نقدها و مقالات مطبوعاتی عباسعلی خسروداد

روزنامه‌ نگار: از 1372 تاکنون، رئیس انجمن هنر های نمایشی ( 1371)، رئیس انجمن نویسندگان مراغه از 1392 تا 1396

نقدها و مقالات مطبوعاتی عباسعلی خسروداد

روزنامه‌ نگار: از 1372 تاکنون، رئیس انجمن هنر های نمایشی ( 1371)، رئیس انجمن نویسندگان مراغه از 1392 تا 1396

حل معضل آگهی‌های دیواری در گرو همت شهروندان و مصوبه شورای شهر است

مقوله ی چاپ و الصاق فله ای و بی رویه ی انواع آگهی های دیواری ، به ویژه آگهی های تشییع و ترحیم درگذشتگان ، به در و دیوار شهرمان و پیامدهای سوء تداوم این روند ، و ضرورت مقابله ی جدی و مؤثر مسئولان ذی ربط با این پدیده و ... مدت هاست ، به عنوان یک مسألۀ قابل تأمل و آزار دهنده موضوع بحث رسانه ها بۀ ویژه مطبوعات محلی بوده و تاکنون چندین مقاله و نقد در این زمینه به چاپ رسیده است . 

به موازات چاپ این مقالات ، همچنین ، شماری از شهروندان و فعالان اجتماعی ، با مراجعات مکرر حضوری به نهادهای ذی ربط ، تماس های تلفنی و امضای طومار ، ضمن برشمردن نتایج منفی تداوم این روند ، از جمله کراهت چهره ی شهر ، آلودگی های زیست محیطی ، حیف و میل مقادیر قابل توجهی کاغذ و خسارت های دیگری که از این طریق به اموال و تأسیسات عمومی وارد می شود ... خواهان ساماندهی آگهی های مورد اشاره و برخورد قاطع با عاملین و مسبّبین این رویّه شده اند . 

در سایه ی استمرار این پی گیری ها در سال های اخیر جلساتی با هدف بررسی موضوع مورد بحث و ارایۀ راهکارهای لازم برای مقابله با این معضل ، در نهادهای ذیربط تشکیل شده است؛ لیکن به رغم اتفاق نظر اعضای حاضر در این جلسات و تأکید بر ضرورت جلوگیری از تداوم این وضعیت ، مصوبه یا دستور ا لعملی که متضمن اقدام عملی در این راستا بوده باشد صادر نشده و جلسات مذکور بر مصداق عبارت : نشستند و گفتند و برخاستند به پایان رسیده است . 

و اما در ماه ها و هفته های اخیر نیز بررسی موضوع آگهی ها و راهکارهای مقابله ی با این پدیده ، برای چندمین بار در دستور کار شورای شهر قرار گرفت و با تشکیل چندین جلسه ی کاری ، با حضور مسوولان ذیربط و اعضای شورای شهر ، این مسأله به طور مبسوط و همه جانبه بررسی شد و اعضا بالاتفاق به این نتیجه رسیدند که باید به موازات کار فرهنگی و تفهیم تبعات منفی تداوم این رویه به مردم و نیز ضرورت تغییر الگوی تبلیغات و نحوه ی اطلاع رسانی در سطوح مختلف ... ، از اهرم های بازدارنده برای مقابله ی جدی و ریشه ای با این مسأله استفاده شود و با اقدامات سریع و ضربتی از استمرار این وضعیت جلوگیری به عمل آید . در ضمن مقرر شد : تصمیمات متخذه در جلسات فوق ، در قالب یک دستورالعمل جامع و قابل عمل در شورای شهر به تصویب برسد و ضمن انعکاس به افکار عمومی ، جهت اجرا به مبادی ذی ربط ابلاغ شود . 

لازم به ذکر است که هنوز از تصویب یا عدم تصویب دستورالعمل فوق در شورای شهر اطلاعی در دست نیست . و به عبارتی تا کنون در این زمینه خبری به بیرون درز نکرده است ! 

قدر مسلم این که مصوبه ی شورای شهر این بار باید از جامعیت و صراحت لازم و کافی برخوردار باشد و دست مجریان را در برخورد ریشه ای با این معضل باز بگذارد . 

تذکر این نکته نیز ضروریست که ادارات و سازمان های ذیربط ، از جمله : شهرداری، ادارۀ صنعت و معدن و تجارت ، اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی، مجمع امور صنفی، نیروی انتظامی و مراجع قضایی نیز باید به موازات اجرای مصوبه ی شورای شهر ، از ظرفیت های قانونی خود برای مقابله با این معضل استفاده کنند و با اقدامات سریع و ضربتی از تداوم وضعیت موصوف جلوگیری به عمل آورند . 

ناگفته نماند که مردم غیرتمند مراغه نیز باید در یک حرکت بسیجی و همگانی ، کمر همت ببندند و با کنار نهادن شیوه های کهنه و پوسیده ی تبلیغات و تسلیت گویی و استفاده ی جدی از شیوه های نوین اطلاع رسانی ، از لطمه زدن به زیبایی و پاکیزگی شهرشان و خسارت های جبران ناپذیری که از این طریق به اماکن و اموال عمومی وارد می شود جلوگیری کنند و اجازه ندهند در و دیوار باغشهر مراغه ، با الصاق بی رویه و بی ملاحظه ی انبوه آگهی های تبلیغ و ترحیم ، رنگ و بوی مرگ و عزا به خود بگیرد و به دیگر بیان به شهر اموات و ارواح تبدیل شود ! .

تذکر این نکته را نیز ضروری می دانم که طبق اظهار شهردار محترم ، در سومین جلسه ی بررسی این مسأله ، با وجود صرف 200 میلیون تومان برای پاکسازی بقایای آگهی های تبلیغ و 200 میلیون تومان دیگر برای پاکسازی آگهی های تشییع و ترحیم در هر نوبت 6 ماهه و جمعاً 800 میلیون تومان در سال و تحمل زحمات و مشکلات طاقت فرسا در این زمینه ، آثار این آگهی ها به طور کامل از چهره ی شهر زدوده نمی شود و همچنان بر روی در و دیوار و درختان و تیرهای چراغ برق و ... باقی می ماند . 

بنابراین هیچ تردیدی باقی نمی ماند که همه ی مردم یکدل و یک زبان بپا خیزند و در یک حرکت منسجم و یکپارچه ، در راستای رفع این معضل آزار دهنده گام بردارند  

درآمدی به مقوله‌ی اسراف در ادارات

در یکی از روزهای سرد پاییزی ، با لباس گرم زمستانی ، جهت انجام امور اداری به یکی از ادارات وارد می شوم ، در اولین گام ورودم به اداره ، با گرمای شدید و ناراحت کننده ای مواجه می شوم . فضای درونی اداره ، بویژه اطاق ها ، به اندازه ای گرم است که کارکنان محترم ، از رییس اداره گرفته تا سرایدار و آبدارچی ، با لباس تابستانی و اغلب با یک پیراهن مشغول به کار هستند . با اینکه دگمه های بالا پوشم را تماماً باز کرده ام . شدت گرمای اطاق ها کلافه ام می کند و تنفسم را با مشکل مواجه می سازد . در همان حال ، به کارمندی که با یک پیراهن ، در پشت میز کارش نشسته و مشغول صرف چای است ؛ نزدیک می شوم و آهسته وبا احتیاط می پرسم : هوای اینجا خیلی گرم نیست ؟ کارمند محترم که گویی با پرسش غیر منتظره ای مواجه شده است ، پاسخ می دهد : نه داداش ، خیلی هم گرم نیست ! می گویم : پس اگر خیلی گرم نیست چرا با لباس نازک پشت میزت نشسته ای ؟! کارمند محترم در حالیکه نمی تواند ناراحتی خود را از جسارت یک ارباب رجوع پنهان کند ، با لحنی که از آن بوی خشونت به مشام می رسد ، پاسخ می دهد : پس می خواستی پالتو بپوشم حضرت آقا؟! . می گویم : نه ، بنده چنین جسارتی نکردم . اما خودمانیم آیا شما نمی توانید ، با متعادل کردن دمای محیط ، هم از زیاده روی در مصرف انرژی اجتناب کنید و هم مجبور نباشید در محل کار و خدمت ، ازلباس نازک استفاده کنید ؟ اصلاً تکلیف من که به مقتضای فصل سرما ، با لباس ضخیم وارد این فضا شده ام ، چیست ؟ و چرا باید مجبور باشم این گرمای غیر طبیعی و طاقت فرسا را تحمل کنم ؟ 

کارمند محترم ، این بار بی آنکه به اظهارات و پیشنهادهای این بنده ی حقیر ، باصطلاح تره خرد کند ، شانه هایش را به علامت بی اعتنایی و بلکه بی حرمتی بالا می اندازد و با خونسردی تمام به کار خود ادامه می دهد . 

من که با مشاهده ی این برخورد نامناسب از سوی کارمند محترم بشدت متأثر شده ام ، از خود می پرسم : راستی دلیل این همه بی توجهی به حقوق ارباب رجوع در ادارات ما چیست ؟ و چرا مسوولان و مدیران ، نظارت کافی و مستمر در جریان امور دستگا های تحت امر خود ندارند و ابواب جمعی خود را ملزم به رعایت حقوق ارباب رجوع و حفظ کرامت انسانی آن ها نمی کنند ؟ . چرا باید مراجعین به ادارات مجبور شوند خود را با شرایط و تمایلات کارکنان وفق دهند و مشکلات ناشی از خود بینی و بی برنامگی آن ها را تحمل کنند ؟ . از همه ی این ها گذشته چرادر وانفسای کمبود حامل های انرژی و در شرایطی که مسوولان ذیربط طی هشدارهای مکرر و مؤکد مردم را به صرفه جویی در مصرف گاز ملزم می کنند و از احتمال قطع شدن جریان گاز در روزهای سرد زمستانی ، ( در صورت عدم صرفه جویی ) خبر می دهند ، ادارات ما در مصرف این ماده ی حیاتی و ارزشمند تا این حد اسراف می کنند و دمای محیط را به اندازه ای بالا می برند که مجبور می شوند در محیط خدمت از لباس نازک استفاده کنند ؟ مگر نه این است که باید دولتمردان  و متولیان امور در عمل به بایسته ها و ضرورت ها ، پیشگام باشند و به عنوان الگو و سرمشق ، پیشاپیش مردم حرکت کنند ؟ 

لازم به ذکر است که مقوله ی اسراف در ادارات تنها در مصرف سوخت زمستانی خلاصه نمی شود . از روشن کردن چراغ های ادارات در روز روشن و در شرایطی که نور کافی در محیط وجود دارد گرفته تا زیاده روی در استفاده از سیستم های برودتی در فصول گرما و اسراف در مصرف کاغذ و حتی آب ، مصداق هایی از مصرف بی رویه ی منابع در ادارات می باشند . که موجب می شوند ثروت ها و سرمایه های ملی به طور تأسف باری هدر روندواز چرخه ی انتفاع منطقی خارج شوند . 

بنابر آنچه گذشت ، بر همه مسوولان فرض است که ضمن جلوگیری از تداوم این روند ، کارکنان خود را به رعایت حال مراجعین و پرهیز از تحمیل شرایط غیر عادی در محیط کار و خدمت به ارباب رجوع و حفظ حرمت و کرامت انسانی آن ها ملزم کنند  

مراغه، چشم‌انتظار فرمانداری توانمند و توسعه‌گرا

طبق یک روش دیرینه ، با تغییر دولت ها اکثریت قریب به اتفاق مدیران منتسب به دولت قبلی ، از وزرای کابینه گرفته تا رؤسای سازمان ها و نهادها و استانداران و فرمانداران و ... دستخوش تغییر و جایگزینی می شوند و پست خود را به مدیران جدید می سپارند . 

با نگاهی به روند انتخاب همکاران در برخی از دولت ها در ادوار گذشته ، با این واقعیت روبرو می شویم که معیار این انتخاب ها بیشتر ملاحظات سیاسی و عاطفی بوده و شایستگی و توانمندی افراد در تقدم های بعدی قرار گرفته است . اتخاذ این روش در یارگیری ها طبعاً به بروز بحران مدیریت و ناکارآمدی مدیران در اداره امور کشور انجامیده و دولت ها را با عدم موفقیت مواجه نموده است . 

اما آنچه از گفته ها و قول های دولت تدبیر و امید برمی آید ، فرایند انتخاب مدیران در این دولت صرفاً بر اساس شایسته سالاری و تعهد افراد بوده و ملاحظات حزبی و سیاسی در این انتخاب ها محلی از اعراب ندارد . بنابراین انتظار مردم از استاندار محترم استان آذربایجان شرقی این است که در انتخاب همکاران بویژه فرمانداران ، نهایت دقت و مراقبت را به خرج داده و یاران خود را از بین افرادی برگزینند که فاکتورهایی چون : آشنایی با زیر و بم های مدیریت - دانش برنامه ریزی - روحیه ی توسعه گرایی - پشتکار و پی گیری - احساس مسوولیت - ارائه ی خدمت بی منت به مردم - قدرت تصمیم گیری - صداقت - امانت - تقوا - دینداری - مردم مداری و نوآوری ... را در کارنامه ی خود داشته باشند . 

بر هیمن اساس مردم مراغه چشم انتظار فرمانداری هستند که استاندار محترم براساس مولفه های فوق و با در نظر گرفتن ویژگی ها ، موقعیت ها و نیازهای دومین و بزرگترین شهر استان پس از تبریز انتخاب و معرفی کنند . 

همان طوری که طی نوشته ای تحت عنوان : « سخنی با استاندار جدید ... » مندرج در روزنامه رصد متذکر شده ام : مراغه با وجود برخورداری از پتانسیل های بالقوه ی فراوان ، در بخش ها و حوزه های مختلف از جمله گردشگری - کشاورزی - صنعت و معدن و به رغم یدک کشیدن القاب و عناوین دهان پر کن ، مانند : دومین و بزرگترین شهر استان پس از تبریز - فرمانداری ویژه - باغشهر آذربایجان - پایتخت باستانی ایران زمین - پایتخت نجوم ایران - یکی از ده شهر با بافت تاریخی - شهر حسینی و ... در اثر ناکارآمدی مدیران و متولیان امور طی سالیان متمادی از کاروان توسعه و پیشرفت فرسنگ ها فاصله گرفته و از جایگاه واقعی خود دور افتاده است ...

این ناکارآمدی ها و ضعف مدیریت ها موجب شده که مراغه در مقایسه ی با شهرهای هم طراز و بلکه فرودست ، یک شهر عقب مانده محسوب شود و از امکانات و زیرساخت های لازم برای توسعه ی فراگیر در بخش ها و حوزه های فوق الذکر برخوردار نباشد . کمبودها و نیازهای مراغه در انواع زمینه ها بیش از آنست که در این مختصر بگنجد ، نازل بودن سهم مراغه از صنعت استان - بالا بودن نرخ بیکاری و معضل عدم اشتغال برای جوانان و دانش آموختگان ، پایین بودن سهم سرانه ی مراغه در حوزه های مختلف از جمله درمان - ورزش - فرهنگ و هنر و طرح های زیربنایی و مولد ، افول ستاره ی صنعت سودآور گردشگری ، مسکوت ماندن درصد قابل ملاحظه ای از مصوبات سفرهای استانی دولت نهم و دهم ، مسکوت ماندن طرح مهم منطقه ی ویژه اقتصادی با وجود گذشت نزدیک به 4 سال از تاریخ تصویب آن - فقدان اراده ی لازم برای جذب سرمایه ها و سرمایه گذاری در طرح های مولد و اشتغالزا ... و ده ها کمبود و کاستی دیگر در حوزه های مختلف ، نتیجه و حاصل ضعف مدیریت و فقدان مدیران توانمند در رأس ادارات و نهادهای این شهر بوده و تداوم این روند موجب بروز انواع مشکلات و نارسایی ها در شوون مختلف آن شده است ، که رفع آن ها در گرو انتخاب و به کار گیری مدیران کارآمد و در رأس آن ها فرماندار درد آشنا ، دلسوز و مسئولیت شناس است . 

از آنجا که فرماندارن نمایندگان دولت در شهرستان ها بوده و از اختیارات لازم برای اعمال سیاست های دولت در حوزه های سیاسی - اجتماعی - اقتصادی و فرهنگی ، از جمله : هم آهنگ کردن فعالیت های مدیران و نظارت در عملکردها و برنامه های آن ها - فراهم نمودن امکانات و ساز و کارهای لازم برای جذب سرمایه های بخش خصوصی و رفع موانع سرمایه گذاری و هدایت سرمایه ها به سمت طرح های تولیدی و اشتغالزا - ارتقاء سطح فرهنگ عمومی - پاسخگویی به مشکلات اداری و اجتماعی مردم - اصلاح ساختار اداری و ایجاد انتظام در کار دستگاه های اداری و در نهایت هدایت فعالیت مدیران در جهت نیل به اهداف توسعه شهرها ... برخوردارند . لذا باید در انتخاب فرماندارن ، ویژگی های یک مدیر خوب ، توانمند و آگاه به مسایل حوزه ی مسوولیت ، لحاظ شود و فردی به این سمت برگزیده شود که بتواند از عهده ی مسوولیت های فوق برآید . 

با عنایت به مشکلات و نارسایی های فوق الذکر ، شرایط مراغه به گونه ای نیست که در انتخاب فرماندار این شهر برای چندمین بار به آزمون و خطا دست زد . بلکه باید فردی را برای تصدی این سمت انتخاب کرد که هم آزموده باشد و هم برنامه های جدی و عملیاتی برای توسعه مراغه و رفع مشکلات و نیازهای آن داشته باشد . لذا انتخاب افرادی که ویژگی ها و خصلت های فوق را در کارنامه ی خود ندارند به صلاح و صرفه ی مردم این شهر نخواهد بود  

به بهانه روز خبرنگار

روز خبرنگار بر خبرنگاران و اصحاب رسانه و قلم مبارک باد . هفدهم مرداد ماه سال روز شهادت شهید صارمی « خبرنگار صدا و سیما » تحت عنوان روز خبرنگار تعیین و طی آیین هایی از خدمات خبرنگاران و اصحاب رسانه و قلم قدردانی می شود . به همین مناسبت طی نوشته ی حاضر نکاتی چند در ارتباط با موضوع خبر و کارکرد خبرنگاران در عرصه ی رسانه ها قلمی می کنیم تا چه قبول افتد و چه در نظر آید . 

انسان موجودی است کنجکاو و جستجوگر . این حس غریب انسان را به پی گیری مداوم جریان رخدادها و تحولات محیط پیرامونی سوق می دهد و موجب می شود برای اطلاع از کم و کیف اخبار به هر دری بزند و از هر کس درباره ی خبرهای تازه پرس و جو کند . عبارت چه خبر یا تازه چه خبر اغلب اولین عبارت پس ازسلام و احوالپرسی است که هر فرد در برخورد با دیگران بر زبان جاری می کند و می کوشد به اصطلاح اطلاعات طرف مقابل را تخلیه کند . 

از آن جا که یک فرد معمولی نمی تواند اخبار تمامی رخدادها و تحولات پیچیده ی اجتماعی را دنبال کند رسانه ها و به تبع آن خبرنگاران ایفای این نقش را به عهده می گیرند و با دقیق شدن در حوادث و دگرگونی ها گزارش جامع آن ها را در سطح گسترده منتشر می کنند . بنابراین حرفه ی خبرنگاری با هدف کسب خبر و انتشار آن در سطح جوامع شکل گرفته و به عنوان یکی از اهرم های ارتقاء آگاهی های عمومی مطرح شده است . 

خبرنگاران می توانند با تولید و انتقال صحیح و دقیق اخبار و اطلاعات در شکل گیری رفتارهای اجتماعی تأثیر گذار باشند . تأثیری که خبرنگاران بر نحوه ی تفکر و فرهنگ مردم می گذارند ، تعیین کننده است و می تواند افکار و آراء مردم را نسبت به مسایل مختلف اجتماعی - سیاسی - اقتصادی و فرهنگی متحول کند . خبرنگاران در واقع پل ارتباطی ما بین مردم و دولت هستند و در همگرایی این دو ، نقش واسطه را ایفا می کنند . آن ها با انعکاس اقدامات دستگاه های اجرایی مردم را از خدمات و طرح های دولت مطلع می کنند و به دولت فرصت می دهند تا به طور مداوم ازنقطه نظرات مردم درباره ی اقدامات خود آگاه شود و در صورت لزوم آن ها را درتصمیم گیری های خود لحاظ کند . 

حرفه ی خبرنگاری به لحاظ سنگینی بار مسئولیت درردیف کارهای سخت وزیان آور قرار گرفته است . این قشر زحمتکش در جریان تهیه و تولید خبر و گزارش در معرض انواع حوادث ناگوار و مخاطرات جدی قرار می گیرند . چه بسا خبرنگارانی که سلامتی و جان خود را در جریان در گیری ها و جبهه و جنگ از دست داده و یا مجروح و معلول شده اند . 

خبرنگاران در جوامع جهانی از جایگاه ویژه ای برخورداند . در این جوامع برای خبرنگاران ارزش و احترام خاصی قایل می شوند و آن ها را مورد حمایت همه جانبه قرار می دهند . 

ایجاد محیطی مناسب وآزاد برای تسهیل فعالیت خبرنگاران در عرصه ی رسانه به نحوی که موجب گردش آسان فکر و تبادل اطلاعات و ارتقاء سطح فرهنگ عمومی در جامعه شود ، از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و برای تحقق این امر باید وضعیت صنفی و معیشتی خبرنگاران از جهات گوناگون مورد مطالعه و توجه جدی قرار گیرد . 

استقلال خبرنگاران و عدم وابستگی این قشر به این یا آن گروه یا شخصیت امری است لازم و ضروری و در غیر این صورت خبرنگاران به ابزاری وابسته تبدیل شده و و سیله ای می شوند در دست گروه ها یا اشخاص برای اعمال غرض های شخصی و تأمین منافع جناحی و گروهی . بنابرین هر یک از خبرنگاران باید با درک رسالت و مسوولیت سنگینی که در پاسداری از ارزش های مورد قبول جامعه ، ارتقاء سطح آگاهی های عمومی ودر نهایت شفاف سازی مسایل و رخدادها بر دوش دارند ، در حفظ استقلال صنفی و حرفه ای خود بکوشند و در نفوذ ناپذیری خود ثابت قدم باشند ، تا از این طریق بتوانند اعتماد مردم را به خود جلب کنند و ازاحترام ویژه برخوردار باشند . 

همان طوری که خبرنگاران می کوشند در سخت ترین شرایط ممکن مردم را در جریان اخبار و اطلاعات تازه و دست اول قرارداده و خواست ها و نیازهای آن ها را بازتاب دهند ، مردم نیز باید با ارج نهادن به این تلاش ها امنیت فکری و حرفه ای خبرنگاران را فراهم آورند تا آن ها بتوانند در یک فضای آرام و مطمئن به وظایف خودعمل کنند.

علل و عوامل وجودی معضل بیکاری در یک نگاه

درباره ی واقعیت وجود معضل بیکاری در جامعه - رشد فزاینده ی آمار بیکاران و پیامدهای تلخ و دردناک تداوم این وضعیت برای جوانان و دانش آموختگان و این که بسیاری از خانواده ها ، از بیکاری فرزندان و چه بسا سرپرست خانواده ی خود در رنج و عذابند و ... تا کنون از طریق رسانه ها مطالب زیادی گفته و نوشته شده و سخن گفتن از آن ها به مثابه ی توضیح واضحات و تکرار مکررات است . لذا در این نوشته صرفاً به تشریح و تحلیل عوامل وجودی این پدیده و راه کارهای رفع این معضل بزرگ و اساسی بسنده می کنیم . 

از اصلی ترین علل و عوامل وجودی معضل بیکاری در جامعه می توان به بی برنامگی یا بد برنامگی دستگاه های تصمیم گیری - اجرایی و نظارتی - فقدان اراده ی لازم برای جلب سرمایه گذاران و سرمایه گذاری در طرح های اشتغالزا - فقدان جوهره ی کار و کوشش در مردم و گرایش اکثریت به مشاغل آسان . 

1. بی برنامگی یا بد برنامگی دررده های تصمیم گیری - اجرایی و نظارتی 

2. برنامه در واقع خط مشی یا دستورالعملی است که ما را به یک هدف معین رهنمون می شود . در تدوین یک برنامه باید مؤلفه های زیر در نظر گرفته شود . 1- هدف 2- وسیله یا ابزار کار 3- مسیر یا راه رسیدن به هدف 4- تاریخ شروع و خاتمه ی اجرای برنامه 5- محل اجرا -6 هزینه های مورد نیاز 7- منابع تأمین هزینه ها . مثلاً اگر بخواهیم برای یک مسافرت برنامه ریزی کنیم ، ابتدا باید بدانیم هدف از این مسافرت چیست ؟ از چه وسیله ای برای رفت و برگشت استفاده خواهیم کرد ؟ چه مسیرهایی را طی خواهیم کرد ؟ تاریخ شروع و خاتمه ی مسافرت چیست ؟ هزینه های این مسافرت چقدر است ؟ و این هزینه ها از چه منبعی تأمین می شود ؟ 

در دنیای امروز هیچ پیش رفتی بدون برنامه و استراتژی مدون و مبتنی بر اطلاعات و دانش روز محقق نمی شود . یک نگاه اجمالی به وضعیت اشتغال در کشورهایی که توانسته اند معضل بیکاری را تا حد قابل توجهی حل کنند ، ما را در مقابل این واقعیت قرار می دهد که  اداره کنندگان و تصمیم گیران این کشورها برای هر هدفی برنامه ی مناسبی تدوین می کنند و به مجریان خود می آموزند که بدون برنامه و چشم انداز مناسب ، دست به کاری نزنند . 

در کشور ما اما تصمیمات اغلب به طور خلق الساعه و بدون برنامه و راهکار معقول و منطقی اتخاذ می شود و اگر برنامه ای هم تدوین شود به اندازه ای ناپخته و کم محتواست که در عمل با مشکل مواجه می شود و به طور کامل به تحقق نمی پیوندد . به عنوان نمونه می توان به برنامه های 5 ساله ی توسعه ی اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی کشور اشاره نمود . در عمل ثابت شده که هیچ یک از این برنامه ها آن طوری که باید و شاید از جامعیت لازم و کافی برای حل مشکلات مبتلا به جامعه بویژه مشکل بیکاری برخوردار نبوده و نتوانسته اند موانع توسعه را از پیش پا بردارند در این قبیل برنامه ها هر چند به ضرورت ایجاد فرصت های شغلی و رفع معضل بیکاری تأکید می شود ، اما راهکارهای عملی برای نیل به این اهداف به روشنی مشخص نشده و در نتیجه مجریان نمی دانند باید چگونه و از چه راهی به این معضل بزرگ فایق آیند . مدیران دستگاه های اداری نیز که هر یک به نوبه ی خود در قبال این مسأله مسوولیت دارند ، اغلب فاقد برنامه ی مدون برای رفع معضل بیکاری بوده و تا کنون نتوانسته اند راه کاری مناسب جهت برون رفت از وضعیت موصوف ارایه دهند . 

بدیهی است اگر هر یک از مدیران در طول دوره ی تصدی خود حداقل یک برنامه جامع و قابل عمل در ارتباط با ایجاد اشتغال در حوزه ی مسوولیت خود ارایه می دادند . ما امروز شاهد معضل اشتغال و افزایش بی رویه ی شمار بیکاران در جامعه ی خود نبودیم ...