3- احترام به قوانین...
زندگی اجتماعی به قانون نیاز دارد. نیاز به قانون زمانی بیشتر احساس شد که جوامع به طبقات مختلف اجتماعی تقسیم شدند و درنتیجه تضادها در منافع افراد آشکارتر شد. از آن موقع بود که قانون به عنوان یک نیروی ویژه در جهت جلوگیری از شدت گرفتن تضادها در جوامع به کار گرفته شد و افراد مکلف به رعایت آن شدند.
قانون مقوله ایست که در جریان عمل اجتماعی و به وسیله ی مردم پدید می آید. قانون عامل مهمی است که به رفتار انسانی نظم می بخشد و شخص را مکلف می کند تا خود را به سطح یک عضو آگاه اجتماعی برساند و مصالح کلی جامعه را بر منافع فردی ترجیح دهد. قانون اعمال فرد را به دقت ارزیابی می کند و در عین دفاع از آرمان های مشروع و منطقی مردم، انحراف را به سختی محکوم می کند. در نبود قانون ناهنجاری های اجتماعی زمینه ای مناسب برای رشد می یابند و معیارهای انسانی توسط سودجویان و انحصارطلبان لگد کوب می شوند.
نظم عمومی و عدالت اجتماعی هنگامی در جامعه به تحقق می پیوندد که اکثریت مردم، حاکمیت قانون را در شئون مختلف زندگی خود به رسمیت بشناسند و به آن به عنوان میثاق مورد توافق عمومی احترام قایل شوند.
آموزش و تبلیغ قانون در سطوح مختلف جامعه می تواند درک درست قوانین را گسترش دهد و افکار عمومی را برای پذیرش و تأیید حاکمیت قانون آماده تر سازد. در جوامع پیشرفته ضرورت احترام به قوانین و رعایت مقررات، طی برنامه های گسترده ای به مردم آموزش داده می شود. در این گونه جوامع علاوه بر تدریس قوانین در مدارس و دانشگاه ها، اهمیت قانون و لزوم توجه به مقررات، از طریق مطبوعات و سایر رسانه ها مستمراً به مردم گوشزد می شود. متاسفانه در کشور ما تاکنون به این امر مهم بهای لازم داده نشده و اکثریت مردم حتی از ابتدایی ترین قوانین جامعه ی خود که ممکن است هرروز با آن ها سروکار داشته باشند بی اطلاعند و یا توجهی به آن ها نمی کنند. که از آن جمله می توان به مقررات راهنمایی و رانندگی، قانون چک، قانون دیات، قانون ازدواج و طلاق و ... اشاره نمود. نگاهی کوتاه به انبوه پرونده های قضایی در دادگاه ها و روند رو به گسترش انواع بزه کاری های اجتماعی از ورای قوانین به این حقیقت تلخ مهر تأیید می زند که ناآگاهی و بی اعتنایی مردم به مقررات، به مرزهای خطرناکی رسیده است. لذا ضرورت یک رستاخیز همگانی در راستای شناخت نسبی قوانین و اهمیت و نقش قانون در ایجاد نظم عمومی به شدت احساس می شود. بدون شک برخی از دستگاه ها، به ویژه وزارت آموزش و پرورش، وزارت ارشاد اسلامی و ... می توانند در جهت نیل به اهداف فوق نقش ارزنده ای ایفا کنند. نقش رسانه های همگانی، به ویژه مطبوعات و رادیو تلوزیون نیز در این مورد از اهمیت ویژه ای برخوردار است. سازمان صدا و سیما درجایگاه یک رسانه ملی، رسانه ای که از بودجه ی عمومی استفاده می کند در این مورد وظیفه ای بس سنگین بردوش دارد. این رسانه ی مهم و فراگیر می تواند به جای تولید و پخش برنامه های تکراری، بدون مخاطب و غیرضرور، با استفاده ی منطقی و ضابطه مند از وجود اساتید و حقوقدانان، ضمن روشنگری و ارا یه ی آموزش های لازم در این زمینه، ضرورت توجه و احترام به قوانین را در قالب برنامه های جذاب و در عین حال آموزنده به مردم گوشزد نماید. همچنین روحانیون و وعاظ دینی می توانند با بهره گیری از موقعیت های اجتماعی خود و منابر و تریبون های مختلفی که در اختیار دارند، ضرورت پای بندی به قوانین را از دیدگاه دین مبین اسلام به مستمعین خود تبلیغ و تفهیم نمایند و پیامدهای سوء قانون گریزی و قانون ستیزی را متذکر شوند...