از ضایعات میوه و صیفی جات گرفته تا کارتن های خالی، از قوطی های کنسرو تا ظروف یکبار مصرف، از ته سیگار و کیسه های نایلونی تا لفاف انواع تنقلات و خوراکی های بسته بندی شده و... هر روزه در حجمی قابل توجه، توسط مردم، بویژه مغازه داران و فروشندگان دوره گرد در این مکان ها سرازیر میشوند، تا نقش مؤثر و مخرب خود را در آلودگی محیط زیست و کراهت چهره ی شهر ایفا کنند و مشکلات عدیده ای را برای شهروندان به وجود بیاورند.
در حالی که که رعایت اصول و موازین بهداشتی و حفظ پاکیزگی و زیبایی محیط از ملزومات و ضرورت های زندگی اجتماعی، محسوب میشود، اینگونه بی مبالاتی ها و کج رفتاریها، آن هم از سوی شهروندانی که به فضیلت و فرهیختگی شهره اند و همواره به تاریخ و فرهنگ دیرینه شهرشان می بالند، چه توجیهی میتواند داشته باشد؟ و مگر نه این است که دین مبین اسلام در قالب عبارت: "النظافت من الایمان" نظافت و پاکیزگی را جزئی از ایمان میداند و مؤمنین را به رعایت آن توصیه میکند؟ پس چه عاملی موجب می شود که ما مردم، با وجود ادعای دینداری و ایمان به خدا به این سفارش عمل نمی کنیم؟ و آن را آویزه گوش خود قرار نمی دهیم!
لازم به یادآوری است که در جوامع پیشرفته و حتی در حال توسعه جهان؛ ریختن زباله و لو یک چوب کبریت در معابر و مکان های عمومی جرم محسوب شده و متخلفین به حبس و جریمه نقدی محکوم میشوند. در این کشورها صد البته به موازات اعمال مقررات بازدارنده، با اجرای برنامه های مستمر آموزشی و تربیتی در رسانه ها و مدارس و دانشگاه ها مردم را از بدو طفولیت، با اصول و موازین زندگی اجتماعی و آداب شهروندی آشنا میسازند و ضرورت پاکیزگی محیطزیست را به آنها تفهیم می کنند.
از آنجا که شخصیت افراد در سنین خردسالی شکل می گیرد، لذا لازم است؛ کودکان خود را از بدو تولد، به رعایت این اصول عادت دهیم و به آنها تفهیم کنیم که ریختن زباله در محیط زندگی، علاوه بر تبعات بهداشتی، در شأن یک انسان متمدن، یک مسلمان واقعی و یک شهروند بافرهنگ نیست.
همچنین با تفهیم مفهوم عبارت پرمحتوای: "شهرمن خانه من" به آنها تلقین کنیم که باید شهر خود را مانند خانه خود تمیزو پاکیزه نگه داریم و از ریختن زباله در سطح آن بپرهیزیم.
بی شک همه ی ما از تبعات بهداشتی و زیست محیطی پخش زباله ها در محیط زندگی خود آگاهیم و پیامدهای سوء آن را به صورت اپیدمی های خطرناک و شیوع انواع بیماری های عفونی بارها تجربه نموده ایم، بنابراین باید با ترک و تقبیح این عادت زشت و ضدفرهنگی ادعای فضیلت و فرهیختگی و تاریخ و فرهنگ دیرینه ی خود را در عمل به اثبات برسانیم. بااین امید
به نظر بنده تا زمانی که جرایم سنگینی برای افراد خاطی و کسانی که آشغال را در کوی و برزن و طبیعت رها می سازند (از سوی مسئولان) وضع نگردد اوضاع به همین منوال پیش خواهد رفت. به امید روزی که مردم مراغه واقعاً به شهر خود اهمیت دهند و وجدان ناخوداگاه آنان بیدار شود.