در قسمت اول این یادداشت ها ضمن بازخوانی فرازهایی از قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات، نوشتیم: مؤسسات عمومی مکلفند اطلاعات موضوع این قانون را در حداقل زمان ممکن و بدون تبعیض در دسترس مردم قرار دهند...
طبق مفاد ماده 7 این قانون: مؤسسه عمومی نمی تواند از متقاضی دسترسی به اطلاعات، هیچ گونه دلیل یا توجیهی جهت تقاضایش مطالبه کند. در ماده 8 این قانون نیز آمده است: مؤسسه عمومی یا خصوصی باید به درخواست دسترسی به اطلاعات در سریعترین زمان ممکن پاسخ دهد و در هر صورت مدت زمان پاسخ نمی تواند حداکثر بیش از ده روز از زمان دریافت درخواست باشد...
اگر این قانون به درستی اجرا شود، مسیرها و کانالهای ورود به فساد و تباهی برای مفسدان و چپاولگران بیت المال، مسدود می شود. یکی از ارکان اصلی مبارزه با کجروی ها و مفسده ها پرسشگری و گردش آزاد اطلاعات است. اگر پرسشگری و ضرورت پاسخگویی در باره چگونگی و چرایی تصمیمات و عملکردها در جامعه نهادینه شود و مسئولان خودرا موظف به پاسخگویی به رسانه ها بدانند، جامعه در مسیر توسعه قرار می گیرد.
بروکراسی حاکم در ادارات و محرمانه بودن تصمیمات و اقدامات، خود، مولد و تقویت کننده جربان فساد است. انتشار خبر اختلاس و سوء استفاده های مالی نباید عامل ایجاد یأس و ترس در جامعه تلقی شود؛ بلکه این سکوت و پنهانکاری مسئولان است که موجبات نگرانی و نا امیدی مردم را در سطحی گسترده فراهم می آورد و آنان را به آینده خود بیمناک می کند.
در این میان، نقش ویژه مطبوعات در تبادل اندیشه ها و تجربه ها و ارتقاء سطح شعور سیاسی و اجتماعی مردم، بر کسی پوشیده نیست. علت کمرنگ شدن اخلاق و ارزشها و به تبع آن، وقوع برخی حوادث ناگوار در جامعه بسته بودن دست رسانه ها در اطلاع رسانی آزاد و نبود فضای مناسب برای فعالیت خبرنگاران و روزنامه نگاران است.
رسانه ها و خبرنگاران در جایگاه وجدان بیدار و فریاد رسای مردم، نقش نور افکن و دیدبان تحولات و رخدادها را در جوامع ایفا می کنند و هر آنچه می نویسند و می پرسند، از قول و از زبانِ مردم است.
بارها گفته و نوشته ایم که هر گونه سکوت در برابر این پرسشها، افزون بر مغایرت با موازین قانونی و اخلاقی، زمینه سازجو بی اعتمادی و بدبینی در مردم بوده و تداوم این روند، موجبات گسستکی پیوند میان مردم و مسئولان را فراهم خواهد ساخت.
و اما از آنجا که مخاطبان اصلی این یادداشت ها مسئولان هستند، انتظار می رفت که آنان نظر و دیدگاه خود را درباره موضوع مورد بحث، چه مثبت و چه منفی، اعلام کنند؛ تا معلوم شود که حد اقل نیم نگاهی به مطالب مندرج در مطبوعات محلی می اندازند؛ اما این انتظار هرگز به پایان نرسید و معلوم شد که آنان، یا اصلاً روزنامه نمی خوانند و یا اگر می خوانند خیلی راحت و بی تفاوت از کنار شان می گذرند؛ که هر دو روی این قضیه، تأسف بار و مأیوس کننده است!
اگر قرار باشد، با مطبوعات این گونه رفتار شود، باید فاتحه آنها برای همیشه خوانده شود و مطبوعاتچی ها، بیهوده، این همه وقت و انرژی و فکر و زحمت و هزینه و نیروی انسانی را برای چاپ و نشر آن تلف نکنند و با جمع کردن بساط خود، آبرومندانه صحنه را ترک کنند و به قول معروف: بروند، کشک شان را بسابند!
بنا بر آنچه گذشت، از هریک از مسئولان، انتظار می رود که ضمن تعامل و همدلی با خبرنگاران و روزنامه نگاران، به نقد ها و پرسش های آنان در یک فضای تفاهم آمیز و به دور از حب و بغض ها پاسخ مناسب بدهند. و آنان را در انجام رسالت خطیر خود که همانا روشنگری، کشف حقایق، و دمیدن روح امید و نشاط در کالبد جامعه است، یار و مدد کار باشند. عباسعلی خسروداد. به تاریخ: اول ههرماه ماه 1400