طی یادداشتی دریکی از شمارگان روزنامه ی رصد ، از تردد گستاخانه ی موتور سواران درپارک ها و مکان های عمومی و به خطر انداختن امنیت جانی و روانی خانواده هایی که برای دوری از هیاهوی دنیای ماشینی و آلودگی های صوتی و تنفسی ، ساعاتی از اوقات فراغت خودرا در این فضاها سپری می کنند ؛ به عنوان یک معضل بزرگ اجتماعی یاد کردم و با تأکید بر ضرورت برقراری امنیت اجتماعی در این مکان ها از مسئولان ذیربط خواستم : جلوگیری از ورود این عده به فضاهای مورد اشاره را دردستور کار خود قرار دهند .
درنهایت تأسف باید گفت : با وجود توضیح و تشریح پیامد های تداوم این وضعیت دراین یادداشت ، احدی از مسئولان به آن به اصطلاح تره خرد نکرد وگامی هرچند کوتاه در راستای رفع این معضل آزاردهنده و دردناک برنداشت .
بی توجهی و بی تفاوتی مسئو لان درقبال نقدها ، تحلیل ها و تذکراتی که اصحاب رسانه و نویسندگان ، درباره ی مسایل مختلف اجتماعی در سطح عمومی مطرح می کنند ؛ گویی دراین شهر نهادینه شده و هیچ مسئولی خودرا موظف و مکلف به پاسخ گویی نمی داند
لازم به ذکر است که تنها این مسأله و این موضوع نیست که مورد بی مهری و بی توجهی مسئولان قرار می گیرد ؛ بلکه به جرأت میتوان گفت که اکثریت قریب به اتفاق موضوعات و مسایل مطرح شده در مطبوعات به همین سرنوشت دچار شده و با وجود صرف وقت و انرژی قابل توجه برای تحلیل و توضیح آن ها به باد فراموشی سپرده می شوند و عاقبت سراز زباله دانی در می آورند .
توجه به این نکته حایز اهمیت است که مطبوعات به مثابه ی حلقه ی رابط در زنجیره ی ارتباطی مردم و مسئولان و زبان گویای مردم حق دارند ضمن انعکاس مشکلات مبتلا به جامعه و نیازها و خواسته های مشروع و منطقی مردم ، از مسئولان بخواهند دراسرع وقت به آن ها پاسخ دهند و درصورت مشاهده ی هرگونه تعلل و کوتاهی درپاسخ ، آنان را مورد بازخواست قرار دهند . لذا ازمسئولانی که صیانت ازحقوق شهروندان و ایجاد امنیت اجتماعی برای مردم جزُ وظایف ذاتی آنان محسوب می شود ؛ انتظار می رود : باعنایت به اهمیت موضوع مورد بحث و سایر موضوعاتی که در مطبوعات درج می شوند به آن ها نگاه مسئولانه داشته باشند و رفع فوری مشکلات مردم را در دستور کار خود قرار دهند .