اولویت جان برنان و بلعکس مسئله ای است که با شیوع بیماری کوید 19 و اعمال محدودیتها و تعطیلی مکرر کسب و کارها و فعالیتهای اقتصادی در کشور، مطرح شد و بحثها در این باره بالا گرفت.برخی معتقدند که گرسنگی را تا حدودی می توان تحمل کرد؛ اما تحمل بیماری سخت، طاقت فرسا و بلکه غیر ممکن است. شماری دیگر معتقدند که گرسنگی، خود، نوعی بیماری است و آنرا با تجویز هیچ دارویی به جز نان نمی توان معالجه کرد. به عبارتی انسان در مواردی ممکن است هفته ها و بلکه ماهها در مقابل برخی از بیماریها مقاومت کند؛ اما نمی تواند بیش از دو الی سه روز در مقابل گرسنگی دوام بیاورد.
برای بسیاری از بازاریان، کارگران روزمزد، دست فروشان و فروشندگان دوره گرد، که برای تأمین معاش خود و خانواده به درآمد و دستمزد روزانه چشم دوخته اند و در آمد و پس انداز جایگزین ندارند و حتی از مزایای بیمه هم برخوردار نیستند؛ تحمل محدودیت های مکرر و تعطیلی فعالیتهای اقتصادی هم تراز رویارویی با خطر گرسنگی است. این عده از آسیب پذیرترین اقشار جامعه در طول دوره کرونا هستند و به علت نیاز مبرم به کسب حداقل درآمد، گاهی با عدول و عبور از محدودیت های اعمال شده توسط دولت، از سر ناچاری آگاهانه به استقبال خطر ابتلا به ویروس کرونا میروند و از این راه جان و سلامت خود و دیگران را به خطر می اندازند؛ لذا لازمه رعایت این محدودیتها توسط اقشار مورد بحث، حمایت مالی و تأمین حداقل معیشت آنان از سوی دولت و خیرین است؛ کما اینکه در اغلب کشورها این مقررات با پرداخت کمکهای نقدی و تحویل بسته های حمایتی به افرادی که در اثر کرونا از کار بیکار شده اند و قادر به تأمین معیشت خود نیستند، اعمال میشود.
متاسفانه در کشور ما دولت، هیچ گونه مسئولیتی را در این زمینه به عهده نمی گیرد و با وجود تورم و گرانی مهار گسیخته و نیز بیکاری، در جریان اعمال محدودیتها مردم را به حال خود رها می کند.
بهانه دولت از اعمال محدودیتها و تعطیلی فعالیتهای اقتصادی جلوگیری از افزایش آمار ابتلا به ویروس کرونا و کاهش مرگ و میرها و به عبارت روشنتر حفظ جان مردم است؛ اما به این واقعیت توجه نمی کند که باید در کنار حفظ جان، اهمیت و نقش حیاتی نان، در زندگی و سلامت انسان را هم از نظر دور نداشت. تصمیم دولت به اعمال یک جانبه محدودیتها به مثابه این است که مأموران شهرداری به بهانه مقابله با سد معبر و ایجاد نظم در جامعه، بساط دستفروشان را جمع آوری و گاهی مصادره می کنند؛ بی آنکه به پیامد ها ی زیانبار آن برای این قشر ضعیف جامعه که از فرط ناچاری و استیصال به این کار روی آورده اند فکری بکنند!
امید که دولتمردان ما با در نظر گرفتن مراتب فوق، و تداوم یکه تازیهای بیرحمانه ویروس کرونا به فکر ایجاد نظام رفاهی و تأمین اجتماعی برای زیان دیدگان از محدودیت های اعمال شده باشند.
به تاریخ سی و یکم فروردین ماه 1400 عباسعلی خسروداد
نزدیک به ۱۴ ماه است که جهان، در معرض امواج بنیان کن ویروس کرونا قرار گرفته و از رهگذر آن، خسارتها و آسیبهای اغلب جبران ناپذیری به جهانیان تحمیل شده است.
کرونا در این مدت بیش از ۱۲۰ میلیون نفر از جمعیت جهان را مبتلا و جان نزدیک به دو و نیم میلیون نفر را گرفته است. بر اساس آمارهای رسمی ارائه شده از سوی مبادی ذی ربط، از ابتدای شروع این بیماری در کشور ما نزدیک به یک میلیون و یکصد هزار نفر به کرونا مبتلا و حدود ۵۲ هزار نفر جان باخته اند.
کرونا در این مدت فراز و فرودهای فراوانی را پشت سر نهاده و نمودار نوسانات آن مبین افزایش و کاهش این بیماری در مقاطع مختلف زمانی بوده است. عبور از امواج سهمگین کرونا در این یک سال و اندی نشانگر این واقعیت است که بی اعتنایی به پروتکلها و دستورالعملهای بهداشتی، به ایجاد موج جدید دیگری از این بیماری انجامیده و با رعایت آن ها شاهد بهبود نسبی وضعیت بیماری بوده ایم.
در ماهها و هفتههای منتهی به آخر سال ۹۹ وزیر بهداشت و درمان کشورمان در هشدارهای خود به این مسئله مهم تأکید کرد که اگر درگیر موج جدید این بیماری شویم، زیرساختها و امکانات نظام سلامت کشور آمادگی و توانایی مقابله با آن را نخواهد داشت. نمکی همچنین تأکید کرد که این بار تنها با ویروس چینی روبهرو نیستیم، بلکه ویروس جهش یافته انگلیسی را در پیش رو داریم که به مراتب قوی تر و کشنده تر از همزاد چینی خود است. وی با تأکید مؤکد، به این مسئله که اگر مردم به طور گسترده به سفرهای نوروزی بروند، باید نگران موج تازهای از این ویروس و تعطیل شدن کشور در اردیبهشتماه سال ۱۴۰۰ باشند. متاسفانه به رغم این پیشگوییها و هشدارها، شمار قابل توجهی از مردم، سفر را به حفظ سلامت خانواده و هم وطنان خود ترجیح دادند و به طور گستردهای به سفر رفتند! و دیدیم که چگونه این بی مبالاتیها: منجر به آغاز موج چهارم ویروس، قرمز شدن وضعیت بسیاری از شهرها و مراکز استانها، رسیدن آمار مرگ و میرهای ناشی از آن به مدار سه رقمی، تعطیل شدن فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی در سطح کشور و در نهایت بر باد رفتن دستاوردهایی شد که در ماه های گذشته با زحمت فراوان و فداکاری ها و جان فشانی های کادر تلاشگر درمان به دست آمده بود!
در اینجا این پرسشها مطرح میشود که: چرا با وجود پیش بینی، پیش گویی و تخمین خطر آغاز موج چهارم، در برابر این رها شدگیها مقاومت نشد؟ چرا جاده ها باز، سفرها آزاد و به قول یکی از مسئولان بهداشت و درمان کشور در حدود پانزده هزار نفر مبتلا به ویروس کرونا به سفر رفتند؟! چرا از تشکیل صفهای طولانی تهیه ارزاق و خریدهای شب عید مردم جلوگیری به عمل نیامد؟! چرا یک برنامه راهبردی برای وادار کردن مردم به رعایت دستورالعملهای بهداشتی، فاصله گذاری اجتماعی، قرنطینه و تعطیلی فعالیتهای اجتماعی تنظیم و اجرا نشد؟! چرا واکسیناسیون مردم به موقع انجام نشد؟! و مگر نه این است که علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد؟ چرا ما همیشه در مقابل عمل انجام شده قرار میگیریم؟! چرا آنقدر تعلل می ورزیم تا اتفاقات رخ بدهند، موجها یکی پس از دیگری بیایند و بروند، آمار و مرگ و میرها سیر صعودی بپیماید؟ و آنگاه گاه مذبوحانه به دست و پا می افتیم و آه و ناله می کنیم و فریاد چه کنم چه کنم سر می دهیم؟! و ده ها چرای دیگر که باید مسئولان پاسخگو باشند.
و اما چند کلمه ای هم با مردم عزیزمان!
عزیزان، همشهریان، هموطنان! حال که اغلب مسئولان کشور به فکر ما نیستند و به جای چاره اندیشی و تلاش جدی در راستای رفع مشکلات مردم، در گیر دعواهای جناحی و به دنبال پست و مقام هستند؛ باید خودمان مواظب خودمان باشیم. خودمان به فریاد خودمان برسیم. و در این وانفسای بی تدبیریها و بی مسئولیتیها رعایت مداوم و کامل پروتکل های بهداشتی را سر لوحه زندگی خود قرار دهیم. از سفرها و از تجمعها بپرهیزیم. ماسک بزنیم. از کادر جان بر کف و خسته و فرسوده حوزه سلامت صمیمانه و از سر حق شناسی و مهر و محبت، حمایت کنیم؛ تا بلکه بتوانیم از سد این بیماری بسیار خطرناک و بیرحم به سلامت عبور کنیم.
به تاریخ بیست و یکم فروردین ماه 1400 عباسعلی خسروداد
یکی از همشهریان، در یک تماس تلفنی، با صدای لرزان و لحنی که نشان می داد دل پری دارد، از افزایش مهار گسیخته، جهشی و لحظه ای قیمت کالاها، تداوم کمبودها، نار سایی ها و نبود ها گله و شکایت میکرد و از بنده میخواست که طی یادداشتی در روزنامه و شبکههای مجازی از مسئولان، بپرسم: علت افزایش چندین و چند برابری قیمت انواع کالاها در سالها و ماههای گذشته، تداوم بی وقفه این روند، رشد روز افزون آمار بیکاری، افزایش شاخص جینی و شکاف عمیق طبقاتی و نابرابری های اقتصادی و به تبع آن، خالی شدن جیب مردم و کوچکتر شدن سفره ها در شرایطی که کشور ما از نظر دارا بودن ثروت های سرشار ملی و منابع غنی زیر زمینی، در بین کشورهای جهان از رتبه بالایی برخوردار است؛ چیست؟ و چرا باید شمار قابل توجهی از مردم در فقر و تنگنای معیشتی به سر برند و از درآمد کافی برای تأمین نیازهای اولیه زندگی برخوردار نباشند؟ چرا باید شماری از مردم، از سر ناچاری و استیصال، روزی خود را از ظروف زباله جستجو کنند؟ چرا باید وقت و انرژی مردم در صفهای طولانی انواع کالاها مانند مرغ و روغن و قند و... آن هم در این شرایط خطرناک کرونایی تلف شود؟ چرا باید شماری از کارگران روزمزد با دست خالی و در اوج شرمندگی و شرمساری از اهل و عیال، به خانه برگردند؟ و شماری در سرما و گرما در گورها، جوب ها، پشت بام ها و پارکها شب را سحر کنند و به نان شب محتاج باشند...؟ آیا مسئولان، ما در خوابند؟ اگر نیستند چرا مردم را در این شرایط اسف آور، به حال خود رها کردهاند؟! چرا در قبال مشکلات مردم احساس مسئولیت نمیکنند؟ چرا پاسخگوی مشکلات اقتصادی و تنگی معیشت مردم نیستند؟ چرا مشکلات را تماما به گردن تحریم ها و نوسانات ارزی و... میاندازند؟ چرا به دروغ میگویند: از نظر تامین کالاهای اساسی و غیر اساسی مشکلی نداریم؟ چرا وعده های بیجا می دهند؟ چرا به وظایف و مسئولیت های خود به درستی عمل نمی کنند؟ چرا متوجه نمیشوند که رکود اقتصادی، رشد بی رویه تورم، گرانی و کمبود، در چند دهه اخیر مردم را به شدت تحت فشار قرار داده و کمر شان را زیر بار انواع مشکلات خم کرده است؟ آیا مسئولان میدانند که اقشار کم درآمد و آسیبپذیر جامعه روزهای عید را با چه بدبختی و شرمندگی سپری کردهاند آیا می پذیرند که این بدبختی ها و مصیبتها حاصل بیتدبیری، ندانم کاری و بی مسئولیتی خودشان است؟ آیا قبول میکنند که رها شدن بازار به نفع دلالان و سوداگران و پر شدن جیب سرمایه داران است؟ نهادهای نظارتی کجایند؟ چرا با آشوبگران بازار، فرصتطلبان، سوداگران و مفسدان مالی برخورد نمیکنند؟ چرا قاعده بازی را به نفع اقشار فقیر و ناتوان جامعه عوض نمی کنند؟ چرا همچنان تماشا گر بیتفاوت تداوم این روند مصیبت بار هستند؟ آیا می دانند که این مشکلات، با دستور و گفتار درمانی و شعار و دروغ و وعده و وعید حل نمیشود؟ مگر انصاف و انسانیت و وجدان، در وجودشان مرده است؟ تا کی بی تفاوتی و بی مسئولیتی؟ تا کی بی برنامگی؟ تا کی کم کاری و تنبلی و سکوت و سکون؟ مگر اینان نمی دانند که از بیتالمال و از محل مالیات های همین مردم بیچاره حقوق میگیرند؟ و باید در ازای این حقوق و تعهدی که در بدو استخدام به مردم سپرده اند، خدمتگزار راستین ولی نعمت های خود باشند و در قبال مشکلات آنان احساس مسئولیت کنند؟...
و ده ها پرسش دیگر که یادآوری همه آن ها در این مختصر نمی گنجد و مجال دیگری را می طلبد. امید که مسئولان از طریق همین رسانه پاسخگوی پرسش های این همشهری عزیز باشند.
به تاریخ شانزدهم فروردین ماه ۱۴۰۰ عباسعلی خسروداد.
یکسال دیگر برعمرمان گذشت. یک سال، با تمام فراز و فرودها، شیرینی ها و تلخی ها، خنده ها و گریه ها، خوشحالی ها و بدحالی ها، شادی ها و غم ها، نیکی ها و بدی ها، زیبایی ها و زشتی هایش گذشت. در آن یکسال، چه بسا عشق ورزیدیم، دلی به دست آوردیم، دستی گرفتیم، به رسم عادت، تولدهایمان را جشن گرفتیم، در سوگ دوستان و عزیزانمان سیه پوش شدیم، پیروزی ها و شکست ها را تجربه کردیم...
آری! یک سال، با تمام ویژگی ها، فراز و فرود ها و خاطره های شیرین و تلخش، به سرعت و در یک چشم بر هم زدنی گذشت و قصه آن، به تاریخ پیوست. اینک ماییم و سالی نو. سالی بکر و دست نخورده، سالی که هنوز معلوم نیست آبستن چه حوادثی است.
این سال را چگونه باید شروع کنیم؟ و چگونه به پایانش برسانیم؟
سال نو چهره زیبایی از زندگی را برای ما به ارمغان می آورد و نو شدن و دگرگون شدن طبیعت را نوید می دهد. بیاییم از نو شدن و دگر گون شدن طبیعت، الگو بگیریم. همان طوری که در بهار طبیعت، گل ها، درخت ها و سبزه ها جوانه می زنند، بوی طراوت و تازگی می دهند و برای شکوفایی و بالندگی به تلاش و تکاپو می افتند؛ ما هم خودمان را از نو بسازیم و دگرگون شویم. نگاهمان را به زندگی و به بودن در جهت مثبت تغییر دهیم. در خودمان، یک خانه تکانی اساسی انجام دهیم . برای زندگی آینده خود، هدف گذاری و برنامه ریزی کنیم. از سستی، تنبلی، کم کاری و سکون دوری گزینیم. بکوشیم شکست ها و ناکامی ها و عقب ماندگی ها را با کار و فعالیت و تلاش، جبران کنیم. هر روز یک ویژگی مثبت به فهرست ویژگی های زندگی مان بیفزاییم. عادت های زشت و ناپسند را از خود دور کنیم. دشمنی ها و کینه توزی ها را به فراموشی بسپاریم. به جای قهر و بد اخلاقی و خشونت، ملایمت و مهروزی و عطوفت، پیشه کنیم. اصول و ترتیبات زندگی اجتماعی را رعایت کنیم. به رعایت قوانین و مقررات، پایبند باشیم. محیط زندگی مان را از انواع آلودگی ها مبرا سازیم. با رفتار و کردارمان خیر خواه دیگران باشیم و کام دیگران را شیرین کنیم. از فقرا، نیازمندان، بیماران و در ماندگان دستگیری کنیم. در توسعه، سازندگی و بالندگی جامعه خود، مشارکت داشته باشیم. در قبال مشکلات جامعه مان، احساس مسئولیت کنیم. در حفاظت از محیط زیست مان کوشا باشیم. مطالبه گر باشیم. در پیگیری حقوقمان لحظه ای از پای ننشینیم. مسئولان را به کار و کوشش و فعالیت وادار کنیم و از آنان بخواهیم که به وعده هایشان عمل کنند. در انجام وظایف و مسئولت هایشان کوتاهی نکنند. عملکرد شان را شفاف سازی کنند. به ولینعمت های خود پاسخگو باشند. سعی کنیم سال پر باری در پیش روی داشته باشیم. و در نهایت بکوشیم با کار های نیک و فعالیت های مفید و مثبت، پیشینه، کارنامه و خاطره خوبی را از خود به یادگار بگذاریم. و با احساس رضایت از نقشی که در این یک سال برای توسعه و شکوفایی جامعه خود ایفا کرده ایم، وارد سال بعد شویم.
پنجم فروردین ماه 1400 عباسعلی خسروداد