نقدها و مقالات مطبوعاتی عباسعلی خسروداد

روزنامه‌ نگار: از 1372 تاکنون، رئیس انجمن هنر های نمایشی ( 1371)، رئیس انجمن نویسندگان مراغه از 1392 تا 1396

نقدها و مقالات مطبوعاتی عباسعلی خسروداد

روزنامه‌ نگار: از 1372 تاکنون، رئیس انجمن هنر های نمایشی ( 1371)، رئیس انجمن نویسندگان مراغه از 1392 تا 1396

شگفتی های شهر هرت، قسمت بیست و دوم


 بدوا لازم می دانم از وقفه ای که بعضاً در امر نگارش و چاپ این یادداشت‌ها رخ می‌ دهد، از مخاطبان عزیزم به ویژه آنانکه به وسیله نامه و تلفن و تلگرام و پیغام و پسغام، اینجانب را مورد لطف و مرحمت خود قرار می‌ دهند، عذرخواهی کنم. واقعیت این است که بخشی از گناه این وقفه ها از خود بنده است که بنا به عللی از جمله:  تنبلی، کسالت و بی حوصلگی نمی توانم به طور منظم بنویسم و برای چاپ آماده کنم. بعضی مواقع هم روزنامه در چاپ به موقع یادداشت ها کم لطفی می کند و در آن یک وجب جایی که در یک گوشه روزنامه برای چاپ این مطالب اختصاص داده است، مطالب دیگری را که به صلاح و صرفه روزنامه نزدیک تر است، چاپ می کند؛  به طوری که یادداشت های بنده گاهی هفته ها در کارتابل روزنامه انتظار می‌کشند؛ تا کی لطف مدیر مسئول محترم شامل حالشان شود و دستور چاپ آنها را صادر کنند.

 حال که صحبت از روزنامه به میان آمد، بهتر آن دیدم که این قسمت را به ارائه تصویری موجز و مختصر از مشکلات و محدودیت های مطبوعات شهر هرت، اختصاص دهم؛  تا خوانندگان عزیز ببینند که در این عرصه چه می گذرد.
 روزنامه های سراسری و استانی اکثراً و نشریات محلی عموما، خود اتکا هستند و دولت محترم به جز پشیزی ناقابل برا ی برخی از آنها که در مقابل هزینه های مختلف شان به اندازه  قطره ای از دریا هم نمی‌ شود، از آنها حمایت نمی‌کند. این نشریات ناچارند، هزینه های گوناگون خود را از راه چاپ انواع آگهی ها از جمله: آگهی های تبریک و تهنیت، تشکر و قدردانی، ترحیم و تسلیت و یا تبلیغ فرآورده های فلان شرکت و خدمات فلان موسسه و بالاخره رپرتاژ آگهی تامین کنند. به همین علت اغلب، از محتوا خالی و صرفاً به آگهی نامه و به قولی روزی نامه تبدیل شده اند.
 امروزه این روند در بیشتر نشریات به ویژه نشریات محلی نهادینه شده و با انتخاب یا انتصاب یک نفر در رده های مختلف اداری و یا موفقیت یک فرد در فعالیت های ورزشی و علمی سیل آگهی‌های تبریک و تهنیت،  یا تشکر و قدردانی و نیز با مرگ یک نفر به ویژه اگر فردی سرشناس یا وابسته به شخصیت های سرشناش باشد، باران آگهی های تسلیت، در کنار آگهی های تبلیغاتی  شرکت‌ها و موسسات، به صفحات این نشریات سرازیر می‌شود.
 با مروری در صفحات این قبیل نشریات، می بینیم که در آنها جای هرگونه مطلب انتقادی، اجتماعی، تحلیلی و حتی اغلب، خبر، خالی است و اگر گاهی خبری یا گزارشی در این صفحات به چشم می‌خورد، از سایت ها و خبرگزاری ها کپی شده و بدون کوچکترین تغییری در تیتر و محتوا،  در این صفحات منعکس می شود.
 شماری دیگر از مطبوعات، هم به منظور تامین نیازهای مالی خود و برای اینکه بتوانند سرپا بایستند،  به ارگان، و به عبارتی بلندگوی تبلیغاتی برخی از دستگاه‌های اداری تبدیل شده و دربست در اختیار آنها قرار گرفته‌اند.
 بیشتر نشریات محلی به استثنای چند مورد که با مجوز رسمی فعالیت می‌کنند  بقیه در قالب ویژه نامه و یا ضمیمه روزنامه های استانی و سراسری به فعالیت خود ادامه می‌دهند و اغلب عنوان نمایندگی این روزنامه ها را با خود یدک می کشند.
 گردانندگان نشریات مورد اشاره اغلب حرفه ای نیستند و بیشتر آنان را جوانانی تشکیل می‌دهند که از فرط بیکاری و با هدف تامین هزینه های زندگی به ناچار به آن روی می‌آورند; غافل از اینکه درآمد حاصل از این فعالیت‌ها با وجود سختی کار، حتی به اندازه پول تو جیبی که معمولا والدین به عنوان هفتگی به فرزندان خود می دهند،  نیست. به همین علت فعالیت برخی از آنان مقطعی و زودگذر بوده و پس از چند هفته یا چند ماه فعالیت بی حاصل، در این عرصه ترجیح می‌دهند عطایش را به لقایش ببخشند و به دنبال کار دیگری بروند.
 در مجموع می‌توان گفت که وضعیت روزنامه و روزنامه‌نگاری در شهر هرت، به هیچ وجه رضایت بخش نیست و به همین علت، به یک خانه تکانی و ساماندهی اساسی توسط متولیان امر، نیازمند است. به امید آن روز.  ادامه دارد

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.