گویش های ایرانی را با نگرش به دگرگونی آن ها در زمان های گذشته، می توان به سه دستۀ جداگانه بخش کرد:
1 ـ زبان های ایرانی کهن  2 ـ  زبان های ایرانی میانه  3 ـ  زبان های ایرانی کنونی .
زبان های ایرانی کهن و میانه امروز دیگر کاربرد ندارند. از زبان های ایرانی کهن با دو زبان فارسی باستان و زبان اوستایی آشنایی داریم . همه بازمانده هایی که از زبان فارسی کهن دردست است به میخی نوشته شده است. از زبان های ایرانی میانه : زبان پهلوی، پارتی، سغدی و سُکایی از همه شناخته ترند.
از زبان ها و گویش های ایرانی کنونی که امروز از قفقاز تا فلات پامیر و از عمان تا آسیای مرکزی بدان ها سخن می گویند، می توان از زبان های ایرانی شرقی، گویش های فلات پامیر، گویش های سواحل دریای خزر،  گویش های مرکزی و گویش های جنوبی نام برد...
آن چه دراین نوشته خواهد آمد، باز گویی دگرگونی هایی است که زبان فارسی در گذر زمان به خود دیده، ستم هایی که از این  رهگذر به آن  وارد شده  و با یسته هایی که برای رهایی این زبان  از وابستگی ها در پیش رو خواهیم داشت ...
زبان شیرین فارسی از دیرباز آماج  تاخت و تاز زبان های بیگانه بوده و درگذر زمان دستخوش فراز و فرود ها و دگرگونی های فراوان  شده است.
رخنه واژگان بیگانه در تار و پود زبان فارسی، به ویژه درسال های چیرگی تازیان به سر زمین ما آن را از گوهر و نژاد خود دور ساخته  و  به آن چهره ای دژم  و اندوهگین بخشیده است.
امروز کمتر نوشته و گفته ای را می توان سراغ گرفت که در آن چندین  واژۀ  بیگانه به کار نرفته باشد. این واژه ها به  اندازه ای در ژرفای کالبد زبان فارسی فرو رفته اند که بیرون کردن آن ها به آسانی شدنی نیست. اما سختی کار نباید ما را از کوشش و پویش در راه وا رهاندن زبان باستانی خود از چنگال این واژه ها باز دارد. از این روی برماست که در جایگاه فرهیختگان این مرز و بوم ، همۀ توش و توان خود را دراین راستا به کار گیریم  و فارسی را از چنبره این گرفتاری بزرگ  وا رهانیم.
زبان فارسی به اندازه ای دارا و پویاست که بتواند به تنهایی و بدون  وابستگی به دیگر زبان ها روی پای خود بایستد و سخنی برای گفتن داشته باشد؛ به دیگر سخن، فارسی توان آن را دارد که بی هیچ چشمداشتی از زبان های بیگانه گلیم خودرا از آب بیرون بکشد.
نویسندگان،  سخن پردازان و چامه سرایان ایران زمین از دیر باز با برتافتن سختی های فراوان، کوشیده اند، بار سنگین پاسداری از این گنجینه  ارزشمند را بردوش بکشند و آن را از چشم زخم بیگانگان دور نگاه دارند.
یکی از پرآوازه ترین این کوشندگان:  فردوسی توسی است. این سخن پرداز چیره دست ایران زمین در راه پیرایش و پالایش زبان فارسی از سخن بیگانه و استواری و پایداری آن در درازنای زمان ،‌سی سال سختی کشیده و با سرودن  شاهنامه به راستی  فارسی را زنده کرده و ماندگاری و بالندگی آن را بیمه کرده است. همچنان که خود او گفته : «بسی رنج بردم دراین سال سی   عجم زنده کردم بدین پارسی»  و نیز:  «نمیرم از این پس که من زنده ام    که تخم سخن را  پراکنده ام .»
درشاهکار جاویدان و پرارج سخن پرداز بزرگ ما فردوسی  واژۀ  بیگانه کمتر به چشم می خورد و اگر درآن گاهی به چنین واژه هایی برمی خوریم، گویا دیگران به آن افزوده اند.
فردوسی درفراخنای فرهنگ ایران زمین بی همتاست و ماندگاری و آوازه  زبان فارسی درگرو کوشش های بی دریغ و خستگی ناپذیر اوست . ایران و ایرانی به داشتن این بزرگ مرد نام ‌آور زمانه، برخود می بالد و یادش را گرامی می دارد.
از نویسندگان هم روزگار نیز که کوشیده است، درنوشته های خود تا اندازه ای از به کارگیری واژگان بیگانه دوری گزیند، می توان از احمد کسروی نام برد. گذشته ازکیش و آیین کسروی و این که به گفته برخی، از کیش برگشته و نا پارسا بوده است، این نویسنده با تلاش های پی گیر خود توانسته است، در راه پالایش زبان فارسی از پیرایه های ناسازگار گام های بلند و استواری بردارد و آن را با واژه های درست و زیبا بیاراید.
ادامه دارد
فارسی را پاس بداریم  " بخش دو "
در این نوشته کوشیده ام از به کار گیری واژه های بیگانه دوری گزینم
از دیگر نویسندگانی که توانسته است با نوشته ها و برگردان های خود زبان فارسی را زندگی دوباره ببخشد. و در پرمایه کردن آن گام بردارد: دکتر جلال الدین کزازی نویسنده هم روزگار است. او با نوشته ها و برگردان های خود مانند: پرنیان پندار، دُر دریای دری، مازهای هزار توی راز و ... به راستی توانسته است شناسه  زبان دری را به گونه ای بازسازی کند و آن را از آلودگی هایی که در گذر زمان به خود گرفته است برهاند.
ناگفته نماند که سایر نویسندگان و سخن پردازن نیز هریک کم و بیش در راه پاسداری از زبان فارسی گام برداشته اند که باید به این کوشش ها ارج نهاد.
 جایگاه نویسندگان و سخن پردازنی چون: نظامی گنجوی،  سعدی شیرازی،  سنایی،  عطارنیشاپوری و مولانا را نیز در پاسداری از پایگاه زبان فارسی نباید نادیده انگاشت.  این سخن پردازان،  هرچند در زدودن پیرایه های فرو رفته درتار و پود زبان فارسی آن سان که باید کوشش نکرده اند؛ اما درنوزایی و داد و ستد فرهنگی درسایر سرزمین ها کوشیده اند که باید کارکرد ارزشمند آنان را درگستره  سخن و سخن پردازی ستود. گفتنی است که در روزگاران دور و نزدیک فرهنگستان های زبان فارسی با رویکرد پالایش این زبان از سخن بیگانه و جایگزین کردن  واژه های برابر به جای آن ها پایه ریزی شده اند.
نخستین فرهنگستان ایران درسال 1314 خورشیدی راه اندازی شد و درآن برای شماری از واژگان فرو رفته درتار و پود زبان فارسی واژگان برابر پیشنهاد شد و گام  به گام  در گفته ها و نوشته ها  به کار گرفته شد.
در زیر برای نمونه چند واژه  برابر سازی شده دراین فرهنگستان را باز گو می کنیم: "دادگستری  برابر: عدلیه،  دارایی  برابر: مالیه،  شهرداری  برابر: بلدیه، شهربانی برابر: نظمیه،  ساز و برگ  برابر: تجهیزات، هنرپیشه برابر: آرتیست، هم چندی  برابر: معادله،   هواپیما  برابر: طیاره، هواسنج برابر: بارومتر، یاور برابر: سرگرد، آموزشگاه  برابر: مدرسه، دادگاه  برابر: محکمه، دریافت برابر: وصول..."
فرهنگستان دوم درسال 1347 خورشیدی پدید آمد و به برابر سازی واژه های نو پرداخت که چند نمونه از آن ها در زیر می آید:  همایش برابر: کنگره، نشست  برابر: جلسه،  آزمون  برابر: تست،  تیربار برابر: مسلسل، دانشکده  برابر: کالج،  پایان نامه  برابر: تز، گواهینامه  برابر: دیپلم و دستیار: برابر آسیستان ..."
و سرانجام سومین و واپسین فرهنگستان زبان فارسی درسال 1385 خورشیدی پی ریزی شد و همانند دو فرهنگستان پیش گفته برای  پاره ای از واژگان بیگانه برابر سازی کرد که ما امروز با بیشتر آن ها آشنا بوده و درنوشته ها و گفته های خود به کارشان می گیریم: از نوآوری های این فرهنگستان نیز به چند نمونه بسنده می کنیم :
" مردم سالاری برابر: دموکراسی، برچسب برابر: لیبل، یارانه برابر: سوبسید، رایانه برابر: کامپیوتر، کالابرگ  برابر: کوپن، بالگرد برابر: هلیکوپتر ..."
با این که سال ها از راه اندازی این فرهنگستان ها می گذرد، هنوز هیچ کدام از آنها نتوانسته اند  با ساختن واژه های برابر برای همۀ  واژه های فرو شده درساختار زبان فارسی  آن  را  آن چنان که باید و شاید به پیرایند.
نا گفته نماند که بسیاری از واژه های برابر سازی شده در فرهنگستان های سه گانه،  چون دلچسب و خوشایند نبودند دیری نپاییدند و با گذشت زمان به فراموشی سپرده شدند .
گفتنی است که هنوز بیشترمردم دربه کارگیری واژه های بیگانه درنوشته ها و گفته های خود پافشاری می کنند و پای بندی و پی گیری این شیوه را هنر می دانند!  بسیار دیده شده است که شمار واژگان بیگانه درنوشته های این گروه از مردم از واژگان ناب فارسی افزون تر است!  برای پیش گیری از پایندگی این شیوه ها و باز داری از آلودگی بیشتر زبان فارسی  برای هر ایرانی در هر جایگاهی  بایسته است که همۀ توان خود را برای پیرایش زبان و فرهنگ خود از سخن بیگانه به کارگیرد و نگذارد این گنجینه  گرانبها بیش از این درتنگنای تاراج زبان های بیگانه گرفتار آید.
نگارنده براین باور است که هریک از نویسندگان، سخن پردازان و گویندگان این مرزو بوم می توانند ،‌با پی گیری و پشت کار همیشگی خود زبان فارسی را گام به گام  درجایگاه بایسته خود بنشانند و به آن جان تازه ای ببخشند.
عباسعلی خسروداد
دوشنبه 23 فروردین 1395

هشدار! کودهای شیمیایی وسموم دفع آفات نباتی ، بلای جان انسان هاست


کودهای شیمیایی و سموم دفع آفات نباتی ترکیباتی هستند که کشاورزان با هدف بهره وری خاک و باروری محصولات از آن ها استفاده می کنند.این ترکیبات با وجود مزیت های ظاهری برای کشت و زرع و افزایش محصولات کشاورزی ؛موجب برهم خوردن تعادل اکولوژیکی و آلوده شدن آب وخاک شده و با کاهش تدریجی حاصلخیزی خاک خسارات جبران ناپذیری را به زمین های کشاورزی وارد می کنند.

متخصصان تغذیه و محیط زیست در این که استفاده ی بی رویه و نابه جا از کودهای شیمیایی و سموم در کشاورزی سلامت مردم را در معرض مخاطرات جدی قرار داده است ، متفق القولند.

آمارها حاکی از آن است که سالانه هزاران نفر در اثر استفاده از میوه و سبزیجات غیرارگانیک به انواع بیماری های خطرناک ، از جمله سرطان ، نارسایی های کلیوی و ریوی ، بیماری های گوارشی ، فلج حنجره ، ام ـ اس و ... مبتلا می شوند.

بنا برنظر متخصصان تغذیه ومحیط زیست : نفوذ این عناصر در بافت گیاهان و میوه ها با هیچ طریقی حتی شتشو و پختن رفع نمی شود.

کودها و سموم شیمیایی همچنین با شیر مادر به نوزادان منتقل وباعث ایجاد عفونت ریوی و گوارشی در آنان می شود .

ناگفته نماند که طعم نامطبوع محصولات کشاورزی در مقایسه با محصولاتی که به روش ارگانیک تولید می شوند نتیجه ی استفاده ی نابه جا از این ترکیبات است.

با وجود این واقعیت ها نه تنها نظارت و کنترل کافی و مؤثر در استفاده ی از کودها و سموم غیرمجاز از سوی دولت و ارگان های ذیربط انجام نمی گیرد. بلکه سالانه مبالغ هنگفتی ارز صرف واردات این مواد کشنده می شود.

 موضوع دیگری که چند سال است در کشور ما رایج شده است رسا کردن و رنگین کردن میوه ها با استفاده از مواد شیمیایی و تکنیک های غیر متعارف  ونیز تهیه و تولید نوشابه ، آب لیمو و به اصطلاح آب میوه با ترکیبات شیمیایی است. این نوشیدنی ها به رغم فقدان هرگونه مواد طبیعی در ترکیب آن ها در بسته بندی های پر زرق وبرق و با نام ها ونشان های فریبنده به طور آزادانه و در جلوی چشم مسئولان به مصرف کنندگان عرضه می شود.

با وجود تأکید متخصصان مواد غذایی و مسئولان بهداشت و درمان ، بر مضر بودن میوه های رنگ شده و آشامیدنی های صنعتی این اقلام همچنان و در سطح انبوه تولید وبدون هیچ گونه مانع و رادعی در فروشگاه ها عرضه می شوند.

اگر آیندگان ما بدانند که اجدادشان مواد غذایی را با دست خود آلوده به سم کرده و مصرف می کردند درباره ی ما چه قضاوتی خواهند داشت و چه حکمی علیه مان صادر خواهند کرد ؟

آیا هیچ فکر کرده ایم که با تداوم این روند چه سرنوشت شومی در انتظار ماست؟ راستی چرا مسئولان و متولیان امور جامعه به خود نمی آیند و چرا نمی خواهند با اقدامات بازدارنده از نیمه راه ضرر برگردند و مردم را از بلایی که گریبان شان را گرفته است نجات بخشند ؟

توجه به این نکته نیز حایزاهمیت است که تداوم وضعیت موصوف افزون بر خسارت ها وضررهای پیش گفته ، هزینه های درمانی دولت را به طور چشمگیری افزایش می دهد و اقتصاد کشور را بیش از پیش با رکود مواجه می سازد.