در اغلب همایش ها و نشست های رسمی که در مناسبت های مختلف و با اهداف گوناگون برگزار می شود ؛ نکات و موارد قابل تأملی به چشم می خورد که لازم است ، مسئولین ذیربط ، با اعمال نظارت کافی در برگزاری این گونه همایش ها ، از تداوم آن ها جلوگیری به عمل آورند . از جمله ی این موارد می توان به : 1- حضور دیر وقت مدعوین و مسئولین در همایش ها و فقدان نظارت کافی در این زمینه 2- فقدان برنامه ی زمانبندی شده برای برگزاری همایش ها و سخنرانی ها 3- اختصاص بخش قابل توجهی از وقت سخنرانی ها به طرح مطالب تکراری و کلیشه ای و ... 4- عدم حضور اکثریت قریب به اتفاق مسئولان و مدیران در همایش های فرهنگی و هنری و ... اشاره نمود .
1. حضور دیر وقت مدعوین و مسئولین در همایش ها و ...
حضور دیروقت مدعوین و مسئولین در همایش ها و نشست های رسمی ، به یک روال عادی و طبیعی بدل شده و به جز معدودی ، بقیه خود را ملزم به حضور بموقع در این گونه جلسات نمی دانند . حتی اغلب برگزار کنندگان و به عبارتی میزبانان همایش ها نیز با تأخیر قابل توجه و چه بسا بعد از مدعوین و مهمانان در محل همایش حاضر می شوند . تا حدی که همایش ها اکثراً نیم الی یک ساعت دیرتر از وقت مقرر و اعلام شده شروع می شوند .
تداوم این روند علاوه بر ایجاد نوعی بی نظمی و آشفتگی در برگزاری همایش ها ، نشان دهنده ی این واقعیّت است که برخی از مسئولین ، که باید برای دیگران الگو و سرمشق باشند و با حضور بموقع دروعده گاه ، در عمل به ضرورت وقت شناسی و رعایت حال مدعوین تأکید ورزند ؛ خود در این زمینه کوتاهی می کنند و با تأخیر در حضور ، موجب ایجاد بی نظمی و اخلال در برگزاری همایش ها می شوند .
2. فقدان برنامه ی زمانبندی شده برای برگزاری همایش ها و سخنرانی ها
به جز معدودی از همایش ها ، بقیه فاقد یک برنامه ی زمان بندی شده ، بویژه برای سخنرانان بوده و گاهی تعدد و تکثر سخنرانان ، تکراری بودن موضوعات و کشدار شدن سخنرانی ها موحب خستگی مستمعین و در نتیجه بی علاقگی آن ها به موضوعات و اتلاف وقت و انرژی مدعوین می شود ، و به همین دلیل شماری از مدعوین ، قبل از پایان برنامه ها محل همایش را ترک می کنند و به قول معروف : عطایش را به لقایش می بخشند.
3. اختصاص بخش قابل توجهی از وقت سخنرانی ها به طرح مطالب تکراری و کلیشه ای و ...
اکثریت قریب به اتفاق سخنرانان و حتی مجریان ، براساس یک سنت و روش متداول و نهادینه شده ، بخش قابل توجهی از سخنان خود را در قالب مقدمه یا پیش گفتار به ارائه ی یک تصویر جامع و فراگیر از پیشینه ی تاریخی و غنای فرهنگی مراغه ، معرفی و تکریم مفاخر و مشاهیری که در اعصار و ادوار گذشته در این شهر می زیسته اند ... و این که این شهر تاریخی و کهن ، در سال های دور از رونق فرهنگی ، رشد اجتماعی و توسعه ی چشمگیر اقتصادی برخوردار بوده ، علما، فضلا و هنرمندان بزرگی چون فلانی و فلانی را در دامان خود پرورانیده ، در مقاطعی از زمان به پایتختی حکومت ها برگزیده شده ، در حال حاضر ، بزرگترین و پرجمعیت ترین شهر استان آذربایجان شرقی پس از تبریز است ، به لحاظ دارا بودن آثار و ابنیه ی کم نظیر تاریخی ، میراث های فرهنگی و جاذبه های طبیعی ، در ردیف 10 شهر توریستی ایران جا خوش کرده ، وجود باغات وسیع میوه و طبیعت زیبا آنرا به باغ شهر ایران زمین معروف کرده ... و بالاخره ؛ شهری است فرهنگی و حسینی با مردمانی فرهیخته و خداجو و شهید پرور و سختکوش و نجیب و شریف و قانع و سربه زیر! ، با ظرفیت ها و پتانسیل های بالقوه ی فراوان برای توسعه ی همه جانبه و و و ... اختصاص می دهند و در وقت باقی مانده به بایدها و نبایدها و اماها و اگرها و شعارها و وعده ها و وعیدها و امیدها و آرزوها و نویدها ... و اینکه مراغه باید با عبور از موانع و شکستن سدها و رفع مشکلات و طی مراحل ... مجد و عظمت خود را باز یابد و در جایگاه واقعی خود قرار بگیرد و ... می پردازند و در دقایق پایانی از وقت خود ، با ذکر مطالبی درباره ی اهداف همایش ... و اظهار امیدواری به این که برنامه های اعلام شده با یاری خداوند و تعامل ادارات و همکاری مسئولین و مشارکت مردم عزیز ، در آینده ای نه چندان دور به بار به نشینند و به مرحله ی اجرا و عمل درآیند و در نهایت همه ی ما شاهد تحقق توسعه ی پایدار و همه جانبه ی این شهر باشیم و ... سروته قضیه را هم می آورند و بی آن که این فرصت را به کسی بدهند که درباره ی ابهامات احتمالی و موضوعات مورد طرح پرسش هائی مطرح کنند و پاسخ های لازم را بگیرند ، با لبی خندان و قیافه ای بشاش از این که توانسته اند با تحویل مشتی مطلب کلیشه ای و مطالبی که بارها و به کرّات از تریبون همایش ها و نشست ها و ... تکرار شده اند و دیگر مطرح کردن آن ها برای مستمعین جذابیّتی ندارد ... به زعم خود جلسه را به خوبی و خوشی اداره کنند ، پایان همایش را اعلام می کنند .
4. عدم حضور اکثریت قریب به اتفاق مسئولان و مدیران در همایش های فرهنگی و هنری ...
همایش های فرهنگی و هنری که گاهی با تلاش های مجدانه و بی دریغ اعضای انجمن های فرهنگی و هنری و با هدف ارتقاء سطح دانش و بینش عمومی و اشاعه ی فرهنگ و هنر در جامعه برگزار می شوند ، اکثراً مورد بی مهری و بلکه بی توجهی مسئولان قرار گرفته و به رغم ارسال دعوتنامه برای تک تک آن ها از حضور در این همایش ها دریغ می ورزند و موجب دلسردی و سرخوردگی برگزار کنندگانی می شوند که اکثراً از اقشار جوان جامعه بوده و به حمایت های بزرگان و حداقل تشویق و ترغیب آن ها دل بسته اند و انتظار دارند دست نوازش آن ها را بر سر خود احساس کنند .
عدم حضور مسئولین و بزرگان این شهر در همایش های فرهنگی و هنری ، صرفنظر از تأثیر سوئی که در روحیه ی برگزار کنندگان این گونه همایش ها بجای می گذارد ، مبین این واقعیت تلخ و ناگوار است که آن ها به مقوله ی فرهنگ و هنر ، بعنوان یکی از ارکان اساسی توسعه ی انسانی و عوامل موثر در ارتقاء بینش و معنویت جامعه ، بها نمی دهند و چه بسا با مفاهیم ارزنده ی فرهنگ و هنر بیگانه اند .
در خاتمه امید است ، مسئولان ذیربط و متولیان و دست اندرکاران همایش ها و نشست های رسمی مراتب فوق را به منظور رفع نواقص مورد اشاره و برگزاری هرچه بهتر همایش ها مد نظر داشته باشند.