نقدها و مقالات مطبوعاتی عباسعلی خسروداد

روزنامه‌ نگار: از 1372 تاکنون، رئیس انجمن هنر های نمایشی ( 1371)، رئیس انجمن نویسندگان مراغه از 1392 تا 1396

نقدها و مقالات مطبوعاتی عباسعلی خسروداد

روزنامه‌ نگار: از 1372 تاکنون، رئیس انجمن هنر های نمایشی ( 1371)، رئیس انجمن نویسندگان مراغه از 1392 تا 1396

منطقۀ ویژۀ اقتصادی مراغه در محاق خاموشی و فراموشی!

 

 منطقۀ ویژۀ اقتصادی به محدودۀ جغرافیایی مشخص گفته می شود که قوانین گمرکی در آن اجرا نمی شود. این مناطق به منظور تسهیل در امر واردات و صادرات کالا و حمایت از صنعت داخلی کشور و

همچنین، جذب فناوری های نوین در امر تولید و توسعۀ منطقه ای در مبادی گمرکات و نقاط مرزی ایجاد می شود.

ایجاد مناطق ویژۀ اقتصادی در شهر های مختلف کشور گامی مثبت، در گسترش صنعت و صادرات و به تبع آن توسعۀ اقتصادی و اجتماعی در این شهرهاست.

از مهمترین مزایای ایجاد مناطق ویژۀ اقتصادی می توان به موارد زیر اشاره کرد:

1) معافیت گمرکی تا سقف ارزش افزوده و پرداخت عوارض گمرکی مازاد بر ارزش افزودۀ قطعات خارجی در تولیدات.

2) جذب سر مایه و ایجاد واحد های تولیدی و ورود ماشین آلات خط تولید و ابزار و اثاثیۀ اداری، بدون عوارض گمرکی.

3) تبعیت از قانون کار مناطق آزاد تجاری و صنعتی در مناطق ویژۀ اقتصادی.

4) جذب منابع مالی و ایجاد اشتغال.

از دیگرمزایای این مناطق، می توان به: ایجاد تسهیلات قانونی در توسعۀ صادرات غیر نفتی، باز شدن فضای مناسب برای جذب سرمایه های داخلی و خارجی و به کار گیری آنها در طرح های تولیدی و اشتغالزا، امکان حضور در بازارهای بین الملی، کسب در آمد های ارزی، دست یابی به فن آوری های پیشرفته و دانش های مدیریتی اشاره کرد.

روند شکل گیری مناطق ویزۀ اقتصادی در سطح جهان از مراحل مختلف عبور می کند. این مراحل عبارتند از: فراهم ساختن زیر ساخت ها، جذب سرمایه های داخلی و خارجی، انتقال فن آوری، ایجاد اشتغال، رونق اقتصادی، توسعۀ صادرات، حضور در بازارهای جهانی و کسب در آمد های ارزی.

با عنایت به اینکه اقتصاد امروز جهان، به سمت تسهیل فعالیت های تجاری حرکت کرده و سعی دارد با کاهش و حتی حذف بسیاری از قوانین و مقررات دست و پاگیر، شرایط لازم را برای تحقق اهداف اقتصادی ملی و فراملی فراهم آورد؛ لذا مناطق ویژۀ اقتصادی در ایران نیز باهمین رویکرد شکل گرفته اند؛ تا زمینۀ توسعۀ منطقه ای و استانی را فراهم کنند.

قانون تشکیل و ادارۀ مناطق ویزۀ اقتصادی جمهوری اسلامی ایران:

به منظور پشتیبانی از فعالیت های اقتصادی و برقراری ارتباط تجاری بین المللی و تحرک در اقتصاد منطقه ای، تولید و پردازش کالا، انتقال فناوری، صادرات کالاهای غیر نفتی، ایجاد اشتغال موّلّد، جذب و تشویق سرمایه گذاری داخلی و خارجی، صادرات مجدد، عبور خارجی کالا ( ترانزیت ) و انتقال کالا ( ترانشیپ )، به دولت اجازد داده می شود در شهرستان هایی که استعدد و توان لازم برای تحقق اهداف مذکور را دارند، مناطق ویژۀ اقتصادی ایجاد نماید.

وضعیت منطقۀ ویژۀ اقتصادی سهند مراغه.

منطقۀ ویژۀ اقتصادی سهند مراغه درجریان دور دوم سفرهای استانی رئیس جمهور وقت، تصویب شد و طی لابحه ای همراه با منطقۀ ویژۀ اقتصادی سهلان تبریز به مجلس شورای اسلامی پیشنهاد و در تاریخ 28 آذرماه سال 1389 در صحن علنی مجلس به تصویب رسید.

متأسفانه با وجود گذشت نزدیک به شش سال از آن تاریخ هنوز گامی مثبت و مؤثر در این راستا برداشته نشده و این رؤیای شیرین به حقیقت نپیوسته است.

در دورۀ نمایندگی حاج مهدی دواتگری اقداماتی از قبیل مکان یابی و تأسیس شرکت عامل، برای این منطقه انجام شد؛ اما به علت پایان این دوره و خلأ نمایندگی در مراغه اقدامات مذکور مسکوت ماند و از آن به بعد هیچ یک از مسئولان پی گیری های لازم را در این زمینه انجام نداده اند. این در حالیست که منطقۀ اقتصادی سهلان تبریز و شهرستان آستارا که همزمان و بلکه بعد از مراغه به تصویب رسیده اند، با همت و تلاش مسئولان این مناطق به مرز عملیاتی شدن رسیده اند.

بنا به گزارش سایت آستارا پرس «ایجاد منطقۀ ویژۀ اقتصادی آستارا که در تاریخ اسفند ماه 1393 به تصویب هیئت وزیران رسیده است، در زمینی به وسعت 61 هکتار در محدودۀ بندرچند منظورۀ این شهرستان در انتظار دریافت کد گمرکی و متعاقب آن عملیاتی شدن است.»

در ضمن، در فهرست مناطق ویژۀ اقتصادی استان آذر بایجان شرقی تنها از سهلان تبریز که همزمان با مراغه به تصویب رسیده است نام برده شده و اثری از نام مراغه در آن مشاهده نمی شود!

باوجود انواع پتانسیل ها و امکانات زیر ساختی در مراغه، مدت شش سال است که ایجاد منطقۀ ویزۀ اقتصادی در این شهرستان در حد یک آرزو و رؤیا باقی مانده و مسئولان ذی ربط آنرا به بوتۀ فراموشی سپرده اند و حتی از آن حرفی به میان نمی آورند!

از جمله پتانسیل ها و مزیت های منطقۀ ویژۀ اقتصادی مراغه می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  1) وجود فرودگاه سهند مراغه به عنوان مرز هوایی در مجاورت منطقۀ ویژۀ اقتصادی مراغه   

 2) وجود گمرک در این شهرستان.                                                 

3)  قرار گرفتن در مرکزجغرافیایی شمالغرب، امکان صادرات و دست رسی به بازار کشور های همسایه و نیز در مسیر جادۀ ایریشم برای رسیدن به بازار کشور های اروپایی.

4) فراهم بودن آب، زمین، راه ارتباطی، زیرساخت های مخابراتی (IT) و نیز زمین جانمایی شده.

5) وجود قوانین و مقررات ویژۀ حمایتی دولت مانند: سهمیۀ تسهیلات بانکی و ارزی و معافیت های مالیاتی ویژۀ مناطق محروم.

6) مجاورت زمین جانمایی شده در مجاورت خط انتفال گاز.

7)  احداث نیروگاه 100 مگاواتی در منطقۀ ویژۀ اقتصادی مراغه و دسترسی آسان صنایع احداثی در منطقه به انرژی مورد نیاز و...

تحقق ایجاد منطقۀ ویژۀ اقتصادی مراغه می تواند عامل تحول چشمگیر در اقتصاد این شهر و تبدیل آن به قطب اقتصادی و نیز برون رفت از بن بست مواصلاتی باشد.

امید که مسئولان ذی ربط با عنایت  به موارد فوق و اینکه مراغه سال هاست از یک توسعۀ پایدار و متوازن برخوردار نبوده است، ، آستین ها را بالا بزنند، دست در دست هم

 یاعلی بگویند و در یک اقدام جدی سدها و موانع موجود در سر راه تحقق این امر مهم را از پیش پای بردارند و با احساس مسئولیت و عزم جزم، وارد گود شوند تا بلکه در سایۀ

 همدلی و همکاری صمیمانۀ خود، یه آرزوی بزرگی که شهروندان محروم مراغه ای سال هاست، در دل می پرورانند جامۀ عمل بپوشانند. به امید آنروز.   

 

 

 

 

 

 

منظور از این نظر سنجی ناشیانه و نسنجیده چیست؟!

 یکی از اعضای انجمن، در یک حرکت نسنجیده و چه بسا  مغرضانه،  اقدام  به طراحی و تنظیم یک نظر سنجی و به عبارتی،پرسش نامه ، تحت عنوان: « به نظر شما دلیل رکود انجمن نویسندگان مراغه و عدم باز دهی آن چیست؟» و انتشار آن در کانال تلگرامیِ خود  کرده است که در آن  %88  نظریه دهندگان،  مدیریت انجمن و  %13 آنان،  فعال نبودن اعضا را دلیل این رکود دانسته اند! لذا تذکر چند نکته  را در این مورد ضروری می دانم: 

1)  طراح نظرسنجی، آنرا به اندازه ای ناشیانه و عجولانه تنظیم کرده است که دوطرف معادله باهم، همخوانی ندارد! (101 = 88 + 13) و در واقع با این اشتباه، ضرب المثل  « دروغگو کم حافظه است»  در بارۀ وی مصداق عینی پیدا می کند!

2)  اگر منظور طراحِ نظر سنجی  از واژۀ  «مدیریت»   مفهوم عام  و فراگیر آن باشد، در واقع، هیئت مدیرۀ انجمن را در برمی گیرد که متأسفانه باید گفت: که ایشان  در جایگاه  یکی از پر مدعا ترین اعضای  این هیئت، باید بخشی از مسئولیت  رکود ادعایی  خودرا  بر عهده بگیرد.

3) اگر فرض کنیم که منظور طراح و یا تنظیم کنندۀ  پرسش نامه رئیس انجمن  است که از قراین چنین بر می آید! در این صورت  لازم می دانم برای روشن شدن اذهان اعضای محترم انجمن،  در این مورد نیز به چند نکته اشاره کنم: 

1) اینکه بنده  در مدت فعالیتم در رأس مدیریت انجمن، نهایت  تلاش خودرا در راستای اعتلای آن به کار بسته ام و در این راستا از هیچ کوششی فروگذار نکرده ام، با هیچ عذر و بهانه ای  قابل لاپوشانی و انکار نیست.

2) بنا به تأیید دوست و دشمن، انجمن در دوره های مدیریت اینجانب در مقایسه با سایر انجمن های  تحت نظارت ادارۀ فرهنگ و ارشاد اسلامی مراغه مرتب ترین،  منظم ترین و پر بارترین انجمن ها بوده است.

3) در مدت سه سال و اندی که مسئولیت ادارۀ انجمن را به عهده داشته ام، برگزاری دو جشنوارۀ سراسری ، اجرای چند بر نامۀ متنوع،  از جمله کارگاه آموزشی، اردو های  سیاحتی،  سفرهای مختلف برون شهری و سه فقره بازدید از نمایشگاه بین المللی کتاب تهران را در کارنامۀ خود دارم که برای هریک زحمات فراوانی را متحمل شده ام.  لازم به یاد آوریست که بخش های قابل توجهی از کسری بودجۀ برگزاری جشنواره ها و  هزینۀ اجرای  برخی از برنامه ها از طریق جذب کمک های اشخاص حقیقی و حقوقی توسط این جانب تأمین شده است.

3) به طوری که اعضای محترم  انجمن، آگاهند، دلیل عمدۀ تقلیل اعضای  انجمن در  این اواخر، بروز اختلافات، دودستگی،  انشعاب و دو شقه شدن برنامه ریزی شدۀ آن  و در نتیجه  تفرقۀ شماری از اعضا  توسط طراح همین پرسش نامه بوده است  نه سوء مدیریت بنده؛ زیرا اگر مدیریت بنده ضعیف بود می بایستی انجمن در  همان اوایل کارم  راکد و  بلکه متلاشی می شد.

4) از همۀ این ها گذشته، طراحی و انتشار این پرسش نامه، به ویژه در شرایطی که بنده پس از پایان دورۀ مدیریتم دیگر در انتخابات هیئت مدیره کاندید نشدم و در نتیجه فرد دیگری جایم  را گرفت،  چه لزومی داشت و از طرح این مسأله چه سودی عاید ایشان متصور است ؟ به عبارتی منظور و هدف ایشان از این کار چیست؟ چرا نمی خواهد در فضای انجمن آرامش و وفاق حکم فرما شود؟ آیا این قبیل  ماجراجویی ها و جو سازی ها دور ازشأن فردی که مدعی فرهیختگی است و خودرا یک سر و گردن بالاتر از دیگران می پندارد، نیست؟ مگر نه اینست که هدف غائی علم و معرفت، اصلاح رفتار ها و  ساختن انسان های  کامل است؟

در نهایت قضاوت را به عهده عزیزانی  وا می گذارم که  از نزدیک شاهد و ناظر فعالیت ها و بلکه جانفشانی های بی دریغ این حقیر در مدت  مدیریتم  در انجمن بوده اند.

شگفتی های شهر هِرت، (قسمت دوازدهم)

 

در قسمت های گذشته خواندید که شماری از دلواپسان پریشان افکار، به بهانه های گوناگون، پای در کفشم کردند و به پر و پایم پیچیدند و در این راستا تا مرز  شکستن قلم و بریدن زبان پیش رفتند. همچنین خواندید که چگونه برخی را با حرف حساب، بعضی را با پاسخ های دندان شکن و عده ای را با سیاست و فراستم، خلع سلاح کردم تا دگر...

 هر چند که نمی توان مزاحمت های این عده را تمام شده تلقی کرد و چه بسا ممکن است دو باره با تجدید قوا و تدارک نیرو از یک سوراخی سر در بیاورند و در مقابلم صف آرایی کنند؛ با این حال فرصتی دست داده است که بتوانم یک قسمت دیگر از این یادداشت ها را به زیور طبع بیارایم و به خوانندگان همیشه در صحنه ام تقدیم کنم.

 شگفتی های شهر هرت، به اندازه ای متعدد و متنوع است که اگر بخواهم حتی بخش کوچکی از آنها را در خلال این یادداشت ها قلمی کنم، به قول معروف« مثنوی هفتاد من کاغذ شود» لذا در این قسمت  به چند مورد اشاره می کنم و بفیه را محض گل روی خوانندگان نازنینم زیر سبیلی رد می کنم.

 یکی از شگفت انگیز ترین شگفتی های شهر هرت، فقدان روحیۀ  قدر شناسی و قدر دانی در اهالی این شهر است! برای مثال آنان حتی یک بار هم که شده از مسئولان خود به خاطر شعار ها و وعده ها ی رنگارنگی که سی سال و اندیست به خورد مردم می دهند، با یک بارک الله یا دست مریزاد تشکر نکرده اند.

 یکی نیست که به این حضرات بگوید: بابا! انصاف تان کجا رفته است؟ آخر مسئولان شما شب و روز، با تحمل  زحمت،اتلاف وقت و صرف انرژی، برای شما شعارها و وعده های دلخوش کُنک، می سازند و دو دستی تقدیم تان می کنند، تا بلکه بتوانند بذر امید و آرزو را در دل های سخت تر از سنگ شما بکارند؛ اما شما یک جو انصاف به خرج نمی دهید که از آنان به خاطر آن همه فدا کاری و از خود گذشتگی، حد اقل، با یک احسنت یا یک مرحبا و یا برای خالی نبودن عریضه با یک مرسی قدردانی کنید!

 مسئولان شهر هرت، طی سال ها و دهه های گذشته کم وعده نداده اند. این وعده ها به طور قطع در حافظۀ تاریخ ثبت و ضبط شده اند و شما می توانید با مروری در صفحات تاریخ آنها را باچشم خود ببینید: «وعدۀ رفع معضل بیکاری، وعدۀ مقابلۀ ریشه ای با پدیدۀ اعتیاد، وعدۀ مبارزه با فساد مالی و اداری، وعدۀ قطع وابستگی به پول نفت، وعدۀ خروج از بن بست اقتصادی، وعدۀ کوتاه کردن فاصلۀ طبقاتی، وعدۀ رفع فقر، وعدۀ ساماندهی کارتن خواب ها، گور خواب ها، لوله خواب ها، کودکان کار و بی خانمان ها، وعدۀ مقابلۀ اساسی با قاچاق کالا، وعدۀ جلوگیری از واردات بی رویۀ کالا،  وعدۀ احیای صنایع ورشکسته، وعدۀ حمایت از سرمایه گذاری در مشاغل مولد،وعدۀ رایگان کردن درمان، وعدۀ مقابله با آلودگی های زیست محیطی وعدۀ سعادت، سلامت، اسایش ورفاه و بالاخره وعدۀ نان و آب و ماست و دوغ و کشک و پشم...!» و ده ها وعدۀ ریز و درشت دیگر، همه و همه وعده هایی هستند که باید برای هریک از آنها مسئولان شهر هرت را حلوا حلوا کنید و روی سرتان ببرید!

 این وعده ها که الکی الکی نبوده اند. درست است که شاعر گفته است:«هزار وعدۀ خوبان یکی وفا نکند»، اما این طورها هم نیست. به قول یک شاعر دیگر:«دیر و زود دارد؛ اما سوخت و سوز ندارد». بالاخره دویست سیصد سال دیگر هم که شده صیر پیشه کنید تا بلکه به تحقق بپیوندند و مگر نشنیده اید که گفته اند:«عجله کار شیطان است»! مسئولان شهر هرت، آنقدرها هم که شما فکر می کنید ناخن خشک نیستند. کسی چه می داند شاید به کارهای دیگری مشغولند که از عمل به این وعده ها واجب ترند!

 بنابر آنچه گذشت باید ضمن دعا برای افزایش حقوق و مزایای مسئولان دلسوز و پر تلاش شهر هرت تا مرز حقوق های نجومی و همچنین بقای عمر پر برکت  آنان، به آنان به خاطر آن همه فداکاری و از خود گذشتگی، نه تنها آفرین، بلکه صد آفرین و اگر راضی نشدند هزار و سیصد آفرین بگویید.  

 

                                                                                                                                                  ادامه دارد          

معاون فرهنگی ادارۀ کلّ فرهنگ و ارشاد اسلامی: استاد باریشماز نمونۀ بارز سرمایه‌‎های انسانی خطّۀ آذربایجان است.


چمیده‌‎فر با اشاره به جایگاه استاد حیدر عباسی (باریشماز) در شعر و ادبیّات معاصر گفت:  این استاد فرهیخته فرهنگ و ادب، نمونۀ بارز سرمایه‌‎های انسانی خطّۀ آذربایجان و حتّی کشور است .

به گزارش ایرنا، محمدحسن چمیده‌‎فر شامگاه یکشنبه در نشست هماهنگی برگزاری کنگرۀ اندیشه و آرای استاد حیدر عبّاسی در مراغه افزود: وجود این استاد ادب و هنر که آثار فاخری در عرصۀ عرفان، دین و هنر داشته و از توانایی تکلّم به چندین زبان زندۀ دنیا نیز برخوردار است، مایه مباهات بوده که باید ارج نهاده شود .

وی ادامه داد: وظیفۀ انسانی و اخلاقی تمامی مسئولان و نهادها در برابر سرمایه‌‎های بزرگ انسانی چون:  استاد عباسی، معرّفی این شخصیت‌‎های فاخر به نسل‌‎های فعلی و آینده و بهره‌‎گیری از ظرفیت‌‎ها و توانایی‌‎های آنان است .

وی اضافه کرد: برگزاری کنگرۀ بزرگداشت، برای شخصیت استاد باریشماز باید در شأن و منزلت این استاد بزرگ حوزۀ شعر و ادب باشد .

چمیده‌‎فر با اشاره به لزوم توجه به سرمایه‌‎های انسانی توسط مسئولان گفت:  برگزاری بزرگداشت‌‎ها برای مفاخر و مشاهیر علمی، فرهنگی و هنری یکی از مهم‌‎ترین سیاست‌‎های دولت تدبیر و امید برای ارج نهادن به سرمایه عظیم انسانی در عصر حاضر است .

معاون سیاسی اجتماعی فرماندار مراغه نیز در این نشست با اشاره به شخصیت فرهنگی استاد عباسی گفت: تاکنون آثار فاخر این استاد شعر و ادب برای آحاد مردم به شایستگی شناسانده نشده و مورد برخی بی‌‎مهری‌‎ها  قرار گرفته است .

جواد محمودی افزود: نادیده گرفتن تأثیر و غنای شعری و ادبی استاد حیدر عباسی اجحافی بزرگ در عرصۀ فرهنگ و هنر در منطقه و کشورمان است .

وی ادامه داد:  مسئولان شهرستانی و استانی باید با تعامل و همراهی در برگزاری کنگره بزرگداشت استاد عباسی، زمینۀ حمایت معنوی از شخصیت‌‎های بزرگ فرهنگی خطّۀ بزرگ آذربایجان را فراهم سازند.

رئیس ادارۀ فرهنگ و ارشاد اسلامی مراغه نیز در این نشست گفت:  بر اساس برنامه‌‎ ریزی‌‎های انجام شده توسّط اساتید و صاحب‌‎نظران شعر و ادب منطقه، کنگرۀ بزرگداشت اندیشه و آرای استاد حیدر عبّاسی، سال 96 برگزار خواهد شد.

احمد دادرس فیّاضی افزود: این کنگره در قالب همایش سراسری به مدّت دو  روز با حضور صاحبنظران شعر و ادب استانی و کشوری به میزبانی مراغه برگزار می‌‎شود.

وی ادامه داد: ارایۀ مقالات و سخنرانی علمی توسّط صاحب نظران، برگزاری مراسم نکوداشت، کارگاه‌‎های تخصّصی فرهنگی و هنری، برپایی نمایشگاه، تهیّه و چاپ کتاب‌‎های مجموعه مقالات و  گزیدۀ اشعار استاد عباسی از جمله برنامه‌‎های پیش‌‎بینی شده  این کنگره است .

وی اضافه کرد: دبیرخانۀ این همایش در فرمانداری مراغه تشکیل شده و پس از انتشار فراخوان، آمادۀ دریافت آثار و مقالات شرکت‌‎کنندگان در این همایش فرهنگی خواهد بود.

شایان ذکر است که:  حیدر عباسی در سال 1322 شمسی در شهر مراغه چشم  به جهان گشود،  تحصیلات ابتدایی و متوسّطۀ خود را در این شهر و تحصیلات عالی را در دانشگاه تبریز با اخذ لیسانس زبان و ادبیات انگلیسی به پایان رساند.

از آثار ماندگار وی:  ترجمه و تفسیر کتاب‌‎های نهج‌‎البلاغه و مثنوی معنوی (شرح انور) به زبان ترکی آذری است

این شاعر مراغی علاوه بر انگلیسی به زبان‌‎های:  عربی، فرانسه و روسی نیز تسلّط کامل داشته، بیشتر آثارش را به دو زبان ترکی آذری و فارسی منتشر کرده  است. تخلّص ایشان «باریشماز» است .

نغمه‌‎داغ‍ی و اس‍ت‍ع‍م‍ار، ک‍ع‍ب‍ه و ق‍ان‍ل‍ی‌‎ اذان و ی‍ار و ن‍ار، گ‍ول‍ن‍ده ه‍رزام‍ان، م‍ش‍اع‍ی‍ر و ش‍ی‍طان، س‍س، دووارلار، اودوم‍ل‍و دی‍ره‌‎ک، چ‍اغ‍ی‍ری‍ل‍م‍ام‍ی‍ش ق‍ون‍اق‍لار، م‍خ‍ن‍ث‌‎ل‍ر، وال‍ع‍ص‍ر، دارت‍ی‍ل‍م‍ام‍ی‍ش دن‍ل‍ر(ح‍ی‍ک‍ای‍ه‌‎ل‍ر) نمونه‌‎ای از آثار شعری این شاعر به زبان ترکی آذری می‌‎باشد.

تبت یدا، نمی از یم (ترجمه و شرح دعای صباح علی (ع)) نمونه‌‎ای از آثار فارسی وی به شمار است.