نقدها و مقالات مطبوعاتی عباسعلی خسروداد

روزنامه‌ نگار: از 1372 تاکنون، رئیس انجمن هنر های نمایشی ( 1371)، رئیس انجمن نویسندگان مراغه از 1392 تا 1396

نقدها و مقالات مطبوعاتی عباسعلی خسروداد

روزنامه‌ نگار: از 1372 تاکنون، رئیس انجمن هنر های نمایشی ( 1371)، رئیس انجمن نویسندگان مراغه از 1392 تا 1396

سخنی بااعضای شورای شهر مراغه

نقش مستقیم وغیر مستقیم مردم در شناخت کمبود ها، نیازها ونا رساییهای اجتماعی، فرهنگی، آموزشی، بهداشتی، اقتصادی و رفاهی و ارایه ی راهکارها و پیشنهادهای سازنده به اعضای محترم شورای شهر و سایر مسئوولان، امریست بدیهی و شفاف و نادیده گرفتن اهمیت این نقش، علاوه بر ایجاد روحیه بی تفاوتی در مردم نسبت به مسائل مختلف جامعه شهری به منزله بها ندادن به تمایلات و خواسته های به حق آنانست.

بنابراین، ضرورت تعامل مستمر جامعه شهری با شورای شهر در انواع تصمیم گیریها و برنامه ریزیها، ازاهم مسائلی است که باید بدان توجه کافی مبذول شود؛ کما اینکه در بسیاری از کشورهای جهان، این تعامل به طور منظم وجود دارد. دراین کشورها همواره قبل از تصویب نهایی طرحها و برنامه های مختلف در شوراها وشهرداری، درباره آنها از مردم و تشکل های اجتماعی نظرخواهی می شود واگر مردم نسبت به اجرای طرحی معترض باشند؛ یا باید با ارائه دلایل کافی آنان را به صحت طرح مذکور قانع کرد و یا در نهایت آن را طبق نظر مردم تغییر داد. همان طوری که نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی مکلفند به منظور آگاهی از مشکلات و نیازمندیهای حوزه انتخابیه خود و تقدیم گزارش آن به کمیسیون های مختلف مجلس، با موکلین خود، دائماً درتماس باشند، اعضای شورای شهر نیز باید با بهره مندی از مکانیزم های مناسب، به طور مستمر و مداوم با مردم درتماس بوده و تمایلات و پیشنهادات آنان را در زمینه های گوناگون، در تصمیم گیری های شورا ملاک عمل قرار دهند .

راهکارها ومکانیزم های متنوعی وجود دارد که شوراها می توانند با بهره گیری ازآنها ارتباط دائمی خود را با مردم حفظ نموده و امکان ارتباط متقابل آنان را با شورا فراهم کنند. انتشارنشریه ای تحت عنوان «پیک شورا» در تیراژمناسب، به منظورانعکاس تصمیمات، برنا مه ها، واقدامات شورای شهر به مردم و اطلاع از نظرات آنان، تأسیس دفاتر منطقه ای یا محله ای در مناطق و نواحی مختلف شهری تحت نام «دفترارتباطات مردمی با شورا» به منظور مراجعه مستقیم مردم وارائه نظریات و پیشنهادات خود در زمینه امور شهری، استفاده منطقی و مناسب از تشکل های قانونی مانند: اتحادیه های صنفی و خدماتی، بسیج مدارس، شوراها دانش آموزی، انجمن های مردم نهاد وغیره، استفاده  بهینه از فرصت ها و ظرفیت های موجود درمطبوعات و رسانه های جمعی در راستای اطلاع رسانی وتبادل افکار با شهروندان، اعزام رابطین سیار به میان مردم جهت برقراری ارتباط زنده و رودررو با مردم و استعلام نظریات آنان نسبت به چگونگی عملکرد شورا وسایر مسایل شهری و... از جمله مکانیزم هایی هستند که شورا می تواند با بهره گیری ازآنها ارتباط متقابل خود را با اقشار مختلف مردم تداوم بخشد .

شوراها باید براساس برنامه ای منظم،علاوه برمردم عادی با کارشناسان، صاحب نظران و متخصصان درامور مختلف در تماس بوده و از دید گاه ها و پتانسیل های آنان در راستای تهیه طرح ها و برنامه های مختلف استفاده کنند  .

با توجه به پیشینه  شفاف و بی خدشه  هر یک از اعضای محترم شورای شهر مراغه و اشتهار فرد فرد آنان به مراتب تعهد، تدبر، و مسئولیت پذیری در امور اداری و اجتماعی، در طول زندگی و سکونت شان در مراغه؛ امید واثق داریم به این که این شورا درایفای وظایف خود درچارچوب مسئولیتهایی که قانون برای آنان مقرر داشته، از کارآیی لازم و کافی برخوردار بوده و بتوانند در جهت رفع مشکلات و نیاز های ملموس این شهر محروم و عقب مانده گامهای مثبت و مؤثری بردارند.

عوامل مؤ ثر در تشدید ترافیک شهری و راهکارهای برون رفت از آن


امروزه مسأله‌ی  ترافیک درشهرها به یک معضل اساسی بدل شده و وقت و انرژی مردم، در راه بندان های طولانی مدت در معابر و گذرگاه ها تلف می شود.

 پیامدهای منفی تر افیک درشهرها تنها در اتلاف وقت و انرژی مردم خلاصه نمی شود ؛ آلوده شدن محیط زیست ، افزایش مصرف بنزین ، هدر رفتن سرمایه های ملی و ضربه به اقتصاد کشور پیامدهای دیگری هستند که نباید با بی تفاوتی از کنار آن ها گذشت.

 از جمله عوامل مؤثر در تشدید ترافیک شهرها می توان : به افزایش بی رویه و مهار گسیخته‌ی وسایل نقلیه‌‌ی شخصی ، عدم ارایه‌ی خدمات مطلوب و مناسب توسط ناوگان های حمل و نقل عمومی و به تبع آن استفاده ‌ی مردم ازاتومبیل های شخصی و اغلب به صورت تک سرنشین در مسافرت های درون شهری ، کمبود پارکینگ های عمومی و پارک خودروها در حواشی معابرو خیابان ها با وجود محدود بودن وکم عرض بودن این مسیرها، نبود چراغ های راهنما در برخی از تقاطع های حساس ، نبود پل های عابر پیاده در عرض معابر وگلوگاه های اصلی، ضعف فرهنگ رانندگی در مردم ، کم توجهی رانندگان و عابران پیاده به مقررات راهنمایی و رانندگی و رعایت نکردن حق تقدم عبور توسط آنان و... اشاره نمود.

  مراغه نیز از این قاعده مستثنی نبوده وعوامل فوق دست به دست هم داده اند تامردم این شهر ترافیک نسبتاً سنگینی را در ساعاتی از شبانه روز در مناطق مختلف شهر تجربه کنند.

 خیابان های قدس، کاشانی و خواجه نصیر جنوبی از جمله مسیرهایی هستند که ترافیک در آن ها گاهی از حد متعارف تجاوز نموده و موجب کندی تردد خودروها می شود.

 پارک خودروها به ویژه به صورت دوبله درطرفین این مسیرها به رغم کم عرض بودن آن ها ،  قرار گرفتن مدارس و مراکز آموزشی در مجاورت این مسیرها ، نبود پل های هوایی در گلوگاه ها ونقاط پرتردد، نبود خطوط عابر پیاده در فواصل مناسب و عبور بی ملاحظه ، به دلخواه وبدون کنترل عابران پیاده از عرض مسیرها و بالاخره وجود برخی تقاطع ها دراین مسیرها...ازعمده ترین علل تشدیدترافیک درخیابان های مورد اشاره محسوب می شود

 برای نمونه یکی از بارزترین عوامل مؤثر در تشدید ترافیک خیابان قدس وجود خط کشی عابر پیاده در ابتدای این خیابان است. عبور بی امان و مداوم عابران پیاده از روی این خط کشی موجب کندی تردد خودروها و ترافیک نسبتاً سنگین در طول این مسیر می شود.

 به نظر می رسد حل این مشکل تنها درگرو نصب پل هوایی در عرض خیابان و عبور کنترل شده‌ی عابران پیاده از روی آن است. لازم به ذکر است که استفاده از پلّه برقی برای دسترسی به این پل ضروریست.ودرغیر این صورت نه تنها افراد سالخورده و معلول بلکه  بسیاری از مردم ترجیح می دهند بجای بالارفتن از پله های معمولی کمافی السابق از روی خط کشی عابر پیاده عبورکنند.

 هرچند ممکن است نصب این پل ، افزون  برمحدودیت های مکانی ، برای شهرداری هزینه برباشد؛ اما این هزینه با کاهش هزینه های ناشی از تشدید ترافیک دراین مسیر جبران می شود.

 ناگفته نماند که حل معضل ترافیک بدون همکاری وتعامل مردم ومسئولان امکان پذیر نخواهد بود؛ لذا لازم است هریک از آحاد شهروندان  با درک این حقیقت که نقش عامل انسانی یکی ازتأثیر گذارترین نقش ها درحل این معضل اجتماعی است، ضمن رعایت کامل مقررات راهنمایی و رانندگی  با پرهیز از استفاده ی بی رویه وغیر ضرور از اتومبیل های شخصی در مسافرت های درون شهری نقش مؤثر خودرادر حل معضل ترافیک ایفا کنند.

شو ر ا ی شهر و هزا ر و یک حرف و حدیث

توضیح : این یاددا شت در شماره ی  367 مورخه ی  24 مردادماه 1383 رو زنامه ی نوید آذربایجان به چاپ رسیده است .


مرتضی باستانی عضو شورای شهر مراغه در جلسه ی علنی روز یکشنبه سوم مرداد ماه 83، در خلال پاسخ به اظهارات یک عضو دیگر شورا «درباره ی مسایل مورد اختلاف فی مابین» فرمودند: با هزار زحمت خدمت آقای استاندار رسیدیم تا بلکه بتوانیم ایشان را با این شهر آشتی دهیم! و مساعدت­ های وی را نسبت به حل مشکلات شهری جلب کنیم...(نقل به مضمون).

صرفنظر از این که آقای استاندار با مراغه یا با مراغه­ ای­ ها و یا با مسئولان مراغه قهر هستند یا نیستند و یا این که اصلا دلایل این قهر و آشتی ­ها چیست؟! لازم می ­دانم نخست از موضع یک شهروند و بعد از جایگاه یک نویسنده و یکی از خادمین مطبوعات از آقای باستانی بپرسم : مگر جلب مساعدت­ های آقای استاندار و یا هرمسئول متعهد و با وجدان دیگر، نسبت به حل مشکلات یک شهر، یا یک جمعیت و استیفای حقوق حقه ی آنان مستلزم برقراری نوعی رابطه با ایشان است؟ و باید برای نیل به این هدف به عجز و التماس و خواهش و تمنا و قسم و آیه متوسل شد؟ و در راستای تعظیم و تکریم آن­ان از القاب و عناوین آنچنانی استفاده نمود؟!

قطعا آقای باستانی فراموش نکرده­ اند که شورای دوره ی اول نیز در یک حرکت مشابه با نوشتن نامه ­ای استغاثه­ آمیز به وزیر مسکن و شهرسازی و به­ کارگیری کلمات و عبارات ذلت­بار در توصیف یک وزیر و یک فرد خدمت­گذار برای یک خواسته ی قانونی و مشروع از ایشان، در مقابل وزیر کرنش کردند و سر تعظیم فرود آوردند تا به زعم خود از عطایا و هدایای وزیرانه ی ایشان استفاده کنند و نظر مساعد وی را برای اختصاص طرح­ ها و پروژه ­های عمرانی و شهرسازی «لابد از کیسه خلیفه!!» جلب و به عنوان دستا ورد شورای شهربه شهروندان محروم مراغه ­ای هدیه کنند!که دیدیم این مدیحه­ سرایی­ ها و آن کرنش ­ها و تعظیم ­ها در دل سنگ وزیر اثر نکرد ونتیجه ی آن جز هتک کرامت انسانی و جرح احساسات پاک و بی­ آلایش مردمان غیرتمند این خطه ی کهن به ویژه جوانان پاک دل مراغه ای نبود و وزیر محترم با گذشت بیش از پنج سال از آن زمان،هنوز گامی هرچند کوچک و ناچیز در این زمینه برنداشته است.

نگارنده پس از انتشار نامه ی مذ کور در نقدی بر آن در یکی از نشریات محلی،اعضای محترم شورای شهر را از این گونه حرکت­ ها برحذر داشتم و با تاکید بر این که شهروندان بزرگ منش مراغه­ ای هرگز خارج از وظیفه ی قانونی مسئولان توقعی از آنان ندارند و همواره خواهان احقاق ضابطه ­مند وقانونی حقوق خود هستند، به آن­ان گوشزد نمودم که منبعد با این گونه حرکت­ ها، شان شورا و کرامت انسانی شهروندان را زیر سوال نبرند و برای استیفای حقوق حقه ی مردم از موضع قدرت و از راه ­های قانونی وارد عمل شوند.

اینک یک بار دیگر از عزیزان حاضر در شورا متواضعانه و خاضعانه درخواست می­ کنم با درک مقام و منزلت شورا، شناخت ظرفیت ­ های قانونی آن و با تکیه بر پشتوانه ی محکم موکلین خود، در مقابل هرگونه حق کشی و حق­ ستیزی قاطعانه ایستادگی کنند و بجای کرنش در برابر فلان وزیر یا فلان مسئول که در واقع خادم این مردم هستند، از مردم حقوق می­ گیرند وموظف­ند به مردم خدمت کنند، حق مردم را طلبکارانه از آنان به بخواهند نه ملتمسانه و از توسل به عجز و لابه و خواهش و تمنا در این مورد جدا بپرهیزند.

بی ­شک حق و حقوق مراغه و مراغه ­ای ها طی سالیان متمادی از سوی برخی مسئولان بشدت پایمال شده واز شکوفایی و بالندگی آن به طور جدی جلوگیری بعمل آمده است. سهم مراغه از اعتبارات ملی و استانی، از طرح های بزرگ صنعتی، از پروژه ­های قابل توجه عمرانی و از گسترش و توسعه ی شهری این پشیز ناقابل نیست که به آن تعلق می ­گیرید.

امروز شهروندان فهیم و شریف مراغه­ ای بخوبی می دانند که حقوق مادی، معنوی،فرهنگی و اجتماعی آنان توسط مسئولان استانی ضایع می­ شود و به دست آن­ان نمی ­رسد. مردم می­ دانند برای مسئولان استانی، آذربایجان شرقی تنها در «تبریز» خلاصه می ­شود و بس. مراغه شهری که از لحاظ قدمت، وسعت، کثرت جمعیت و سایر برخورداری ­ها دومین شهر استان بعد از تبریز محسوب می ­شود، متاسفانه در اثر انواع بی­ توجهی­ ها و سوء مدیریت­ ها از قافله ی توسعه و عمران، فرسنگ­ ها فاصله گرفته و در تنگنای محرومیت­ ها و مظلومیت ­ها گرفتار آمده است. و اینک همتی باید که این شهر پیر و کهن عظمت دیرینه ی خود را باز یابد و افتخارات گذشته ی خود را احیا کند و این­ همه میسر نمی ­شود مگر با همبستگی و وحدت و یک دلی ویک ­زبانی مردم و شورایی که برگزیده مردم است. و بر آنان است که با پرهیز از هرگونه تنگ ­نظری و مردم­ گریزی و کبر و نخوت و دوری از دعواهای گروهی و جناحی وچشم پوشی از منافع ومصالح شخصی، یک پارچه و یک دل و یک ­زبان به اعتلای مراغه بیندیشند و در راه توسعه و پیشرفت واقعی این شهر در تمامی زمینه­ ها طرحی نو دراندازند. باامید آنروز.