نقدها و مقالات مطبوعاتی عباسعلی خسروداد

روزنامه‌ نگار: از 1372 تاکنون، رئیس انجمن هنر های نمایشی ( 1371)، رئیس انجمن نویسندگان مراغه از 1392 تا 1396

نقدها و مقالات مطبوعاتی عباسعلی خسروداد

روزنامه‌ نگار: از 1372 تاکنون، رئیس انجمن هنر های نمایشی ( 1371)، رئیس انجمن نویسندگان مراغه از 1392 تا 1396

ابرها دربچه های خروجی خود را به روی زمین بسته اند!


 بارها نوشتیم و نوشتند و هشدار دادند و اعلام خطر کردند که: ایران در اقلیم گرم و خشک قرار گرفته. کشور به شدت، گرفتار پدیده خشکسالی است. آسمان با زمین قهر کرده. ابرها دریچه های خروجی‌ خود را به روی زمین بسته اند. بارشها به شدت افت کرده. زمین از تشنگی له له می زند. دد و دام، از تشنگی تلف می شوند. دیگر نباید چشم امید به آسمان دوخت. باید با یک دید بازتر به خشکسالی نگریست...

در سال آبی 1400-1399 بیشتر مناطق کشور با خشکسالی شدید تا بسیار شدید، رو به رو است. بر اساس آمار های رسمی اعلام شده: میزان بارندگی در سال زراعی جاری نسبت به سال گذشته  52/6 درصد کم شده است. در برخی از مناطق بارشها نسبت به حد نرمال ۸۳ درصد کاهش داشته. پدیده خشکسالی سالها در کشور ما ادامه خواهد داشت. اکنون منابع آب زیر زمینی کشور رو به اتمام است. آب در پشت سدها پس نشسته. رودخانه ها، دریاچه ها و تالابها یکی پس از دیگری خشک شده یا می شوند. در برخی از استانها و شهرستانها بی آبی بیداد می کند. در برخی دیگر، حتی آب کافی برای آشامیدن وجود ندارد. 304 شهر کشور در تنش آبی و 101 شهر در وضعیت قرمز قرار دارند.

 وضعیت در ایران، از مرحله کم‌ آبی، بی‌آبی، تنش آبی و بحران آبی گذشته و به فاجعه آبی تبدیل شده است! اینهمه شعار نیست؛ بلکه واقعیتهای عینی و ملموسی هستند که در جلوی چشمان حیرت زده ما اتفاق می‌افتند و نیازی به شرح و بسط و قسم و آیه و بازگویی و بازنمایی و من بمیرم تو بمیری و بالاخره تکرار مکررات نیست؛ بنابراین، چرا بیدار نمی شویم؟! چرا باور نمی کنیم؟! چرا احساس مسئولیت نمی‌کنیم؟ چرا اینهمه می ریزیم و می پاشیم و هدر می دهیم؟! چرا تا این حد، اسراف می کنیم ؟! چرا منابع موجود را به درستی مدیریت نمی کنیم؟!

مردم عزیز! مسئولان و مدیران محترم! باید در نحوه مدیریت و مصرف منابع آب بازنگری شود. باید برای مقابله با پیامدهای این پدیده برنامه ریزی شود. خشکسالی ویروس نیست که واکسن داشته باشد. عبور از خطر خشکسالی تدبیر می خواهد، برنامه می خواهد. چشم انداز می خواهد.

 با توجه به اینکه 90 درصد آب کشور در بخش کشاورزی مصرف و بلکه هدر می شود، باید در شیوه های منسوخ شده کشاورزی تجدید نظر شود. باید ساز و کارهای نوین مبتنی بر فناوریهای پیشرفته جایگزین آبیاری سنتی شود. باید با یک برنامه ریزی راهبردی از کشت و زرع اقلام آب بر و در عین حال کم ارزش جلوگیری شود. باید از پافشاری در بحث خود کفایی محصولات آب بر مانند: برنج، گندم و برخی از صیفی جات، صرفنظر شود... در وضعیت کنونی هر گونه تعلل در مدیریت منابع موجود آّب گناهی است نابخشودنی. همچنین هر گونه بی ملاحظگی و زیاده روی در مصرف آب، به ویژه در بخشهای کشاورزی و صنعت به هیچوجه به صلاح کشور نیست.    

در شرایط کنونی مسئولیت مردم و دولت، در هم تنیده و باید در راستای مدیریت منابع و جلوگیری از هدر رفت آب، نوعی تعامل و همدلی در بین آنها برقرار شود. دولت باید امکانات، فناوریها، ساز و کارها و برنامه های لازم برای آبیاری مدرن، جایگزینی کشت محصولات آب بر با محصولاتی که به آب کمتر نیاز دارند و در نهایت  ارائه راهکار های لازم برای استفاده بهینه از منابع موجود را در اختیار کشاورزان و صنعتگران قرار دهد و مردم نیز در مقابل، با صرفه جویی در مصرف آب دولت را در عبور از این بحران یاری کنند.

طبق نظر کارشناسان حوزه آب: با توجه به تداوم روند خشکسالی در کشور و اثرگذاری آن بر بخش های اقتصادی و زیربنایی، باید طبق یک برنامه جامع، تحت عنوان: برنامه جامع خشکسالی، با تغییر الگوی مصرف و مدیریت استفاده بهینه از ذخایر موجود آب از ایجاد بحران بی‌آبی کامل در کشور جلوگیری شود.

سی ام تیر ماه 1400 عباسعلی خسروداد


قصه تکراری قلع و قمع درختان، در باغ شهر مراغ


درختان، در واقع ریه های تنفسی و قلب سبز طبیعت اند. این سبز قامتان سرفراز نمادهای زیبایی و طراوت و سرشار از منابع و نعمتهای حیات بخش اند. نقش اساسی درختان در فرآیند توسعه و آبادانی شهرها و حفظ اکوسیستم مناطق بر کسی پوشیده نیست و همگان از تأثیر به سزای این پدیده مفید، در حفظ سلامت و شادابی انسانها و تداوم زندگی جانداران آگاهند.

درختان همچنین، جزئی از منابع طبیعی و متعلق به محیط زیست هستند و تک تک افراد، در منافع آنها سهیم و شریک اند؛ بنابراین حفظ و پاسداری از موجودیت این منابع، وظیفه عمومی بوده و نابودی آنها به مثابه ستم در حق همگان است.

متأسفانه با وجود همه این واقعیتها هر از چندگاه، خبر قلع و قمع انبوه درختان در یک یا چند منطقه باغشهر مراغه، گوش جان عاشقان و علاقمندان طبیعت و محیط زیست را می خراشد و دلشان را به درد می‌آورد. آری! درختان، این سرمایه‌های ارزشمند طبیعی بارها در پیچ و خم توسعه مناطق و انواع دست آویزها آماج تبر طمع سودجویان قرار گرفته و تیشه به ریشه آنها زده می شود! این عده، با سوء استفاده از (خویش، به خواب زدگی!)، بی تفاوتی و سکوت معنی دار برخی از ناظران و مسئولان ذی ربط، آزادانه و  فارغ از هرگونه باز دارندگی  و ممانعتی کمر به نابودی باغات میوه و فضاهای سبز این دیار بسته‌اند و با بی رحمی تمام به سرمایه‌های طبیعی مردم، چوب حراج می‌ زنند!

باز نمایی و بازگویی همه نمونه ها و مصداقهای متنوع و متعدد قلع و قمع درختان و نابودی باغات و فضاهای سبز مراغه از حوصله این مقال خارج بوده و مجال دیگری می طلبد. در اینجا به یکی از نمونه های بارز و عینی از تخریب گسترده هکتارها باغ میوه در یکی از مناطق این شهر اشاره می کنیم و داوری در این زمینه را به وجدانهای آگاه و بیدار وا می گذاریم :

بیش از سی هکتار از بهترین باغات تاریخی  مراغه: از کنار یخچال مرادیان و عرصه و حریم راه  قدیمی مراغه- تبریز تا پل حسام الدوله و مجاورت دو نهر قدیمی جوی شهر و کامل آباد، از چند سال پیش تاکنون، توسط سودجویان و متخلفان، در معرض حصارکشی بتنی و تقسیم به قطعات و ساخت و ساز های غیر قانونی قرار گرفته و با قطع صدها اصله از درختان میوه و تخریب فضای سبز، به مناطق مسکونی تبدیل شده و این روند همچنان ادامه دارد!

اخیراً هم کلنگ احداث درمانگاه خیریه انجمن حمایت از بیماران سرطانی در یک زمین مشجر به مساحت ۳۰۰۰ مترمربع واقع در اراضی چهل توت، با حضور فرماندار مراغه و برخی از مسئولان بر زمین زده شد. بدیهی است که تسطیح و آماده‌ سازی زمین مذکور برای شروع عملیات اجرایی این پروژه مستلزم قطع ده ها اصله درخت است که طبق قانون جرم محسوب شده و مجازات آن حبس و جریمه است. بنابراین چه بهتر که این پروژه در یک زمین بیاض و به عبارتی فاقد درخت، اجرا شود؛ تا شاهد قطع تعداد زیادی از بهترین درختان باغی در منطقه مذکور و تخریب مضاعف محیط زیست در باغ شهر مراغه نباشیم.

جای بسی تأسف است که اینگونه تخلفات در حضور و جلوی چشم ناظران و مسئولانی به وقوع می پیوندد که خود، قانونا موظف به جلوگیری از تخلفات و سپردن متخلفان به دست قانون هستند!!

تشکل های مردم نهاد به ویژه انجمن های حفاظت از محیط زیست نیز بر حسب رسالت و مسئولیت سنگینی که در پاسداری از سرمایه‌های ملی به عهده دارند، موظفند در راستای جلوگیری از قطع مداوم اشجار و تخریب بیرحمانه محیط زیست، توسط مشتی افراد فرصت طلب و سودجو، دست به کار شوند و با استفاده از اهرمهای قانونی که در اختیار دارند با متخلفان برخورد و آنان را بدون هرگونه ملاحظه کاری و با قاطعیت تمام تحت پیگرد قانونی قرار دهند.

 اگر روند قلع و قمع درختان و تخریب باغات مراغه به روال کنونی ادامه داشته باشد بدون شک، در آینده ای نه چندان دور از باغهشر مراغه جز نامی در صفحات تاریخ باقی نخواهد ماند!

بنا بر آنچه گذشت: افکار عمومی بی صبرانه در انتظار پاسخ مسئولان، به موارد فوق و نتیجه اقدامات پیشگیرانه آنان از تداوم تخلفات مورد اشاره هستند.

بالاخره موج پنجم کرونا هم از راه رسید


نزدیک به یک سال و نیم است که ویروس منحوس کرونا سوار بر امواج خروشانِ مرگ آفرین، در عرصه‌های جهانی یکه تازی می کند و جان انسانهای بیگناه را یکی پس از دیگری می گیرد. این ویروس سمج و جان سخت، در این مدت، پیک ها و موج های زیادی را طی کرده و هر بار، جهش یافته تر و خطرناک تر از قبل، در صحنه زندگی انسانها حضور پیدا کرده است. موج چهارم، ویروس جهش یافته انگلیسی را با خود به ارمغان آورد و در خیز پنجم شاهد نوع خطرناکتر دیگری از این ویروس، به نام: دلتا پلاس، معروف به: هندی هستیم. این ویروس از راه استان های جنوبی از جمله سیستان و بلوچستان و هرمزگان وارد کشور شده و به علت سرعت بیش از حد سرایت، در حال گسترش در تمام شهرهای ایران است. شناسایی هزاران بیمار مبتلا به این ویروس در روزها و هفته‌های گذشته حاکی از آن است که باید در انتظار روزها و هفته های سخت تری باشیم. بر اساس اعلام محافل پزشکی سرایت ویروس دلتا پلاس ۱۴۰۰ برابر ویروس انگلیسی بوده و برخلاف انواع قبلی که بیشتر، گروه های سنی بالا را هدف می‌گرفت، این نوع از ویروس، کودکان و نوجوانان را نیز در معرض خطر ابتلا قرار داده و وضعیت نگران کننده ای را برای مردم رقم زده است.

برخی از مسئولان در تشریح وضعیت خطرناک کنونی آن را به شرایط جنگی تشبیه کرده و می گویند: به علت افزایش مداوم شمار مبتلایان و محدودیت در ظرفیت بیمارستان ها و مراکز درمانی در بسیاری از شهرها بیمارستانهای صحرایی یا سیار دایر شده است. آنان معتقدند که اگر مردم همچنان نسبت به رعایت شیوه نامه های بهداشتی و کنترل مراودات و مناسبات اجتماعی بی‌تفاوت باشند، در آینده با مشکلات و مرگ و میرهای بیشتری مواجه خواهیم بود. بدیهی است که هر اندازه نقش  جامعه پزشکی در کنترل این بیماری مهم و کارساز باشد به همان اندازه و شاید بیشتر، رعایت پروتکل‌ها و کنشهای انسانی در پیشگیری از گسترش این اژدهای قرمز و کسسته شدن زنجیره آن موثر تر خواهد بود.

جای بسی تأسف است که شمار قابل توجهی از مردم با وجود همه هشدار ها و اعلام خطر ها و مشاهده آمار بالای مرگ و میرها و نیز مرگ ناگهانی دوستان، نزدیکان و همکاران خود، در اثر ابتلا به این بیماری، هنوز واقعیت وجود خطر را باور نمی کنند و نمی خواهند بپذیرند که کرونا به ویژه نوع جهش یافته آن، با کسی شوخی ندارد؛ کما اینکه می بینیم بیشتر مردم با عادی انگاری وضعیت موجود، حتی از پوشیدن ماسک در مکانهای عمومی خودداری می کنند!

مردم باید به این نکته مهم توجه داشته باشند که رعایت دستورالعمل های بهداشتی یک وظیفه همگانی است؛ زیرا یک فرد آلوده به ویروس می تواند به طور زنجیر وار جامعه ای را مبتلا کند؛ بنابر این هیچکس حق ندارد بگوید: رعایت یا عدم رعایت پروتکلها به خودم مربوط است!

عزیزان! افزون بر محدودیت امکانات درمانی اعم از: دارو، تخت و تجهیزات بیمارستانی در پذیرش بیش از حد بیماران کرونایی اکنون، کادر فداکار و جان برکف درمان، در اثر حضور شبانه روزی و بی وقفه در بالین بیماران، خسته و فرسوده شده اند. کاری نکنیم که نیرو و توان این عزیزان بیش از اینها تحلیل رود و خدای ناکرده دیگر نتوانند روی پای خود بایستند. اینان عزیزان و نور چشمان ما هستند و هر یک به خانواده ای تعلق دارند. تنها حمایت و پاداش ما به این قشر فعال و زحمتکش، رعایت پروتکلها و جلوگیری از افزایش آمار مبتلایان است؛ پس بیایید دست در دست هم و در یک رستاخیز همگانی برای یک مصاف جانانه با این هیولای خوفناک و خانه بر افکن، کمر همت ببندیم و تا محو کامل آن، از پای ننشینیم.

در پایان، از مسئولان می خواهیم: به منظور پیشگیری و جلوگیری از افزایش آمار مبتلایان و فوتیهای ناشی از این بیماری، ضمن سرعت بخشیدن به واکسیناسیون افراد، محدودیت های لازم را در رفت و آمدها، تجمعها و فعالیهای برخی از صنوف، اعمال کنند تا بلکه بتوانیم از سد این موج هم با کمترین تلفات و خسارتها عبور کنیم.

بیست و پنجم تیر ماه 1400 عباسعلی خسروداد

فرافکنی و نسبت دادن گناهان خود به دیگران عملی است نکوهید




فرافکنی یعنی:  گناه و اشتباه خود را به گردن دیگران انداختن. فرافکنی نوعی ساز و کار دفاعی است که برخی از افراد در مقام دفاع از خود می کوشند بدین وسیله معایب و اشتباهات خود را به دیگران نسبت دهند و خود را از اشتباهات و گناهان تبرئه کنند.

این ویژگی در رفتار بسیاری از مسئولان و کارگزاران ما خودنمایی می کند. این عده در رویارویی با تنگناها و مشکلات، به سازوکار فرافکنی روی می‌آورند و بار تمام کوتاهی‌های خود را به گردن دیگران می اندازند! تقریباً هر مسئولی که سر کار می‌آید مسئول قبلی را مسبب کاستیها و نا بسامانیهای موجود در حوزه مسئولیت خود قلمداد می‌کند و کاسه کوزه های اشتباهات و کوتاهیهای خود را بر سر آنان می‌شکند!

 همه ما درطول مدت زندگی با فرافکنیهای تکراری برخی از مدیران در رده های گوناگون مدیریتی آشنا هستیم؛ در اینجا محض یادآوری به چند نمونه از متداول ترین آنها اشاره می کنیم: مانند اینکه: *من وارث ویرانه ای هستم که از دولت قبلی برایم به ارث رسیده  است! *مسبب همه این نابسامانیها و مشکلات، دولت یا دولتهای قبلی است! *عامل رشد روز افزون قیمت ارزهای خارجی و پایین آمدن ارزش پول ملی دولت قبلی است! *رشد آمار بیکاری به بی برنامگی و ندانم کاری وزیر قبلی مربوط می‌شود! *وضعیت بد اقتصادی، محصول کم کاری و سوء مدیریت فلان وزیر یا فلان مدیر است! *همه این بدبختی ها و مصیبت ها ناشی از کینه  ورزیهای های دشمنان خارجی است! *تورم و گرانی، وضعیت بد معیشتی شهروندان، کوچکتر شدن سفره های مردم، کمبود یا نبود برخی از کالاها... همه و همه نتیجه تحریم های استکبار جهانی است...! و انواع  بهانه جوییها و فرافکنی های مشابه دیگر که بیشتر مسئولان آنها را در رویا رویی با تنگناها و نارساییهای مبتلابه، دست آویز قرار می دهند و می کوشند از این طریق خودرا از کوتاهی ها و اشتباهاتی که مرتکب شده اند، تبرئه کنند.

راستی چرا بیشتر ما شهامت و شجاعت اعتراف به گناهان و قبول ناکارآمدی و سوء مدیریت خود را نداریم؟! و به جای اینکه کاستیها و کوتاهی ها را در وجود خود جستجو کنیم و در راستای اصلاح آنها بکوشیم، بخش قابل توجهی از وقت و انرژی خود را در عیب جویی و اثبات کوتاهی های دیگران تلف می کنیم؟!

 اگر مسئولان ما یک جو انصاف داشتند می پذیرفتند که خود آنان نیز به نوبه خود، در به وجود آمدن بیشتر کاستیها، عقب ماندگیها و مصیبت های عینی و ملموسی که امروز جامعه ما با آنها دست به گریبان است، سهیم و شریک هستند و نخواسته یا نتوانسته اند به تعهداتی که در قبال مردم به عهده گرفته اند به درستی عمل کنند؛ بنابر این، نباید با فرافکنی و انکار کوتاهی های خود از زیر بار سنگین مسئولیتها شانه خالی کنند و یا به نوعی به توجیه آنها مبادرت ورزند؛ زیرا توجیه گناه از خود گناه بدتر است.

 به قول مولانا: جرم خود را بر کسی دیگر منه  * هوش و گوش خود بدین پاداش ده - جرم بر خود نه که تو خود کاشتی * با جزا و عدل حق کن آشتی - رنج را باشد سبب بد کردنی* بد، ز فعل خود شناس از بخت نی.

به تاریخ: پنجشنبه دهم تیر ماه 1400 عباسعلی خسروداد