نقدها و مقالات مطبوعاتی عباسعلی خسروداد

روزنامه‌ نگار: از 1372 تاکنون، رئیس انجمن هنر های نمایشی ( 1371)، رئیس انجمن نویسندگان مراغه از 1392 تا 1396

نقدها و مقالات مطبوعاتی عباسعلی خسروداد

روزنامه‌ نگار: از 1372 تاکنون، رئیس انجمن هنر های نمایشی ( 1371)، رئیس انجمن نویسندگان مراغه از 1392 تا 1396

یکی از عوامل مهم گرانی ها دلالان هستند


 با افزایش مهار گسیخته  و لحظه به لحظه  قیمت انواع کالاها به ویژه کالاهای اساسی و میوه در کنار مشکلات ناشی از شیوع ویروس کرونا و کاهش مداوم درآمدها، قدرت خرید مردم، به ویژه اقشار کم درآمد به شدت کاهش یافته و سبد مصرف خانوار ها روز به روز کوچکتر و کم رنگ تر می شود. برخی از صاحب نظران امور اقتصادی در تحلیل علل گرانی‌ها، به رشد نقدینگی، تداوم تحریم‌ها، افزایش قیمت دلار و کاهش ارزش پول ملی تأکید می ورزند؛ اما نقش موثر دلالان و محتکران را در رشد بی رویه قیمت‌ها نا دیده می گیرند. جولان این قشر سودجو و فرصت طلب در بازار و دست به دست شدن مکرر کالاها توسط آنان، بدون هرگونه کنترل و نظارتی از سوی سازمان های ناظر، موجب می‌شود که کالاها به چندین برابر قیمت تمام شده به دست مصرف کننده برسد. کالاهای اساسی مانند برنج، روغن و حبوبات، از جمله میوه اقلامی هستند که دلالان و سلف خران، با سوء استفاده از نیاز تولیدکنندگان به نقدینگی تولیدات آنان را در هنگام برداشت محصول و گاهی حتی پیش از آن پیش خرید کرده و با دپو کردن آنها در انبارها و سردخانه ها در فرصت‌های مناسب و در اوج تقاضا به صورت قطره‌چکانی به قیمت های دلخواه در بازار عرضه می‌کنند. میوه، هم در جایگاه یکی از کالای پرمصرف و مورد نیاز برای تأمین سلامت مردم، به طریق اولی از این قاعده مستثنی نبوده و سلف خران، با عقد قرار داد و پرداخت پول نقد به کشاورزان در بزنگاه های مناسب، محصولات آنان را به ثمن بخس از دستشان خارج می‌کنند و با فروش آنها به چندین برابر قیمت خرید، ضمن کسب سودهای کلان، به گران شدن آن  دامن می زنند. تداوم این روند موجب می شود که کشاورز نگون بخت محصولی را که با هزاران زحمت و مشقت و صرف هزینه های قابل توجه برای تهیه کود، سم، لوازم کشت و کار و طی یک سال کار طاقت فرسا به دست آورده است در مقابل پشیزی ناقابل دودستی  به این قشر سودجو و فرصت طلب تقدیم کند و خود که می توانست با عرضه محصولات خویش به قیمت عادلانه به نان و نوایی برسد در اثر نبود یک سیستم کار آمد در پروسه تولید و توزیع  به ناچار و از سر استیصال تن به استثمار سوداگران سود جو می دهد و در این معامله نا عادلانه از هستی ساقط می شود.

 راهکار برون رفت از وضعیت موصوف ایجاد پل ارتباطی بین تولید کننده و مصرف کننده با قطع دست دلالان و سوداگران سود جو و به عبارتی توزیع کالا بدون واسطه از تولید به مصرف است. برای تحقق این مهم دولت می تواند با ایجاد مراکز توزیع در چند منطقه شهر مانندآنچه در آخر هر سال و شب عید انجام می دهد؛ میوه را از کشاورز خریداری و به طور مستقیم به دست مصرف کننده برساند.

ایا دولتمردان  به ویژه: مسئولان جهاد کشاورزی وصنعت، معدن و تجارت  ازجربزه و اراده چنین کاری برخوردار هستند، یا همچنان  با بی تفاوتی  و غیر مسئولانه   از کنار این مسئله مهم عبور خواهند کرد؟

چرا برحی از ما واقعیت وجود کرونا را باور نداریم؟!


وا قعیت ها را هرگز نمی توان انکار کرد. چشم بستن به واقعیت‌ها عین خطاست. واقعیت سیل، زلزله، طوفان و خسارت های مادی و معنوی ناشی از این رخداد ها را چگونه می توان باور نداشت؟ و چگونه می توان  واقعیت شیوع ویروس کرونا در سراسر جهان و کشتارهای توده ای آن را که هر روز به چشم خود می‌بینیم و در عمل تجربه می‌کنیم  باور نداشت؟ اگر همه خبرها، هشدارها، آژیرها و بوق و کرنا ها در باره خطر این ویروس منحوس را تنها یک دروغ یا شوخی فرض کنیم؛  چگومه می توانیم مرگ تأثر بر انگیز عزیزان، دوستان، همسایگان و همشهریان مان را که در اثر ابتلای به این بیماری همه روزه در جلوی چشم مان  اتفاق می‌افتد باور نکنیم؟ پر شدن بیمارستانها و مراکز درمانی از بیماران کرونایی، انباشته شدن آرامستانها از فوتی های ناشی از کرونا، اختصاص ۱۰۰ درصد تخت‌های i c u در بیمارستان ها  به بیماران کرونایی، خستگی و فرسودگی کادر درمان در اثر تلاش‌های شبانه‌روزی، خسارت های روز افزون مادی و معنوی وارد شده به جامعه، تعطیلی بسیاری از کسب و کارها در ماه‌های اخیر... همه و  همه واقعیت های تلخ و انکار ناپذیری هستند که همه ما به رأی العین می بینیم و در عمل تجربه می‌کنیم. با این وجود، چرا باور نمی کنیم که کشتارهای این هیولای بی رحم، از موج و بحران و طوفان و سونامی گذشته و به فاجعه تبدیل شده است؟! چرا باور نمی کنیم  که این غول بی شاخ و دم روزگار میلیون‌ها نفر را در سراسر کره خاکی سیاه کرده و هر روز دسته دسته از مردم قربانی می‌گیرد؟! چرا رشد مداوم آمار ابتلاها و مرگ و میر های ناشی از کرونا را نادیده می گیریم؟! چرا باور نمی کنیم که هرگونه غفلت و بی مبالاتی در رعایت پروتکل ها و دستورالعمل های بهداشتی ممکن است به نابودی میلیون‌ها انسان بی گناه در سراسر جهان بیانجامد؟! چرا نمی‌خواهیم بپذیریم که این ویروس چموش روز ‌به ‌روز وحشی تر، قدرتمندتر، مهاجم تر و خونخوار تر می شود؟! چرا باور نمی کنیم که هیچ دارویی و درمانی در این ویروس ناشناخته  کارگر نیست؟! و به هیچ وجه نمی‌توان با آن شاخ به شاخ شد و پنجه در پنجه اش افکند؟ با چه زبانی باید به ما بگویند که راه مصون ماندن از رشد و پیشروی این دشمن تا دندان مسلح: دور ماندن از دسترس آن، بستن راه های نفوذی که می تواند از آن ‌ها در ما نفوذ کرده و در اعماق وجودمان رخنه کند، تنها رعایت پروتکل ها و دستورالعمل های بهداشتی، از جمله: فاصله اجتماعی، در خانه ماندن، استفاده اصولی از ماسک و شست، شوی مداوم و ضد عفونی کردن دست ها ست؟!

باتمام این واقعیت ها چرا برخی از ما تا این اندازه نسبت به سلامت خود و جامعه خود، بی تفاوت شده ایم؟! چرا آگاهانه به پیشواز خطر می رویم؟ چرا در صدی از ما از زدن ماسک درکوچه و بازار و در مکان های عمومی خودداری می کنیم؟! اگر به خودمان رحم نمی کنیم چرا سلامت و زندگی دیگران را به خطر می اندازیم؟! چرا به فکر کادر فداکار درمان، پزشکان و پرستاران جان برکف که زندگی و آسایش خود و خانواده خودرا تماما وقف مراقبت از بیماران کرونایی کرده و می کنند و لحظه ای آرام و قرار ندارند نیستیم؟! آیا می  دانیم که اگر خدای ناکرده فداکاران عرصه سلامت باقیمانده نیرو و توان خودرا از دست بدهند چه رخداد تلخی در انتظار ماست؟

بنابر این بیایید با قبول این واقعیت که کرونا این موجود فرصت طلب از نقاط ضعف ما برای نفوذ و رخنه دراعضای حساس مان استفاده می کند در یک رستاخیز همگانی و  یک اتحاد صمیمی و تنگاتنگ، علیه این دشمن مشترک به پا خیزیم و تمام نیرو و توان خودرا برای مقابله با آن به کار گیریم؛ با این پیش فرض که تنها راه مقابله و شکست آن رعایت کامل و بی عیب و نقص یروتکل های بهداشتی است.  

چرا مدیران کاوه سو دا پاسخگو نیستند؟!


مشکل آلودگی محیط زیست یکی از مهم‌ترین مسائلی است که امروز بسیاری از کشورهای جهان را درگیر خود کرده است. یکی از اساسی ترین عوامل آلودگی محیط زیست از پساب کارخانه های صنعتی است. کارخانه کاوه سودای مراغه در سال ۱۳۸۹ پس از حدود ۷ سال فعالیت بدون کنترل و نظارت به علت تخلفات زیست محیطی و تخریب سطوح گسترده‌ای از زمین های کشاورزی جنوب استان آذربایجان شرقی برای مدتی متوقف شد؛ اما پس از مدتی  دوباره با کمترین تغییر در مسئله آلایندگی  فعالیت خود را از سر گرفت.

 فعالیت مجدد کاوه سودا بدون تغییر اساسی در مسئله آلایندگی، اعتراض شماری از دلسوزان و علاقه‌مندان به محیط زیست به ویژه اساتید دانشگاه‌ها، دانشجویان و شماری از نمایندگان مجلس شورای اسلامی را برانگیخت.




چرا مدیران کاوه سودا پاسخگو نیستند؟!

مشکل آلودگی محیط زیست، از مهم‌ترین مسائلی است که امروز بسیاری از کشورهای جهان را درگیر خود کرده است. یکی از اساسی ترین عوامل آلودگی محیط زیست از پساب کارخانه های صنعتی است. کارخانه صنعتی کاوه سودا از جمله واحد های تولیدی است در شهرستان مراعه است که 

مسئله آلایندگی آن مدتهاست  به موضوع بحث محافل علمی و رسانه ای تبدیل شده و تاکنون از سوی کارشناسان نظریه های گوناگونی در این زمینه ارائه شده است. بر اساس اعلام کار‌شناسان: روزانه در حدود ۸ هزار متر مکعب پساب صنعتی با مقدار ای EC بالای ۲۰۰ هزار میکرو زیمنس در لاگن‌های خاکی غیر استاندارد، در محوطه اطراف کارخانه به وسعت ۳۰۰ هکتار رهاسازی شده و منابع زیرزمینی آب و خاک منطقه مراغه و بناب را با تهدید جدی مواجه می‌کند. این کارشناسان اضافه می‌کنند: حجم پسماند صنعتی کاوه سودا در حدود ۱۳۰۰ تن در روز بوده که معادل ۶۰ درصد پسماند ویژه  استان را تشکیل می‌دهد و با این حال هیچگونه روش استانداردی برای مدیریت پساب و پس ماند خطرناک این کارخانه به کار نمی‌رود. این کارشناسان همچنین  بر این باورند که: Ph پساب‌ها ۴۳.۵ است و این Ph برای اکوسیستم طبیعت مناسب نیست و باعث تخریب منابع طبیعی می‌شود. به رغم این واقعیت‌ها کارخانه کاوه سودا با وجود گذشت سال‌ها از فعالیت آن هنوز نسبت به نصب تصفیه خانه استاندارد نشده است.

شماری از نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز در نامه ای خطاب به معاون رئیس جمهور خواستار برخورد قانونی دولت با تخلفات وسیع این کارخانه بوده و اعلام کرده‌اند که ادامه وضعیت موجود تهدید جدی برای اراضی و آب‌های زیرزمینی منطقه است و در صورت تداوم آن، وقوع فاجعه زیست‌محیطی درمنطقه دور از انتظار نیست.

 احمد علیرضا بیگی نماینده مردم تبریز، اسکو و آذرشهر در واکنش به سکوت مسئولان اداره محیط زیست استان، در قبال آلایندگی شدید زیست‌محیطی این کارخانه می‌گوید: استانداردهای مصوب سازمان حفاظت محیط زیست برای پساب خروجی صنایع تحت قانون نحوه جلوگیری از آلودگی آب تدوین شده تاکنون برای کارخانه کاوه سودا اعمال نشده  و تداوم خروجی پساب آن بسیار آلاینده و خطرناک است.

با وجود اعلام نظر تیم تحقیق متشکل از اساتید دانشگاه ها و کارشناسان، مبنی بر اینکه به رغم برخی اقدامات، هنوز مشکل آلایندگی کاوه سودا به طور کامل بر طرف نشده و ابهاماتی در این زمینه وجود دارد.

 با وجود این واقعیت ها مدیران  این کارخانه تاکنون به پرسش ها و شبهات مطرح شده در این زمینه پاسخ نداده اند!

روزنامه رصد در حدود دو ماه پیش پرسش‌هایی را با عنوان: گفتگویی اختصاصی با مدیر کاوه سودا درباره وضعیت کنونی و اقداماتی که احتمالاً برای رفع مشکل آلایندگی این کارخانه انجام گرفته است؛ مطرح و خواهان پاسخگویی به آنها شده است که متأسفانه با وجود چندین فقره پیگیری  تاکنون پاسخی به آنها داده نشده است. عدم پاسخگویی مدیران کارخانه کاوه سودا به پرسشهای مطرح شده شائبه پنهانکاری و کتمان حقیقت را درباره آلایندگی این کارخانه تقویت می‌کند و این پرسش را در اذهان متبادر می‌ سازد که اگر فعالیت‌های کاوه سودا همانطوریکه ادعا می‌شود مطابق با استانداردها و پروتکل های زیست محیطی است؛ چرا  مدیران این واحد از پاسخگویی به آنها طفره می‌روند؟!

 بدیهی است که اگر عدم پاسخگویی به پرسش‌های مورد بحث همچنان ادامه داشته باشد این روزنامه آنها را به منظور اطلاع افکار عمومی با عنوان پرسش های بدون پاسخ از مدیر کاوه سودا منتشر خواهد کرد.

 ناگفته نماند که هدف از پیگیری  ایمن مسئله، برخلاف برخی ادعاها به تعطیلی کشاندن کارخانه منجربه از کار بیکار شدن شماری از کارگران و پرسنل فنی و اداری آن و لطمه به اقتصاد کشور خواهد بود نیست؛ بلکه معتقدیم که این کارخانه باید با رعایت موازین زیست محیطی و رفع مشکل آلایندگی آن به کار خود ادامه دهد.


 عبدالرضا واعظی "مجری و مدیر پروژه طراحی و اجرای شبکه پایش آب های زیرزمینی و شناسایی منشاء آلودگی و تعیین میزان گسترش آلودگی ناشی از کارخانه کاوه سودا و ارائه روش های کنترل و پاکسازی آلودگی ایجاد شده" در نشست بررسی موارد مذکور  در نتیجه شکست حوضچه ها" نفوذ پساب این کارخانه در سال ۸۸ منجر به آلودگی محدوده‌ ای به مساحت ۶۰۰ هکتار شده و اثرات این آلودگی  اظهار داشت: آلایندگی کاوه سودا به مرور زمان کاهش یافته؛ ولی هنوز بالاتر از حد مجاز است؛ به طوری که متوسط EC آن از ۱۳۴۴۱در سال ۸۹ به ۳۶۵۰ در سال ۹۸ رسیده است.

 واعظی در ادامه خاطر نشان کرد: شکستگی حوزضچه ها نیز باعث آلودگی ۳۰۰ هکتار از اراضی شده است چه کسی حوزه‌ها ۲ بار پیگیری سال های ۸۴ و ۸۹ روی داده است و بررسی ها نشان می دهد شکستگی های سال ۸۹ سبب افزایش هدایت الکتریکی در جنوب خوشمهر شده است حمید قاسمی مدیرکل حفاظت محیط زیست نیز با بیان اینکه این انتشار و تخلیه پساب به کارخانه کاوه سودا به آبراه‌های مجاور همجوار شکستگی لاگون های تغییری در سال ۸۴ و ۸۹ و سرازیر شدن فاضلاب به اراضی کشاورزی و باغات در شهرستانهای مراغه بناب وارد آمدن خسارت به زراعت و باغات این شهرستان ها و شور شدن آب های زیرزمینی آن منطقه را از مشکلات زیست محیطی کاوه سودا عنوان کرد

 مدیرکل محیط زیست استان در نشست بررسی آلایندگی کاوه سودا و بیان اینکه تا قبل از اعلام نتایج تیم بررسی منشاء آلودگی زیست محیطی گفت تا قبل از اعلام نتایج این تیم تحقیقاتی آلاینده بودن کارسودا برای ما احراز نشده بود گفت در رابطه با برخورد با آلاینده‌ها به هیچ وجه کوتاه نمی‌آییم و هر جا آلایندگی باشد برخورد می کنیم