نقدها و مقالات مطبوعاتی عباسعلی خسروداد

روزنامه‌ نگار: از 1372 تاکنون، رئیس انجمن هنر های نمایشی ( 1371)، رئیس انجمن نویسندگان مراغه از 1392 تا 1396

نقدها و مقالات مطبوعاتی عباسعلی خسروداد

روزنامه‌ نگار: از 1372 تاکنون، رئیس انجمن هنر های نمایشی ( 1371)، رئیس انجمن نویسندگان مراغه از 1392 تا 1396

شگفتی های شهر هرت، " قسمت سی و دوم

در زمان های نه چندان دور رب الرجوعی* هربار که برای پیگیری وضعیت پرونده خود به یکی از ادارات شهر هرت، مراجعه می‌کند، کارمند متصدی پرونده با تکرار جمله: "در جریان است" وی را از سر خود باز می کند و انجام کارش را به فردا و فرداهای دیگر حواله می دهد. رب الرجوع بیچاره در اثر مراجعات مکرر و شنیدن جمله در جریان است، بالاخره کنترل اعصاب خود را از دست می دهد و تصمیم می گیرد به اصطلاح به سیم آخر بزند؛  لذا یک طبل خیلی بزرگ را ( از نوع به همان طبل هایی که در برخی از آیین ها نواخته می‌شود! ) به گردن می آویزد و در حالی که داخل ساختمان اداره محکم به آن می کوبد، جمله  "در جریان است" را با صدای بلند و به صورت آهنگین تکرار می کند! کارکنان اداره با شنیدن صدای طبل و آوازرب الرجوع،  سراسیمه از اتاق‌های خود بیرون می ریزند و در حالی که از دیدن این منظره مات و مبهوت شده اند می کوشند او را به حرف بیاورند  و از وی علت اجرای این نمایش مضحک را جویا شوند؛  اما رب الرجوع عاصی که تصمیم گرفته بود تلافی هفته‌ها وبلکه ماه‌ها سرگردانی خود را بر سر کارکنان اداره دربیاورد، بدون توجه به درخواست کارکنان، همچنان به طبل خود می کوبد و جمله "در جریان است" را تکرار می‌کند؛  تا اینکه رئیس اداره وارد ماجرا می شود و با هزار زحمت و وعده و وعید و یرا ساکت می کند و از وی می خواهد علت این حرکت بی دلیل را بازگو کند؟!  رپ الرجوع وقتی آنچه را که برایش اتفاق افتاده بود بازگو می کند، معلوم می‌شود:  کارمندی که با تکرار جمله در جریان است  رب الرجوع بیچاره را هفته‌ها و بلکه ماه ها سرگردان کرده است؛  همان کارمندی است که از رئیس خود درخواستی داشته و هر وقت برای پیگیری درخواست خود، به وی مراجعه می کرده با همان جمله "در جریان است" از سوی رئیس مواجه می شده و لذا آن را عیناً به ارباب رجوع،  منتقل می‌کرده استنا گفته نماند که رب الرجوع این سرگذشت از اهالی شهر هرت نبوده بلکه از موجودات فرازمینی بوده است  که از سایر کرات آسمانی برای انجام یک کار اداری به این شهر عجیب و غریب و استثنایی سفر کرده بود و گرنه مسئولان و کارکنان ادارات شهر هرت، هرگز با همشهریان خود این چنین رفتار نا شایست نمی کنند

*رب الرجوع مفرد ارباب رجوع است

 

زمان اتمام طرح ساماندهی پیرامون برج های کبود و مدور در هاله‌ای از ابهام!


 کلنگ اجرای طرح ساماندهی پیرامون برج های کبود ومدور، در سال ۷۴ بر زمین زده شد؛ اما عملیات اجرایی آن با وجود تهیه طرح اولیه برای اجرا توسط شرکت عمران و بهسازی شمال غرب کشور( وابسته به وزارت راه و شهرسازی ) به علت فقدان اعتبار لازم،  تا سال ۸۴ یعنی: (به مدت ۱۰ سال متوقف شد.)

عملیات اجرایی این طرح پس از گذشت ۱۰ سال از آن تاریخ در سال ۸۴ به شرکت عمران و بهسازی مراغه ارجاع شد و بنا به عللی که در زیر خواهد آمد، با وجود سپری شدن نزدیک به ۱۳ سال از آن تاریخ و پس از سه سال از تاریخ کلنگ زنی آن تاکنون، فقط  از حدود ۵۰ درصد پیشرفت فیزیکی برخوردار بوده و ادامه آن با روند فعلی ممکن است چندین سال دیگر به درازا بکشد.

 مهندس نوتاج عباسی مدیرعامل شرکت عمران و بهسازی مراغه ( مجری طرح ساماندهی پیرامون برج‌های دوقلو) در گفت‌وگوی اختصاصی با خبرنگار روزنامه رصد که مشروح آن در شماره ۲۴۱۳ مورخه ۳۱ تیر ماه ۹۷ این روزنامه به چاپ رسیده است، در پاسخ به این پرسش خبرنگاررصد که "چرا اجرای این طرح تا این حد به طول انجامیده است؟ " می‌گوید: " عملیات اجرایی طرح از بدو شروع آن تاکنون با انواع مناقشات، مانع تراشی ها و مشکلات مواجه بوده؛ که برطرف کردن هرکدام، افزون بر تحمیل خسارت های قابل ملاحظه به این شرکت و اتلاف وقت و انرژی پرسنل آن، موجب تاخیر بیش از حد در پیشرفت کارها شده است."

 مهندس نوتاج عباسی در ادامه می افزاید: " کشدار شدن اجرای این طرح ناشی از ادعاها و اختلاف نظرهایی است که توسط برخی اشخاص به ویژه اعضای سمن ها در طول زمان عنوان شده و اثبات درستی و نادرستی هر یک  مدتها وقت مجریان را گرفته است .

تجاوز به حریم برج ها، غیرقانونی بودن احداث سازه های تجاری در پیرامون برج ها، اشرافیت سازه ها به سمت برجها، سنتی نبودن نمای سازه ها، مورب بودن رواق‌ها،  زاید بودن راه پله های دسترسی به زیرزمین و... از جمله ادعاها و اظهارنظرهایی است که بنا به گفته نوتاج عباسی: " شرکت مجری طرح در مقاطع مختلف زمانی با آنها مواجه بوده و در اثر پیگیری‌های معترضان در پیشرفت طرح وقفه قابل توجهی ایجاد شده است." وی می افزاید: "دراین اواخر هم منجر به صدور توقیف عملیات اجرایی طرح، از سوی دادستان وقت به مدت حدود ۱۸ ما شده است."

عباسی همچنین اضافه می‌کند: " شرکت عمران و بهسازی مراغه کلیه اقدامات خود را با اخذ مجوزهای لازم از مبادی و مراجع ذی ربط و بر اساس نقشه های مصوب، تعهدات و قراردادهای منعقده انجام داده و شرکت در این راستا هیچ‌گونه تخلفی مرتکب نشده است."

 در اینجا این پرسش مطرح می‌شود که:  اگر برای این طرح بر اساس نقشه های مصوب، قرارداد ها و طی مراحل قانونی از طریق مبادی ذی ربط، مجوز ساخت صادر شده است،  پس علت بروز این همه مناقشه و مشکل و مانع، "بنا به قول مهندس نوتاج عباسی" در فرایند اجرای آن چیست؟ و چرا طرحی که اجرای آن حداکثر به مدت ۲ الی ۳ سال زمان نیاز داشته پس از ۱۳ سال تازه در نیمه راه اقدامات خود قرار گرفته است؟ و مگر نه این است که یکی از شرایط مندرج در پروانه های ساختمانی زمان شروع و پایان سازه هاست؟ آیا در مجوز صادره برای اجرای این طرح قید زمان منظور شده است یا خیر؟

 پرسش دیگر از مسئولان این است که:  آیا در پروسه اجرای طرح مورد نظر از سوی مسئولان ذی ربط،، نظارت دقیق و مستمر انجام گرفته است؟ و اگر پاسخ مثبت است چرا از بروز مشکلات موصوف و تخلفات و انحرافات احتمالی در همان مراحل اولیه جلوگیری به عمل نیامده است.؟

 بدیهی است که اگر از ابتدا در فرایند اجرای این طرح مهم از سوی ناظران، نظارت کافی و دقیق اعمال می شد امروز شاهد این همه مشکل و مانع بر سر راه اجرای آن نبودیم.

 متأسفانه این قبیل مشکلات اغلب در اثر بی‌توجهی و تعلل مسئولان ذی ربط، به گره کوری تبدیل می شوند که گشودن آنها افزون بر تحمیل خسارت های قابل توجه و چه بسا جبران‌ناپذیر به اموال عمومی، مردم را با مشکلات مضاعف روبه‌ رو می‌کند.

قطعاً با بررسی نقشه های مصوب و قراردادهای منعقده و تطبیق آنها با اقدامات شرکت مجری، درستی و نادرستی ادعاهای طرفین به اثبات می‌رسید؛ اما کو آن بررسی کننده و داوری که به خود زحمت این کار را بدهد و با استناد به اسناد و سوابق موجود و صدور حکمی منصفانه حق را به حقدار برساند و بالاخره پرونده مناقشات ۱۳ ساله این طرح را مختومه اعلام کند؟!

 ای کاش مسئولان  ما این مسئولیت را در مراحل اولیه اجرای طرح، احساس می‌کردند و با اتخاذ تدابیر لازم از رشد و انباشت مشکلات بر روی هم و کشدار شدن اجرای طرحی که با حیثیت و آبروی مراغه در ارتباط است جلوگیری می‌کردند.

صدور بی رویه مجوز فعالیت، برای نشریات جدید و پیامدهای منفی آن

 

 درباره اهمیت مطبوعات، به عنوان چشم بینا و فریاد رسای آحاد جامعه و حلقه واسط در زنجیره ارتباطی مردم و مسئولان و در یک کلام قلب تپنده جوامع، تا کنون بارها و به کرات سخن رفته و تاثیر مثبت این پدیده مهم فرهنگی و اطلاع رسانی در توسعه همه جانبه جوامع انسانی به تشریح بیان شده است؛ لذا در این نوشته نیازی به تکرار این واقعیت‌ها نمی‌بینم و به اصل موضوع می پردازم.صدورفله ای و سخاوتمندانه مجوز برای فعالیت نشریات جدید، اعم از:  محلی و سراسری، توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به ویژه در۶-۵ سال گذشته و تداوم این روند، بدون توجه به مواردی که در زیر خواهد آمد، نه تنها جامعه مطبوعاتی بلکه سایر بخش‌ها و حوزه‌های مرتبط را با چالش‌های اساسی مواجه کرده است.برابر آمار های موجود فقط در دولت یازدهم و دوازدهم نزدیک به ۶ هزار و ۸۰۰ مورد مجوز فعالیت برای نشریات جدیددرگروه‌های مختلف صادر شده و مدت زمان انتظار برای متقاضیان، از سه سال به سه ماه کاهش یافته است.مجوزهای صادره بدون توجه به مواردی چون: ظرفیت، محدوده فعالیت، گرانی بیش از حد کاغذ، ناتوانی اغلب دست اندر کاران این نشریات، از تامین هزینه های چاپ و نشر، اعم از: هزینه های اداری، پرسنلی، بیمه ای و عدم پرداخت تسهیلات یارانه‌ای توسط دولت و از همه مهمتر بی تجربه و تازه کار بودن بیشتر دست‌ اندرکاران این نشریات، صادر می‌شود و پیامدهای تداوم ابن روند به صورت افت کیفیت و بی محتوایی و به تبع آن کاهش اقبال مخاطبان و کاهش چشمگیر تیراژ آن ها خودنمایی می کند.همچنین توسعه روز افزون و بی رویه فضای مجازی و فعالیت بلامعارض شمار قابل توجهی از سایت های خبری بی نام و نشان، در کنار مشکلات دیگری که گریبانگیر نشریات قدیمی شده است، مزید بر علت بوده و با ساقط کردن این نشریات از حرکت و پویایی، آنها را در معرض تعطیلی و چه بسا نابودی قرار داده است.اکنون بیشتر نشریات به ویژه نشریات محلی برای تامین بخش اندکی از هزینه‌های خود، چاپ انواع آگهی ها اعم از آگهی های تجارتی، تبلیغاتی، تبریک، تسلیت و یا عکس دسته جمعی دانش آموزان ممتاز مدارس را در اولویت کاری خود قرار داده‌اند و صفحات خالی خود را با چاپ اخبار اغلب تکراری و تاریخ گذشته و کپی پست مطالب غیر مفید از سایت‌های مجازی پرمی‌کنند.قبل از افزایش تعداد نشریات، درآمدهای حاصل از چاپ آگهی‌های دولتی بخشی از هزینه‌های نشریات محلی را تامین می کرد و موجب می‌شد که این نشریات به حیات فرهنگی و اطلاع رسانی خود هرچند افتان و خیزان ادامه دهند؛ اما با افزایش بی رویه نشریات و تقسیم این آگهی‌ها در بین آنها سهم ناچیزی به هر یک تعلق می گیرد که قابل مقایسه با هزینه های آنها نیست.مسئله حائز اهمیت دیگر: عدم تعامل و همکاری دستگاه‌های اداری با مطبوعات است. امروزه ادارات به بهانه نبود اعتبارات فرهنگی از تعامل با نشریات شانه خالی می کنند و اغلب آنها گزارش عملکرد و اخبار تحولات حوزه فعالیت خود را در سایت ها و نشریات وابسته به خود منتشر می کنند که نتیجه آن خالی شدن صفحات نشریات مکتوب از اخبار، آگهی ها و گزارش های اداری و محرومیت از مزایای آن هاست.برای رفع  مشکلات و برداشتن موانع موجود از سر راه فعالیت مطبوعات، اقدامات زیر پیشنهاد می شود:

   1- با توجه به تراکم بیش از حد مطبوعات، از صدور مجوز برای فعالیت نشریات جدید جلوگیری شود.

 

2-در صورت صدور مجوز برای نشریات، ملاک هایی چون: تخصص و دانش روزنامه‌ نگاری در نظر گرفته شود.

3-دولت، سیاست‌های حمایتی خود را از مطبوعات به ویژه مطبوعات محلی گسترش دهد. 

    4-مشکلات بیمه ای کارکنان نشریات مرتفع شود.

    5- حمایت ها و امتیازات اعطایی به نشریات بر اساس رتبه بندی آنها انجام گیرد.

توضیح:  این رتبه بندی بر اساس شاخص‌هایی چون:  سابقه فعالیت، تولید محتوا، رعایت اصول و معیارهای روزنامه‌ نگاری، رعایت اخلاق حرفه‌ای، شاخص های تخصصی و علمی، کمیت و کیفیت مصاحبه‌ها، گزارش‌های خبری، مقالات و یادداشت های تحلیلی و تحقیقی، میزان پاسداشت زبان فارسی و... انجام گیرد.

و بالاخره مسئولان ذیربط، رویکردهای پیشگیرانه خود را در جلوگیری از تعطیلی نشریات، به ویژه نشریات با سابقه فعالیت طولانی و موثر به کار گیرند و با اعمال سیاست های راهبردی در راستای ماندگاری آنها گام بر دارند.