نقدها و مقالات مطبوعاتی عباسعلی خسروداد

روزنامه‌ نگار: از 1372 تاکنون، رئیس انجمن هنر های نمایشی ( 1371)، رئیس انجمن نویسندگان مراغه از 1392 تا 1396

نقدها و مقالات مطبوعاتی عباسعلی خسروداد

روزنامه‌ نگار: از 1372 تاکنون، رئیس انجمن هنر های نمایشی ( 1371)، رئیس انجمن نویسندگان مراغه از 1392 تا 1396

آقای فرماندار از شما گله مندیم!

                                                              قسمت اول


(توضیح: این نوشته درتاریخ 17 آبان ماه 1390 در روزنامه ی رصد به چاپ رسیده است .)

آقای فرماندار، قطعاً به یاد دارید که در هفته های اولیه­ ی شروع به کارتان در فرمانداری ویژه مراغه، نگارنده به همراه شماری از دلسوزان و علاقمندان توسعه­ ی این شهر در یک نشست دو ساعته با شما درباره­ ی مسایل مختلف شهر به گفت و گو نشستیم  ،از مشکلات و نارسایی­ های موجوددر  حوزه­ های گوناگون سخن گفتیم ، از ضعف مدیریت و فقدان مدیران توانمند و دلسوز در رأس ادارات و ملزم نمودن مدیران و کارکنان، دستگاه های اداری به کار و تلاش بیشتر تاکید ورزیدیم ،از توسعه نیافتگی و عقب ماندگی مراغه نالیدیم ،پیشنهادات ونظرات خود را برای استفاده­ ی منطقی از پتانسیل­ های سرشار و ظرفیت­ های غنی مراغه ارائه نمودیم، لزوم تدوین استراتژی و چشم انداز توسعه­ ی مراغه را گوشزد کردیم ،از گزارش عملکردها و ارایه ی صورت حساب درآمدها و هزینه های ادارات به عنوان یک ضرورت یاد کردیم ،از شما خواستیم: طی بازدیدهای نامحسوس و مستمر از ادارات و نظارت در کار کارکنان، آنها را به پاسخ گویی و رعایت کرامت انسانی ارباب رجوع ملزم کنید، تمام توان خود را برای تحقق توسعه­ ی همه جانبه­ ی مراغه بکار گیرید، به منظور آگاهی از مشکلات و مطالبات مردم با اقشار و طبقات مختلف اجتماعی ارتباط تنگا تنگ و چهره به چهره برقرار کنید....

شما نیز در ادامه ی این نشست، با تائید مطالب عنوان شده توسط دلسوزان و ابراز تاسف از اینکه مراغه با وجود استعدادها و ظرفیت های بالقوه ی فراوان، برای توسعه و شکوفایی از جایگاه اصلی خود دور افتاده و مردم این شهر با این همه غنای فرهنگی و نجابت و بزرگواری حق شان ادا نشده است؛ وعده کردید با فراهم نمودن بسترها و زیر ساخت های لازم در جهت توسعه ی پایدار این شهر گام بردارید. شما همچنین در آن نشست به جمع دلسوزان سفارش کردید که با انعکاس مستمر کاستی­ها و نیازها مسوولان کم کار و بی مسئولیت را به چالش بکشند و آنها را وادار به پاسخگویی کنند.

ضمناً به آنها اطمینان دادید که از نظرات و انتقادات شهروندان در تصمیم­ گیری­ ها استفاده کنید و در دفتر خود را به روی مردم باز نگاه دارید. و در بخش های پایانی سخنان خود در آن نشست اظهار امیدواری نمودید که اعضای جلسه با پی­گیری مطالبات شهروندان از مبادی ذیربط به رسالت انسانی و اجتماعی خود عمل کنند و منشاء اثرات مثبت و ماندگار در این زمینه باشند. لازم به یادآوری است که در همان نشست مقرر شد که جمع حاضر حداقل هر یک ماه یک بار در دفتر شما حضور یابند و ضمن پی گیری مسایل مطرح شده در نشست های قبلی مسایل جدید را مورد بررسی و مدّاقه قرار دهند.

 آقای فرماندار، با تأسف باید گفت که با گذشت حدود یک سال از آن تاریخ، مراجعات مکرر و تماس های تلفنی دلسوزان برای تعیین وقت جهت دومین نشست به نتیجه نرسیده و این عده همچنان در پشت درهای بسته به انتظار نشسته اند.

آقای فرمادار، شما با وجود این قول که به مسولان و مدیران ادارات دستور داده اید، در وقت اداری  جلسه نگذارند و در دفتر خود را به روی مردم باز بگذارند، مدت یک سال است در دفتر خود را به روی دلسوزانی که هدفی جز انعکاس مشکلات مبتلا به شهر ،به فرماندار خود ندارند بسته اید و آنها را به حضور نمی­پذیرید  !

 آقای فرماندارشما در جایگاه نماینده ­ی دولت محترم در شهرستان، معاون استاندار، فرماندار ویژه ­ی مراغه ،شیخ الروسای ادارات و سازمان های دولتی و عالی ترین مرجع رسیدگی به مشکلات و مطالبات مردم به ده­ها نامه و مقاله ای که در باره ­ی مشکلات موجود در حوزه ی مسوولیت­ تان و خواسته­ ها و نیازهای شهروندان در نشریات مختلف به چاپ رسیده ( به جز یک مورد ) پاسخ نداده­ اید!

آقای فرماندار، با پوزش از صراحت لهجه ام و با وجود احترام ویژه­ای که به شخصیت و منش جنابعالی قایلم، ناچار از بیان این واقعیت هستم که شما به نقطه نظرات ارایه شده در مطبوعات توجه لازم را نشان نمی دهید. در سطور بالا به نمونه­ هایی از این قبیل اشاره نمودم. بها ندادن به نوشته­ هایی که در نشریات محلی و توسط نویسندگان بومی به چاپ می­رسند مصذاق بارز این مدعاست. آقای فرماندار، در آن نوشته ­ها حادترین و ملموس ترین نارسایی­ ها و ضرورتها، از توسعه نیافتگی ها و عقب ماندگی ها و محرومیت ها گرفته تا کم کاری ها و بی تدبیری­ ها و بی برنامگی ها ... و از مزاحمت هاو قانون گریزی ها و بی­ مبالاتی ها تا نیازها و اولویت ها و ارجهیت­ ها و ... به تصویر کشیده شده و پیش نهادها و راه کارهای لازم برای رفع و حل و اصلاح آنها ارایه گردیده است .

آقای فرماندار، مخاطبین نوشته­ ها اغلب مسئولان و در راس همه جنابعالی هستید، این نوشته­ ها با این امید که مورد عنابت مخاطبین قرار خواهند گرفت به رشته ی تحریر کشیده می شوند و در هر شرایطی نیاز به توجه و پاسخ دارند، حتی اگر غیر منطقی و غیر عملی باشند.

آقای فرماندار، مطبوعات به تعبیری زبان گویای مردم و پل ارتباطی ما بین مردم و مسوولان هستند . و موظفند صدای مردم را به گوش آنها برسانند. انتظار مردم از شما این است.که از طریق این پل مطمئن و سهل الوصول با آنها ارتباط برقرار کنید و به درد دل شان گوش دهید. حتی اگر نتوانید به آنها عمل کنید.

آقای فرماندار سکوت شما در قبال نامه­ ها و مقاله هایی که در موضوعات مختلف در نشریات بویژه نشریات محلی چاپ می رسند، علاوه بر نویسندگان این مقالات که برای کلمه به کلمه ی آنها فکر می کنند، زحمت می­کشند و وقت و انرژی خود را تلف می کنند، برای مردم نیز که این نوشته ها را کنجکاوانه پی گیری می کنند و علاقمندند از عکس العمل مسئولان در قبال آنها مطلع شوند، مایه ی دلسردی و نومیدی است.

آقای فرماندار، مردم نجیب و در عین حال با هوش مراغه، عملکرد مسئولان را هوشیارانه و موشکافانه تحت نظر می گیرند و به آن نمره ی در خور و مناسب می­دهند. بی اهمیت تلقی کردن این گونه نوشته ها که در واقع از زبان مردم در مطبوعات به چاپ می رسند ، بی تردید با خطوط منفی در کارنامه­ ی مسئولان به ثبت خواهد رسید. بنابراین اگر بجا ، منطقی و به حقند، به آنها در حد توان خود عمل کنید و گرنه به هر یک پاسخی در خورو مناسب بدهید .

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.