پس از مدتی سکون و سکوت در عرصه ی فعالیت های تئاتر مراغه بالاخره شماری از هنرمندان عاشق و علاقمند به این هنر متعالی بااجرای یک برنامه ی نمایشی، تحت عنوان «جٌنگ رادیو مراغه» در تالارصوفی موجب شدند یک باردیگر یاد و خاطره ی تئاتر که از مدت ها در اثر بروز مشکلاتی به محاق فراموشی فرو رفته بود در اذهان زنده شود.
گرچه این برنامه از لحاظ کیفی در سطحی نازل قرارگرفته و به هیچ وجه در شأن و منزلت هنری شهری که در گذشته های نه چندان دور با برگزاری اولین یادواره ی تئاتر هنرمندان شهید و متوفی تحسین هنردوستان راستین را برانگیخت ؛ نبوده و نمی توان از آن به عنوان یک اثر هنری و یک نمایش دراماتیک یاد کرد، با این حال جرأت و همت والای این هنرمندان که بی هیچ حامی و هادی و بدون دسترسی به امکانات لازم و کافی در تنظیم و اجرای این برنامه پیشگام شدند و از این طریق ثابت کردند که با وجود انواع مشکلات، معضلات، و محرومیت ها در زمینه ی فعالیت های تئاتری هنوز عشق و شور به هنر در دل ها نمرده است ؛ درخور قدردانی و سزاوار تمجید است.
چرا که اینان در اوج گرفتاری های فردی و در شرایطی که خانواده ی تئاتر شهرمان به شدت دچار بحران تفرقه و تشتت بوده و معلوم نیست چه کسانی سکان کشتی طوفان زده و درهم شکسته ی آن را در دست دارند، مخلصانه و بدون هیچگونه چشم داشت مادی گام در طریق پرسنگلاخ تئاتر نهاده اند تا ضمن استمرار بخشیدن به حرکتهای تئاتری، دین خود را به این هنر مظلوم و مهجور ادا کنند.
اقدام ایثارگرانه این عزیزان در چنین موقعیتی، بدون درنظر گرفتن نتیجه و راندمان این کار و اثرات جنبی آن برای آینده ی تئاتر بیمار و رنجور این شهرستان در نفس خود یادآور این واقعیت است که هنر تئاتر در هر شرایطی زنده و پویاست و هیچ عاملی قادر نیست در مقابل روند روبه رشد آن سدی ایجاد کند.
اما با تمام عشق و علاقه ی سزاوار تقدیری که هنرمندان خوب و صمیمی در جهت داغ نگه داشتن تنور تئاتر این شهرستان از خود ابراز نموده و می کنند ؛ این واقعیت مملوس و آشکار را نباید نادیده انگارند که امروزه یک کار بی محتوا، ناپخته، ضعیف و نامنسجم، نه تنها پاسخگوی نیازهای فرهنگی و عاطفی مخاطبان خود نبوده و نمی تواند آنان را با تمام علاقه و اشتیاق خود به سالن های نمایش بکشاند؛ بلکه حتی موجبات دلزدگی و بی اعتمادی آنان را نسبت به این هنر ارزنده فراهم خواهد ساخت.همه ی تئاتری هابه این حقیقت اذعان دارند که تئاتر تنها در محمل مخاطب خود قادر به ادامه ی حیات است و به عبارتی بدون وجود تماشاگر که یکی از مهم ترین و اساسی ترین عناصر هنر تئاتر محسوب می شود محکوم به فنا و نابودیست.
امروزه علاقمندان به هنر تئاتر صرفا به منظور سرگرمی، وقت گذرانی و یا خنده و تفریح به تئاتر نمی روند، بلکه آنچه آنان را به سالن های نمایش می کشاند علاوه بر موارد فوق دست یابی به حقایقی است که تاکنون هیچ زبانی جز زبان تئاتر قادر به بازگویی آن ها نبوده است. بنا براین غفلت یا بی توجهی به این امر مهم و نادیده انگاشتن این عنصر حیاتی، توانایی ایجاد ارتباط تنگاتنگ با تماشاگر را که در واقع هدف غائی این هنر محسوب میشود از ما سلب و در نتیجه هنر ما را بی اعتبار نموده و از محتوی خالی خواهد ساخت.
ناگفته نماند که هنرمندان مورد بحث تمام توان هنری و کوشش های فردی خود را جهت ارائه ی یک اثر خوب، گیرا، هدفمند و دارای پیام سازنده به کار بسته و در این راه از هیچ کوششی فروگذار نبوده اند، لیکن لازم است این شور و عشق و استعداد بالقوه توسط مسئولان امور هنری و دست اندکاران تئاتر شهرمان در مسیری منطقی و اصولی سوق داده شود و از طریق آموزش، رفع مشکلات و در یک کلام حمایت از هنرمندان واقعی آنان را در انجام رسالت هنری خود یار و مددکار باشند. به امید آن روز.