نقدها و مقالات مطبوعاتی عباسعلی خسروداد

روزنامه‌ نگار: از 1372 تاکنون، رئیس انجمن هنر های نمایشی ( 1371)، رئیس انجمن نویسندگان مراغه از 1392 تا 1396

نقدها و مقالات مطبوعاتی عباسعلی خسروداد

روزنامه‌ نگار: از 1372 تاکنون، رئیس انجمن هنر های نمایشی ( 1371)، رئیس انجمن نویسندگان مراغه از 1392 تا 1396

درآمدی به مقوله‌ی اسراف در ادارات

در یکی از روزهای سرد پاییزی ، با لباس گرم زمستانی ، جهت انجام امور اداری به یکی از ادارات وارد می شوم ، در اولین گام ورودم به اداره ، با گرمای شدید و ناراحت کننده ای مواجه می شوم . فضای درونی اداره ، بویژه اطاق ها ، به اندازه ای گرم است که کارکنان محترم ، از رییس اداره گرفته تا سرایدار و آبدارچی ، با لباس تابستانی و اغلب با یک پیراهن مشغول به کار هستند . با اینکه دگمه های بالا پوشم را تماماً باز کرده ام . شدت گرمای اطاق ها کلافه ام می کند و تنفسم را با مشکل مواجه می سازد . در همان حال ، به کارمندی که با یک پیراهن ، در پشت میز کارش نشسته و مشغول صرف چای است ؛ نزدیک می شوم و آهسته وبا احتیاط می پرسم : هوای اینجا خیلی گرم نیست ؟ کارمند محترم که گویی با پرسش غیر منتظره ای مواجه شده است ، پاسخ می دهد : نه داداش ، خیلی هم گرم نیست ! می گویم : پس اگر خیلی گرم نیست چرا با لباس نازک پشت میزت نشسته ای ؟! کارمند محترم در حالیکه نمی تواند ناراحتی خود را از جسارت یک ارباب رجوع پنهان کند ، با لحنی که از آن بوی خشونت به مشام می رسد ، پاسخ می دهد : پس می خواستی پالتو بپوشم حضرت آقا؟! . می گویم : نه ، بنده چنین جسارتی نکردم . اما خودمانیم آیا شما نمی توانید ، با متعادل کردن دمای محیط ، هم از زیاده روی در مصرف انرژی اجتناب کنید و هم مجبور نباشید در محل کار و خدمت ، ازلباس نازک استفاده کنید ؟ اصلاً تکلیف من که به مقتضای فصل سرما ، با لباس ضخیم وارد این فضا شده ام ، چیست ؟ و چرا باید مجبور باشم این گرمای غیر طبیعی و طاقت فرسا را تحمل کنم ؟ 

کارمند محترم ، این بار بی آنکه به اظهارات و پیشنهادهای این بنده ی حقیر ، باصطلاح تره خرد کند ، شانه هایش را به علامت بی اعتنایی و بلکه بی حرمتی بالا می اندازد و با خونسردی تمام به کار خود ادامه می دهد . 

من که با مشاهده ی این برخورد نامناسب از سوی کارمند محترم بشدت متأثر شده ام ، از خود می پرسم : راستی دلیل این همه بی توجهی به حقوق ارباب رجوع در ادارات ما چیست ؟ و چرا مسوولان و مدیران ، نظارت کافی و مستمر در جریان امور دستگا های تحت امر خود ندارند و ابواب جمعی خود را ملزم به رعایت حقوق ارباب رجوع و حفظ کرامت انسانی آن ها نمی کنند ؟ . چرا باید مراجعین به ادارات مجبور شوند خود را با شرایط و تمایلات کارکنان وفق دهند و مشکلات ناشی از خود بینی و بی برنامگی آن ها را تحمل کنند ؟ . از همه ی این ها گذشته چرادر وانفسای کمبود حامل های انرژی و در شرایطی که مسوولان ذیربط طی هشدارهای مکرر و مؤکد مردم را به صرفه جویی در مصرف گاز ملزم می کنند و از احتمال قطع شدن جریان گاز در روزهای سرد زمستانی ، ( در صورت عدم صرفه جویی ) خبر می دهند ، ادارات ما در مصرف این ماده ی حیاتی و ارزشمند تا این حد اسراف می کنند و دمای محیط را به اندازه ای بالا می برند که مجبور می شوند در محیط خدمت از لباس نازک استفاده کنند ؟ مگر نه این است که باید دولتمردان  و متولیان امور در عمل به بایسته ها و ضرورت ها ، پیشگام باشند و به عنوان الگو و سرمشق ، پیشاپیش مردم حرکت کنند ؟ 

لازم به ذکر است که مقوله ی اسراف در ادارات تنها در مصرف سوخت زمستانی خلاصه نمی شود . از روشن کردن چراغ های ادارات در روز روشن و در شرایطی که نور کافی در محیط وجود دارد گرفته تا زیاده روی در استفاده از سیستم های برودتی در فصول گرما و اسراف در مصرف کاغذ و حتی آب ، مصداق هایی از مصرف بی رویه ی منابع در ادارات می باشند . که موجب می شوند ثروت ها و سرمایه های ملی به طور تأسف باری هدر روندواز چرخه ی انتفاع منطقی خارج شوند . 

بنابر آنچه گذشت ، بر همه مسوولان فرض است که ضمن جلوگیری از تداوم این روند ، کارکنان خود را به رعایت حال مراجعین و پرهیز از تحمیل شرایط غیر عادی در محیط کار و خدمت به ارباب رجوع و حفظ حرمت و کرامت انسانی آن ها ملزم کنند  

نظرات 1 + ارسال نظر
مهدی فرخی جمعه 2 اسفند 1392 ساعت 09:18

با سلام و خسته نباشید نکته ی جالبی را اشاره فرمودید ولی آیا می دانید در بیشتر ادارات شهر هم کاغذی برای نوشتن وجود ندارد و ارباب رجوع خود ملزم به آوردن کاغذ به اداره است و قسمتی از کاغذ ها نیز توسط کارمندان خریداری می شود. آنقدر گفتید که برای جلوگیری از مصرف بیش از اندازه ی سوخت جمعه ها سیستم گرمایشی اداره ها را خاموش می کنند و روز شنبه کارمندان در سرمای زمستانی یخ می زنند.

بسیار ممنونم ازاعلام نظر جنابعالی.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.