ادامه از قسمت هفتم
یادآوری:
در قسمت هفتم این یادداشتها ضمن اشاره به چند نکته قابل تأمل در باره انتخابات پیش رو، به ضرورت توجه جدی مردم به شاخصه های یک انتخاب اصلح، تاکید کردیم و خاطر نشان شدیم که مردم نباید در انتخاب خود، شیفته احساسات و تحت تاثیر علایق دوستی، فامیلی و سایر ملاحظات عاطفی قرار گیرند و رأی خود را به نفع نامزدهایی به صندوقها بریزند که درد جامعه را بشناسند و برای پاسداری از حقوق مردم عزم راسخ و توان کافی داشته باشند…
در این قسمت، به یک نکته اساسی در باره انتخابات می پردازیم که شاید تا کنون هیچ صاحب نظری بدان نپرداخته است!
بر اساس سنت رایج و متداول، از فعالیتهای انتخاباتی با عنوان: " کارزار انتخاباتی" یا "مبارزات انتخاباتی" یاد میشود! این تعبیر غلط از انتخابات، طوری در ادبیات ما رسوخ کرده است که متولیان برگزاری انتخابات هم به رغم تأکید بر ضرورت پرهیز از هرگونه درگیری و ستیزه جویی در فرایند انتخابات و لزوم برگزاری انتخاباتی سالم و عاری از تشنج آفرینی ها و بد اخلاقی ها، از فعالیت های انتخاباتی با عنوان، " کارزار انتحاباتی" یا "مبارزات انتخاباتی" یاد میکنند! برخی از نامزد ها هم با همین ذهنیت، در مقابل به اصطلاح، رقبای انتخاباتی خود، جبهه گیری کرده و به جای یک فعالیت بی خدشه و سالم، عرصه انتخابات را عملا به کارزار مبارزاتی و کشمکش های بی امان، تبدیل می کنند!
واژه مبارزه در لغت به معنی: خصومت و دشمنی بین دو فرد یا گروه و صف آرایی در مقابل هم، برای حفظ یا به دست آوردن یک امتیاز و یا گسترش آن است. بدیهی است که اگر مبارزه علیه دشمن یا دشمنانی باشد که موجودیت ما را مورد تهدید قرار داده اند، امریست مقبول و مقدس؛ اما در یک فعالیت انتخاباتی به ویژه در شرایطی که اغلب نامزدها ادعا می کنند که: " با انگیزه ادای تکلیف و صیانت از قانون، به صحنه آمده اند و همگی یک هدف مشترک را دنبال میکنند؛ پذیرفتنی نیست و شایسته تر این است که به جای استفاده از عبارت های فوق الاشاره در فعالیتهای انتخاباتی، از واژه هایی چون: همدلی، هم آوایی، همگرایی، همگامی، همکاری و ... استفاده کنند و برای برگزاری یک انتخابات سالم و به دور از هر گونه تفرقه و تشتت، با هم و مشترکا تلاش کنند و بر همین اساس، اگر تشخیص میدهند که در بین طیف نامزدها کسانی شایسته تر و کارآمد تر از خودشان وجود دارد و می تواند رسالت و مسئولیت سنگین نمایندگی مردم را با اقتدار و توان کافی به دوش بکشد، داوطلبانه به نفع وی کنار بکشند و میدان را برای فعالیت چنین فرد یا افرادی خالی کنند.
درچنین صورتی واژه رقابت هم جای خود را به همدلی و همکاری میدهد و نامزدها برای اینکه در عمل ثابت کنند که شیفته خدمتند نه تشنه قدرت، مصالح عمومی را به منافع فردی و جناحی ترجیح می دهند و به جای مقابله و مبارزه و حتی رقابت با یکدیگر، کمک می کنند که شایسته ترین ها به مجلس راه یابند. به راستی آیا ما به آن مرحله از بلوغ سیاسی و اجتماعی خواهیم رسید؟ یا این آرزو همانند تئوری مدینه فاضله هر گز در جامعه ما به تحقق نخواهد پیوست؟
متأسفانه در دوره دهم انتخابات مجلس شورای اسلامی عکس این قضیه ثابت شد و از حدود بیست نامزد حاضر در حوزه انتخابیه مراغه و عجب شیر حتی یک نفرهم از پله آخر نردبان منیت و خود بزرگ بینی و منفعت طلبی پایین نیامد و با علم به اینکه سرنوشت انتخابات با وجود تعدد و تکثر نامزد ها، هرگز به نفع آنان رقم نخواهد خورد؛ حاضر به مصالحه و کناره گیری به نفع نامزدهای اصلح نشد و دیدیم که در اثر این پای فشردن های لجوجانه، چه شد و چه بر سر مردم مراغه آمد که نباید می آمد! ادامه دارد
به قلم عباسعلی خسروداد