نقدها و مقالات مطبوعاتی عباسعلی خسروداد

روزنامه‌ نگار: از 1372 تاکنون، رئیس انجمن هنر های نمایشی ( 1371)، رئیس انجمن نویسندگان مراغه از 1392 تا 1396

نقدها و مقالات مطبوعاتی عباسعلی خسروداد

روزنامه‌ نگار: از 1372 تاکنون، رئیس انجمن هنر های نمایشی ( 1371)، رئیس انجمن نویسندگان مراغه از 1392 تا 1396

با رعایت توصیه های پزشکان و کارشناسان، از گزند کرونا در امان باشیم


با وجود همه بوق و کرناها، خبرها، اطلاعیه ها، هشدارها، اعلام خطر ها و آمارها در باره سرعت سرایت ویروس منحوس کرونا و به رغم مشاهده و لمس اثرات و تبعات ویرانگر این ویروس و ضایعات و خسارت های انسانی و اقتصادی آن، هنوز شماری از هموطنان ما در شهرها و روستاها بدون توجه به این واقعیت ها به زندگی عادی و طبیعی خود ادامه می دهند، از حضور در اماکن عمومی، حضور در اجتماعات، خریدهای نوروزی و حتی رفتن به مسافرت... تردیدی به خود راه نمی دهند و همچنان با بی تفاوتی و لاقیدی تمام به پیشواز این ویروس خانمانسوز می شتابند و از این طریق، خود و همنوعان خودرا در معرض مخاطره قرار می دهند!

بدیهی است که اگر یک نفر، یک نفر دیگر را به ویروس کرونا مبتلا کند، تعداد مبتلایان دو برابر می شود. و اگر هر کدام از آن دو نفر یک نفر دیگر را مبتلا  کند شمار مبتلایان به چهار نفر بالغ می شود. اگر این حساب تصاعدی  را  همچنان ادامه دهیم  شمار مبتلایان، به طور محسوسی بالا می رود؛ یعنی آن یک نفر باعث ابتلا هزاران نفر به این بیماری شده و در نتیجه منجر به همه گیری در جوامع می شود. کما اینکه کرونا در ابتدا به بدن یک نفر چینی وارد شده  و آن یک نفر در اثر معاشرت با دیگران، باعث بروز اپیدمی و فراگیری بیماری در سطح جهان شده است.

 باید به این واقعیت توجه داشته  باشیم  که در زندگی اجتماعی و در جامعه مدنی، انسان ها زنجیر وار به همدیگر وابسته اند و اگر حادثه ای رخ دهد، بلایی نازل شود، و یا ویروسی شایع شود؛ اعضای جامعه همگی از آن متضرر و متأثر می شوند و هیچکس نمی تواند با بی تفاوتی از کنار آن عبور کند.به قول سعدی شیرین سخن:  " چو عضوی به درد آورد روزگار  دگر عضوها را نماند قرار"

بنا براین، باید همه ما به توصیه ها و رهنمود های پزشکان و کارشناسان، مبنی بر: ضرورت رعایت بهداشت فردی و همگانی و مراقبت های جمعی از جمله: پرهیز از حضور در مجامع عمومی، مسافرت های غیر ضرور و قرنطینه خانگی  گوش فرا دهیم  و از هرگونه تک روی و بی مبالاتی در این زمینه بپرهیزیم؛  تا بلکه بتوانیم از سد این بلای خانمان سوز به سلامت عبور کنیم.


 

پایان رقابت ها، آغاز رفاقت ها " قسمت دوم و آخر "


 یادآوری:

در قسمت اول این یادداشت ها، بابیان این که: رقابت ها با همه خوبی ها و چالش هایی که بر آن مترتب بود، به پایان رسید و اکنون  نوبت رفاقت هاست.  اقشار مختلف مردم، به ویژه نمایندگان، نامزدها و داوطلبان  نمایندگی  در دوره های گذشته، اعضای شورای شهر و مدیران دستگاه های اداری  در ادوار مختلف را به همدلی  و همفکری با منتخب مردم فراخواندیم   و از آنان خواستیم که با انتقال اطلاعات، ایده ها، ابتکارات، دست آوردها، پیشنهادات .و تجریباتی که در دوره های نمایندگی و مدیریت خود کسب کرده اند، به منتخب خود، وی را در انجام وظایف خطیر نمایندگی  و تحقق توسعه منطقه یار و مدد کار باشند...

یکی از پیش شرط های عمل به وظایف خطیر وکالت، شناخت کافی از مشکلات و آشنایی با نیازها و اولویت های جامعه، به ویژه حوزه انتخابیه است که باید هر یک از نمایندگان با ایجاد ارتباط نزدیک و تنگاتنگ با موکلین و گفت و گوی بی واسطه با اقشار مختلف مردم، اطلاعات و آگاهی های لازم را درباره  وضعیت عمومی جامعه از آنان کسب و در تصمیم گیری های خود ملاک عمل قرار دهند. 

 باید بپذیریم که هیچ فردی بی نیاز از هم فکری و هم اندیشی با دیگران نبوده و نمی تواند بدون مشورت و نظر خواهی از مطلعین و صاحب نظران ، درباره  همه مسائل، اظهار نظر و تصمیم گیری کند؛ لذا منتخب مردم باید از طرق مختلف با اقشار جامعه در ارتباط باشد و از دیدگاه ها و پیشنهادات آنان  برای اتخاذ تصمیمات صحیح و منطقی در باره  موضوعات مرتبط با حوزه انتخابیه استفاده کند.

  تشکیل جلسات پرسش و پاسخ با حضور مدیران و مسئولان ادارات و سازمان ها در یکی از مکان های عمومی، یکی از مؤثرترین و کم هزینه ترین راه های ایجاد ارتباط مستقیم با مردم است که دکترعلیزاده می تواند با حضور در این جلسات، ضمن پاسخگویی به پرسش های مردم، آگاهی های لازم را درباره  مشکلات و نیازهای منطقه کسب کند.

منتخب مردم همچنین می تواند با حضور تدریجی در میان اقشار مردم، از جمله اساتید، فرهنگیان، دانشجویان، دانش آموزان ، مدیران و کار کنان ادارات ، کارگران، کارفرمایان، تجار، بازاریان و مردم کوچه و بازار و ارتباط  چهره به چهره با آنان، ضمن تجدید دیدار با این اقشار و اطلاع از مشکلات و نیازهای صنفی آنان، وضعیت عمومی جامعه را از نزدیک مشاهده و مورد ارزیابی قرار دهد. 

ارتباط دایم و مستمر با اصحاب رسانه و اهالی قلم و استفاده  منطقی از ظرفیت های استثنایی رسانه های جمعی برای مبادله  اطلاعات و اخبار، انعکاس رخدادها، گزارش عملکردها و تحولات جامعه و اطلاع ازنظرات و تحلیل های نویسندگان و نظریه پردازان نیز یکی از بهترین و کاربردی ترین راه های ایجاد ارتباط با مردم است که باید منتخب مردم به آن اهمیت ویژه قائل شود و از آن غافل نباشد. 

ایجاد ارتباط با افراد نخبه، آگاه به مسایل، صاحب نظر در امور مختلف جامعه و کسانی که  از تجربه و توان کافی در امر برنا مه ریزی و تدوین چشم انداز و ترسیم افق های توسعه و تهیه  نقشه  راه و حرکت در مسیر پیشرفت منطقه و مقابله با موانع توسعه و .... برخوردارند و درعین حال عاشق شهر و دیار خود هستند و حاضرند در راستای رشد و اعتلای منطقه و شکوفایی اقتصاد و ارتقاء فرهنگ و تحقق توسعه  پایدار گام بردارند...یکی دیگر از راه های کسب تجربه و اخذ مشاوره برای منتخب مردم است.

 بدیهی است که دوستان و مشاوران هر یک از نمایندگان باید در عین آگاهی  و احاطه به مسائل و مشکلات جامعه و برخورداری از تجربه و توان کافی برای مشاوره و هم اندیشی، قابل اعتماد بوده و صداقت، سلامت نفس و حسن نیت خود را در عمل به اثبات رسانیده باشند. 

تجربه  دوره‌های گذشته مؤید این واقعیت است که افراد سودجو و فرصت طلب با ظاهری فریبنده و زبانی چرب و نرم ، صرفاً به قصد سوء استفاده از موقعیت و رانت نمایندگان و تأمین منافع شخصی و جناحی ... در نمایندگان نفوذ کرده و با توسل به انواع لطایف الحیل، اعتماد آنان را به خود جلب و در سلک نزدیکان و مشاوران آنان در می آیند و موجب می شوند افراد صادق و دلسوزی که طبعاً از روحیه  چاپلوسی و چرب زبانی برخوردار نیستند به حاشیه رانده شوند. حتی دیده شده است که یاران نزدیک و کسانی که سال ها در کنار نمایندگان بوده و پایبندی خود را به اصول و معیارهای اخلاقی و اجتماعی و رعایت صداقت و امانت به اثبات رسانیده اند، پس از پایان انتخابات به حاشیه رانده شده و از چرخه مشاوره و هم اندیشی خارج شده اند و جای خود را به کسانی داده اند که قادرند با سوء استفاده از فرصت ها در نمایندگان نفوذ کرده و به رغم فقدان صلاحیت و شایستگی لازم، جایگاه خود را در جمع نزدیکان و حتی مشاوران آنان تثبیت کنند و صد البته با گذشت زمان برای آنان مایه  دردسر و حتی موجب افت آراء ایشان در دوره های بعدی شوند.

عباسعلی خسروداد 

پیشگیری بهتر از درمان


طبق تعریف: پیشگیری عبارت است از اقداماتی که برای از بین بردن یا به حداقل رسانیدن زمینه بروز هر گونه رخداد ناگوار و کاهش هزینه‌های ناشی از آن، انجام می گیرد.
این رخداد، ممکن است از نوع آسیب های اجتماعی، جرایم و تخلفات، حوادث طبیعی و یا شیوع انواع ویروس ها و بیماری ها باشد.
 برای پیشگیری از هر یک از موارد فوق توسط جامعه شناسان، متخصصان و پزشکان، شیوه ها و دستورالعمل هایی ارائه می شود.
 با شیوع ویروس کرونا در اغلب مناطق کشور، این قبیل دستورالعمل ها به طور مداوم توسط پزشکان و مراکز بهداشتی و درمانی صادر و با استفاده از ظرفیت رسانه های مختلف از جمله فضای مجازی در سطح عمومی منتشر می‌شود.
 دستورالعمل های مذکور شامل: استفاده از ماسک، شستشوی مرتب دست‌ها، ضدعفونی کردن محل کار و زندگی، پرهیز از دست دادن و روبوسی، نزدیک نشدن و هم نفس نشدن با دیگران و در نهایت قرنطینه خانگی است.
 صدور این دستورالعمل ها هرچند لازم و ضروری است؛ اما کافی نیست. به دیگر بیان صدور دستورالعمل و تکرار و تأکید بر ضرورت رعایت آن به تنهایی و بدون فراهم کردن مقدمات و ابزارهای مورد نیاز آن، شعاریست بی حاصل و کاریست بیهوده و عبث!
 برای مثال: در شرایطی به ضرورت استفاده از ماسک، تاکید می شود که دسترسی به آن برای همگان مقدور نیست و بیشتر مردم با کمبود و حتی نبود این وسیله مواجهند.  متاسفانه به علت فقدان نظارت و کنترل کافی در کار تولید و توزیع ماسک، شماری از افراد سودجو و فرصت طلب، با دپو کردن این کالا و ایجاد نوعی بازار سیاه، آن را به چندین برابر قیمت واقعی عرضه می کنند. وسایل  ضد عفونی کننده نیز که باید در شرایط حساس کنونی به طور رایگان در اختیار مردم قرار گیرند، در بازار و داروخانه ها کمیاب و بلکه نایاب است!  و انواع کمبود ها، نا رسایی ها و ناهماهنگی ها که عمل پیشگیری را با مشکلاتی مواجه می سازد!
 موضوع دیگری که در شرایط کنونی مغفول مانده و در باره آن بحثی به میان نمی آید، عرضه غیر بهداشتی اغلب کالاها از جمله:  مواد غذایی و مصرفی توسط فروشندگان این کالاهاست. مثلاً: نانوایان با دستی که پول می‌گیرند با همان دست، نان تحویل مشتری می‌دهند. یا گوشت فروشی ها و عرضه کنندگان انواع مواد غذایی و مصرفی مانند مبوه و غذاهای پخته و از آن جمله: ساندویچی ها  و عرضه کنندگان غذای آماده، این کالاها را با دست های آلوده به پول به مشتریان خود تحویل می دهند! و این در حالی است که این کالاها را نه می‌توان  شست و نه ضدعفونی کرد!
 عرضه مواد غذایی در خارج از یخچال و در فضای آزاد و عرضه نان به صورت بسته بندی شده در سویر مارکت ها و اغلب در بیرون از مغازه و در معرض باد و خاک و انواع ویروس ها و باکتری ها نیز نمونه های دیگری از ضعف نظارت و بی توجهی متولیان بهداشت و درمان به این قبیل بی مبالاتی هاست که باید مورد توجه قرار گیرند
 آیا با این و ضعیت، صدور دستورالعمل و سر دادن شعار پیشگیری کافی است؟! مسئولان ذی ربط، در این زمینه ها چه تدابیری اندیشیده اند و تکلیف مردم با تداوم این روند چیست؟!

قطع درخت، قطع شریان زندگیست


نقش مؤثر و تعیین کننده درختان و فضاهای سبز شهری در کاهش آلودگی هوا،  تعدیل درجه حرارت، افزایش رطوبت نسبی و بهسازی محیط زیست بر کسی پوشیده نیست. درختان و فضاهای سبز در شهرها افزون بر تامین و تضمین هوای پاک و لطافت و زیبایی شهرها موجب می‌شوند مبالغ قابل توجهی در مصرف انرژی و هزینه های ناشی از آلودگی هوا صرفه‌جویی شود.
 درختان در واقع شاهرگ ها و ریه های تنفسی شهرها هستند و بدون آنها قلب شهرها از تپش می افتد و تنفس آن ها با مشکل مواجه می‌شود؛ بنابراین درختان سرمایه های ملی محسوب می شوند و هیچ کس حق ندارد حتی یک اصله درخت را قطع و منهدم کند.
 در قوانین موضوعه کشور قطع درخت جرم محسوب شده و برای مرتکبین مجازات‌هایی در نظر گرفته شده است.
 به رغم همه این واقعیت ها و با وجود قوانین بازدارنده در این زمینه و نیزاعتراضاتی که از سوی مردم و تشکل‌های مردم‌ نهاد به تداوم این روند می شود؛ گاهی شاهد قطع درختان در مناطق مختلف شهری هستیم و متولیان امور به بهانه های مختلف و با استناد به برخی مقررات دست و پاگیر، اقدام به قلع و قمع انبوه درختان در مناطق شهری و باغات مراغه می‌کنند. بدیهی است که اگر این روند ادامه داشته باشد در آینده ای نه چندان دور ته از تاک نشان ماند و نه از تاک نشان!
 امروز تنها چیزی که شهروندان مراعه ای بدان دل بسته اند: باغات و فضاهای سبز این شهر است و تنها عنوان برجسته ای که مراغه با خود یدک می‌کشد عنوان با غشهر است. این شهر نه از زیر ساخت های قابل توجهی برخوردار است، نه  سهمی از پشتوانه‌های غنی اقتصادی دارد  و نه از رونق کسب و کار بهره چندانی برده است.  اگر باغات و فضاهای سبز را هم از ما بگیرند دیگر چه داریم که به آن ببا لیم و بنازیم؟
اخیراشهرداری مراغه به بهانه تعریض خیابان قدوسی نزدیک به 20 اصله درخت را در موازات این خیابان و در مسیر بلوار صوفی چای قطع کرده که این امر افزون بر اعتراض برخی از شهروندان و تشکل های محیط زیست، اعتراض رئیس اداره اوقاف و امور خیریه را برانگیخته و ایشان بابیان این که مسیر مورد بحث موقوفه بوده و درختان مذکور بدون اجازه این اداره  قطع شده اند؛ شهرداری مراغه را مورد مؤاخذه قرار داده است.
در این جا بایدازمتولیان امر و مسئولان ذی ربط به ویژه رییس اداره حفاظت محیط زیست سئوال شود که تاکنون چه اقدام عملی و کارساز در راستای پیشگیری از ادامه این روند نا به جا توسط ایشان انجام گرفته؟ و اگر اقدامات این اداره در هیمن رابطه کار ساز نبوده چرا تاکنون چگونگی صریحا و با ذکر دلایل کافی به افکار عمومی منعکس نشده است؟ در شرایطی که یک شهروند معمولی مجبور است برای قطع حتی یک درخت در چهار دیواری منزل مسکونی خود مراحل دور و درازی را به پیماید و چه بسا ممکن است نتواند برای انجام این کار مجوزهای لازم را از مبادی ذی ربط دریافت کند. چه عاملی موجب می شود که شماری از اشخاص حقوقی و حقیقی به جان درختان این شهر بیفتند؛ بی آنکه احدی از مسئولان در این مورد از خود عکس العملی نشان دهند؟!
 افکار عمومی اینک،  بی صبرانه در انتظار پاسخ به این پرسش است.