نقدها و مقالات مطبوعاتی عباسعلی خسروداد

روزنامه‌ نگار: از 1372 تاکنون، رئیس انجمن هنر های نمایشی ( 1371)، رئیس انجمن نویسندگان مراغه از 1392 تا 1396

نقدها و مقالات مطبوعاتی عباسعلی خسروداد

روزنامه‌ نگار: از 1372 تاکنون، رئیس انجمن هنر های نمایشی ( 1371)، رئیس انجمن نویسندگان مراغه از 1392 تا 1396

سخنی با فرماندار جدید مراغه (3 و آخر)

یادآوری :
در قسمت دوم این نوشتار ضمن بازخوانی فرازهایی از سخنان استاندار محترم استان آذربایجان شرقی مبنی بر اینکه باید طوری برنامه ریزی کنیم که بتوانیم بدون اتکاء به پول نفت و اعتبارات دولتی استان خود را اداره کنیم ... به ضرورت تدوین برنامه ریزی برای جبران عقب ماندگی های این شهر ، تأکید ورزیدیم و خاطر نشان کردیم که مهم ترین و اساسی ترین علت و عامل توسعه نیافتگی مراغه ضعف مدیریت و فقدان مدیران دلسوز و برنامه محور در رأس امور این شهر در ادوار گذشته می باشد ...
و اما از آنجا که بحث ما حول محور توسعه و ابعاد گوناگون آن دور می زند ، لذا لازم است توضیح مختصری درباره ی معنا و مفهوم واقعی این واژه و موارد مرتبط با آن ارایه دهیم .
توسعه در لغت ، به معنای رشد تدریجی در راستای پیشرفته تر شدن ، قدرتمندتر شدن و حتی بزرگ تر شدن است . « برگرفته از فرهنگ آکسفورد » .
طبق یک تعریف کلی ، توسعه فرایندی است که دگرگونی های اساسی در ساخت نهادهای اجتماعی و اداری و نیز دیدگاه های عمومی را شامل می شود .
توسعه ، ابعاد گوناگونی را در برمی گیرد ؛ که از آن جمله می توان به تسریع رشد اقتصادی ، گسترش صنعت و تجارت ، کاهش فقر ، بیکاری و نابرابری ، بهبود وضع معیشت مردم ، ارتقاء سطح فرهنگ عمومی ... و در نهایت ایجاد نظام اقتصادی مبتنی بر عدالت و افزایش مشارکت مردم در امور جامعه اشاره نمود .
شاخصه های مهم توسعه عبارتست از : نرخ درآمد ناخالص داخلی ، سرانه ی آموزش و درمان ، نسبت اشتغال ، امید به زندگی و توزیع عادلانه ی ثروت .
با توجه به گستردگی مفهوم توسعه ، این مفهوم در شاخه های گوناگون تقسیم بندی می شود که شامل : توسعه ی انسانی ، توسعه ی اقتصادی و اجتماعی ، توسعه ی فرهنگی و توسعه ی سیاسی می باشد .
هدف اصلی توسعه : ایجاد محیطی برای مردم است ،که در آن بتوانند ، از زندگی طولانی ، سالم وخلاق لذت ببرند .
توسعه زمانی به مفهوم واقعی کلمه تحقق می یابد ، که مجموعه ی نظام اجتماعی ، هم آهنگ با نیازهای متنوع اساسی و خواسته های مردم و گروه های اجتماعی داخل نظام ، از خدمات مطلوب در ابعاد مادی و معنوی بهره مند گردند ...
حال که با معنا و مفهوم توسعه و ابعاد گوناگون آن تا حدودی آشنا شدیم ، باید به بینیم مراغه در شرایط کنونی تا چه حد می تواند این مفهوم را افاقه کند ؟
در یک نگاه واقع بینانه به وضعیت مراغه ، بخوبی در می یابیم که این شهر طی سال های متمادی از تحولی که بتوان عنوان توسعه را به آن اطلاق کرد برخوردار نبوده و درمقایسه ی شهرهای همطراز و بلکه پایین تر از خود ، یک شهر توسعه نیافته محسوب می شود .
در بعد اقتصادی ، مراغه با وجود ظرفیت های لازم برای ایجاد واحدهای بزرگ صنعتی - تولیدی و اشتغالزا و استعداد کافی برای اجرای طرح های مهم و اساسی در حوزه های مختلف ، از جمله کشاورزی - گردشگری و صنایع دستی ، متأسفانه نتوانسته است به یک توسعه ی اصولی در این زمینه ها دست یابد .
در بعد اجتماعی نیز گرفتار انواع آفت ها و آسیب های اجتماعی مانند : نرخ بالای بیکاری ، معضل اعتیاد ، ناهنجاری های رفتاری و قانون شکنی بوده و در جهت مقابله ی با این آسیب ها گام های مفید و مؤثری برداشته نشده است .
از نظر سایر فاکتورها و مؤلفه ها ، نظیر : سرانه ی آموزش - سرانه ی درمان و امید به زندگی مراغه طی سالیان متمادی به استانداردهای قابل قبولی دست نیافته و سهم این شهر از موارد فوق بمراتب اندک و ناچیز بوده است .
در مجموع ، اگر نگوئیم مراغه طی دوره های مختلف مدیریتی از مسیر توسعه و پیشرفت منحرف شده است ، به جرأت می توان ادعا کرد که حرکت آن در این مسیر بمراتب کند و سطحی بوده و مدیران ذیربط نخواسته و یا نتوانسته اند ، در راستای عمل به رسالت و مسئولیت خود به این حرکت سرعت قابل توجهی ببخشند و این شهر را که مجد و عظمت آن دیر زمانی زبانزد خاص و عام بوده است ، به جایگاه اصلی خود نزدیک کنند .
آقای فرماندار ! برای دوری گزیدن از اطاله ی کلام و با این فرض که جنابعالی با یک بررسی جامع و فراگیر اطلاعات و آگاهی های لازم را درباره ی وضعیت کلی مراغه کسب خواهید کرد ، از ورود به جزئیات و برشمردن مصداق های توسعه نیافتگی این شهر صرفنظر می کنم و با اشاره ای گذرا به برخی ضرورت ها و راهکارهای برون رفت از وضعیت موصوف دفتر این یادداشت را تا باز شدن دفتری دیگر فرو می بندم .
-1 از آنجا که اصلی ترین علت و عامل توسعه نیافتگی مراغه طی سالیان دراز ضعف مدیریت و فقدان مدیران دلسوز و برنامه محور در رأس امور بوده است ، لذا اصلاح ساختار اداری و تقویت بدنه ی مدیریت این شهر از ضرورت و اولویت ویژه ای برخوردار است .
-2 ترسیم افق های توسعه و تدوین یک استراتژی جامع برای نیل به اهداف توسعه مراغه.
-3 برنامه ریزی برای رفع موانع سرمایه گذاری ، حمایت از سرمایه گذاران و جذب و هدایت سرمایه های بخش خصوصی به سمت تولید و اشتغال ، لازم به ذکر است : چه بسا سرمایه گذران بومی که در اثر بهانه جویی ها و مانع تراشی های مدیران و کارگزاران ، از سرمایه گذاری در این شهر صرفنظر نموده و سرمایه ی خود را به شهرهای دیگری انتقال داده اند .
-4 لزوم تشکیل کارگروه های تخصصی در حوزه های مختلف برای بررسی مشکلات و ضعف ها و ارایه ی راهکارهای لازم جهت برون رفت از وضعیت موجود .
-5 استفاده ی جدی از تجربیات و نقطه نظرات نخبگان - دانشگاهیان - صاحب نظران و مدیران بازنشسته ، در برنامه ریزی ها و تصمیم گیری ها .

سخنی با فرماندار جدید مراغه (2)

اشاره :
در قسمت اول این نوشتار از تغییر نابه هنگام مدیران در رده های مختلف اداری و سپردن مسئولیت ها به مدیران غیر بومی و ناآشنا با مشکلات و جغرافیای منطقه ، به عنوان دو عامل مؤثر در بحران مدیریت نا م بردیم و با اظهار تأسف از توسعه نیافتگی و عقب ماندگی مراغه ، در ابعاد گوناگون ، از وعده هایی نام بردیم که مسوولان و کارگزاران ما طی سال های پیش و پیشین ، به مردم داده اند ، بی آنکه حتی به یک مورد از آن ها جامه ی عمل بپوشانند ...
در ادامه ی این بحث ، از ضرورت آشنایی مدیران ، با اصول مدیریت علمی و لزوم تدوین برنامه های راهبردی برای رفع مشکلات و جبران عقب ماندگی های مراغه سخن خواهیم گفت :
دانش مدیریت ، از دیرباز به عنوان یک ضرورت و نیاز مبرم ، در زندگی انسان ، حضور داشته و همگام با سایر علوم ، سیر تکاملی پیموده است .
امروز دانش مدیریت ، در کنار سایر علوم و فنون ، در اغلب دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی به دانشجویان تدریس می شود و سالانه صدها دانش آموخته در این رشته ، در مقاطع و گرایش های مختلف به بازار کار عرضه می شود .
در شرایطی که هزاران دانش آموخته ی رشته ی مدیریت ، در صف های طویل نوبت استخدام ، به انتظار نشسته اند ، اکثریت قریب به اتفاق مدیران و کارگزاران ، از بین افرادی انتخاب می شوند که با علم مدیریت بیگانه اند و از توانایی های لازم برای تدوین برنامه های راهبردی و تحقق اهداف سازمان تحت مدیریت خود برخوردار نیستند .
این گروه از مدیران ، از روش های سنتی و تاریخ گذشته برای اداره ی امور سازمان پیروی می کنند و خود را مؤظّف به رعایت اصول مدیریت علمی و دانش نوین مدیریت نمی دانند .
مدیریت غیر علمی و به اصطلاح دیمی و اتخاذ تصمیمات غیر کارشناسی و خلق الساعه توسط مدیران مورد اشاره ، موجب شده است : مراغه با وجود ظرفیت ها و پتانسیل های بالقوه ی فراوان در حوزه های اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی ، ازرشد و توسعه ی متناسب با این پتانسیل ها برخوردار نباشد و در مقایسه با شهرهای همطراز و حتی مادون ، شهری توسعه نیافته و حتی عقب مانده محسوب شود . بدیهی است تا زمانی که گزینش مدیران ، بر مدار دانش سالاری و برنامه محوری نچرخیده است ، مشکلات و نارسایی های موصوف ، در اشکال و رنگ های متفاوت ، همچنان در زندگی مردم این شهر ، خود نمایی خواهد کرد و مراغه رنگ و بوی توسعه به خود نخواهد گرفت .
آقای فرماندار ! همان طوری که دکتر جبارزاده استاندار محترم استان آذربایجان شرقی در مراسم معارفه ی جنابعالی به ضرورت تدوین برنامه ی چهار ساله ی توسعه ی مراغه ، تأکید ورزیدند و آن را از وظایف فرمانداران و مدیران فرو دست قلمداد نمودند ؛ از جنابعالی انتظار می رود ، در اولین اقدام خود در این سمت ، نسبت به تدوین یک استراتژی و چشم انداز جامع برای توسعه ی فراگیر و همه جانبه ی مراغه اهتمام ورزید و مدیران ادارات و سازمان های تابعه را نیز مؤظّف به برنامه ریزی در حوزه مسوولیت شان نمایید .
اگر نگرش مبتنی بر برنامه ریزی و ترسیم افق های توسعه در ارکان مدیریت ها تسرّی یابد طبعاً نوعی تعهد به عمل ، برمبنای تعقل و تفکر آینده نگر و عزم راسخ بر استمرار آن شکل خواهد گرفت و مدیران را به کار و تلاش مضاعف ، برای نیل به اهداف توسعه ی متوازن مراغه وادار خواهد نمود .
استفاده ی منطقی و منظم از خرد جمعی و نقطه نظرات و رهنمودهای نخبگان ، کارشناسان ، آگاهان و صاحب نظران و نیز استفاده از تجارب و اطلاعات مدیران و کارگزاران پیشین و حتی بازنشسته ، عامل بسیار مهمی است که می تواند مدیران و برنامه ریزان را در تدوین برنامه و ترسیم افق های توسعه ی مراغه کمک کند .
دکتر جبارزاده درمراسم معارفه ی شما همچنین ، با تشریح وضعیت نامطلوب بودجه سال 93 کل کشور و تأکید بر ناتوانی دولت در تخصیص اعتبارات لازم ، برای اتمام هزاران طرح نیمه تمام در سراسر کشور و نیز طرح های جدید خاطر نشان کرد که در سال 93 نیز مانند سال 92 نباید به اعتبارات دولتی امیدوار باشیم ، بلکه باید بدون اتکاء به پول نفت و سایر منابع ، استان خود را با تکیه بر تلاش ها و فعالیت های خود اداره کنیم . ایشان جذب سرمایه های بخش خصوصی و سرمایه گذاری در طرح های تولیدی و اشتغالزا را راهکار برون رفت از وضعیت موصوف قلمداد نمودند و با تأکید بر ضرورت رفع موانع و مشکلات سرمایه گذاری و لزوم حمایت همه جانبه از سرمایه گذاران داخلی و خارجی ، مسوولان را به تدوین برنامه های کارشناسی شده برای جذب سرمایه ها فراخواند و از آن ها خواست : در این زمینه هر چه زودتر وارد عمل شوند ...
آقای فرماندار ! هشدارهای آقای استاندار درباره ی وضعیت نامطلوب بودجه و توان مالی دولت جدیست . از قرار مسموع ، ما نباید در سال 93 به اعتبارات دولتی دل خوش کنیم بلکه باید تلاش گسترده ای را برای جبران این کاستی و پر کردن خلاء ایجاد شده آغاز کنیم . با نشستن و زانوی غم بغل کردن مشکل ما حل نمی شود ، باید برای حل مشکلاتمان برنامه ریزی کنیم ، ما می توانیم با همدلی و هم اندیشی با مسوولان و مشارکت صمیمانه و همدلانه در توسعه ی شهرمان ، در شکوفایی اقتصادمان ودر ارتقاء فرهنگ مان شریک و سهیم باشیم وبا بالفعل کردن پتانسیل هایمان خرابی ها و عقب ماندگی ها را جبران کنیم ، هنوز یک درصد پتانسیل های موجود بالفعل نشده اند ، هنوز از یک درصد ظرفیت هایمان استفاده نکرده ایم ، شهرمان از هر نظر غنی است . ثروت های سرشاری در زیر خاک زرخیز شهرمان مدفون است ، باید برای کشف این ثروت ها تلاش کنیم ، آقای فرماندار ! درد ما تنها کمبود بودجه نیست - درد ما بی برنامگی است - درد ما بی دردی و بی مسوولیتی است - درد ما بی تحرکی و روزمرگی است ...

سخنی با فرماندار جدید مراغه (1)

اشاره :
یکی از عمده ترین علل و عوامل ضعف مدیریت در نظام اداری ما ، تغییر نابه هنگام مدیران ، بویژه مدیران ارشد ، مانند استانداران و فرمانداران است .
علاوه بر تغییرات عمده و اساسی که در هنگام روی کارآمدن دولت های جدید در دستگاه های اداری صورت می گیرد . جابه جایی های به اصطلاح میان دوره ای برخی از مدیران به بهانه های مختلف در اغلب ادارات و سازمان ها ، از دیرباز در نظام اداری ما نهادینه شده و تا مدیری می خواهد به کارها سوار شود ، همکاران خود را به درستی بشناسد و اهداف و یا برنامه های خود را به مرحله ی اجرا و عمل درآورد ، پیک تغییر نابه هنگام ،گریبانش را می گیرد و فرد تازه کار دیگری به جای وی منصوب می شود . تداوم این قبیل ، عزل و نصب ها ، طبعاً موجب ایجاد نوعی گسستگی و تزلزل در ارکان مدیریت ها و عدم امنیت شغلی در مدیران شده و سازمان را با بحران مدیریت مواجه خواهد ساخت .
غیر بومی بودن مدیران و ناآشنایی آنان با جغرافیای منطقه و نیز عدم شناخت کافی با مسایل مبتلا به حوزه ی مسوولیت شان و نیز عدم شناخت کافی آن ها از جغرافیای منطقه ، دومین علت و عامل بروز بحران مدیریت در دستگاه های اداری می باشد .
بنابراین باید ضمن انتخاب مدیران بومی برای مدیریت ادارات و سازمان ها ، تدابیری اندیشیده شود که مدیران ، فرصت کافی و مناسب برای اجرای کامل برنامه ها و اتمام طرح های خود داشته باشند و بتوانند با خاطری آسوده به امور حوزه ی مسوولیت شان سامان بخشند و اگر نتوانند از این فرصت به درستی استفاده کنند مشمول جابه جایی گردند .
و اما با ذکر این مقدمه سخن خود را با فرماندار جدید مراغه پی می گیریم .
آقای فرماندار ! با عرض خیر مقدم و آرزوی توفیق خدمت برای جنابعالی ، اکنون که بنا به صلاحدید مسوولان ذیربط ، در جایگاه معاون استاندار و فرماندار ویژه ی کهن شهر مراغه و نماینده ی دولت تدبیر و امید در این شهرستان سکان مدیریت دومین و بزرگترین شهر استان آذربایجان شرقی پس از تبریز را در دست گرفته اید ، لازم دانستم توجه شما را به نکاتی چند در رابطه با مسایل مبتلا به حوزه ی مسوولیت تان و مواردی که اطلاع از آن ها شما را در اعمال مدیریت صحیح و آگاهانه و اتخاذ تصمیمات مفید یاری خواهد کرد جلب کنم .
آقای فرماندار ! در این نوشته سعی شده ، برخلاف سنت رایج ، از پرداختن به هر آنچه که در گذشته های دور در این شهر اتفاق افتاده و نسل ما در به هستی درآوردن آن ها نقشی و سهمی نداشته اند ، چشم پوشی شود و با الهام از عبارت معروف ( از فضل پدر تو را چه حاصل ) بجای توقف بی حاصل ، در گذشته ها و بالیدن بر اسطوره ها و انگاره ها و آویزان شدن از طناب های پوسیده ی پیشینه ها و میراث ها و آثار و ابنیه و مفاخر و مشاهیری که جملگی به تاریخ پیوسته اند و برشمردن مکرر در مکرر آن ها جز حسرت و آه و افسوس و اتلاف وقت و انرژی تأثیر دیگری نخواهد داشت ، از امروز مراغه از وضعیت کنونی آن ، از کاستی ها و کمبودها و نیازهایش ، از قصه ی پر غصه ی توسعه نیافتگی و عقب ماندگی هایش و از عواملی که موجب شده ، این شهر با وجود یدک کشیدن القاب و عناوین فریبنده و دهان پر کن ، مانند دومین شهر بزرگ استان ، باغشهر آذربایجان ، فرمانداری ویژه ، قطب کشاورزی و گردشگری و ... و با وجود ظرفیت ها و پتانسیل ها و استعدادهای کم نظیرش در حوزه های مختلف ، از کاروان توسعه ی فراگیر فرسنگ ها فاصله گرفته و از جایگاه اصلی خود دور بیفتد ، سخن گفته شود .
همچنین در این نوشته با شما از غیر ممکن ها و از مسایل و مشکلاتی که حل و رفع آن ها از حد توان و از حیطه ی وظایف و مسوولیت های یک فرماندار خارج است و یا به اموری که دسترسی به آن ها درشرایط کنونی ممکن نیست سخن نخواهم گفت و سخن خود را تنها در مسایلی متمرکز خواهم کرد که امکان پاسخگویی به آن ها وجود دارد و یک فرماندار ، اگر بخواهد ، می تواند آن ها را به مرحله ی اجرا و عمل درآورد .
آقای فرماندار ! واقعیت این است که نوشته ی حاضر به جز چند مورد ،کپی و رونوشت همان مطالبی است که در دوره های پیش و پیشین برای فرمانداران تکرار و به ضرورت توجه جدی به آن ها تأکید شده است . تکرار این مطالب نشان دهنده ی این واقعیت است که فرمانداران سلف به آن ها به اصطلاح تره خرد نکرده و در مقام پاسخگویی برنیامده اند .
همانطوری که در سطور بالا اشاره شد مراغه با وجود ظرفیت ها و پتانسیل های قابل توجه در انواع زمینه ها ، از جمله کشاورزی ، پرورش دام و طیور ، گردشگری و صنایع دستی ، بویژه صنعت فرش دستباف و مردمانی شریف و نجیب و دیندار و زحمتکش ، سال هاست در پشت مرزهای توسعه درجا می زند و با تحمل داغ عقب ماندگی و محرومیت بر پیشانی خود ، از رکود و بی تحرکی مفرط در ابعاد گوناگون ، بشدت رنج می برد و شهرهایی که تا دیروز از اقمار و زیر مجموعه های آن محسوب می شدند در حال سبقت گرفتن از آن هستند .
شهروندان محروم مراغه ای سالهاست ، دلشان برای یک حرکت امید بخش ، یک برنامه ی مفید ، یک افق روشن ، یک مصوبه ی نان و آبدار ، یک طرح مهم و زیربنایی ، یک پروژه ملی ، یک صنعت مادر ، یک زیر ساخت اصولی ، یک اعتبار قابل توجه و ... لک زده است و مسئولان ما بجای تمرکز تلاش های خود در تحقق توسعه ی همه جانبه ی این شهر و کوشش در راستای رفع کاستی ها و کمبودهایمان ما را با شعارها و وعده های توخالی و قول و قرارهای بی اساس ، به خود مشغول ساخته اند .
مسئولان ما در طول سالیان گذشته ، وعده ی اجرای انواع طرح های زیربنایی ، از جمله تأسیس کارخانه ی خودروسازی ، ایجاد مجتمع بزرگ فولاد ، ایجاد تأسیسات پتروشیمی ، احداث کارخانه ی حوله بافی ، احداث بیمارستان 160 تختخوابی ، احداث بیمارستان خصوصی ، ایجاد منطقه ی ویژه اقتصادی ، احداث آزاد راه مراغه - هشترود ، اصلاح ساختار اداری ، ارتقاء سطح مدیریتی شهرمان به مرکزیت استان  و چندین وعده و عید دیگر را به ما داده اند بی آنکه حتی یکی از آن ها را به مرحله ی اجرا و عمل درآورند