نقدها و مقالات مطبوعاتی عباسعلی خسروداد

روزنامه‌ نگار: از 1372 تاکنون، رئیس انجمن هنر های نمایشی ( 1371)، رئیس انجمن نویسندگان مراغه از 1392 تا 1396

نقدها و مقالات مطبوعاتی عباسعلی خسروداد

روزنامه‌ نگار: از 1372 تاکنون، رئیس انجمن هنر های نمایشی ( 1371)، رئیس انجمن نویسندگان مراغه از 1392 تا 1396

"جنگ رادیو مراغه" درشأن مراغه نیست



پس از مدتی سکون و سکوت در عرصه ی فعالیت­ های تئاتر مراغه بالاخره شماری از هنرمندان عاشق و علاقمند به این هنر متعالی بااجرای یک برنامه ی نمایشی، تحت عنوان «جٌنگ رادیو مراغه» در تالارصوفی  موجب شدند یک باردیگر یاد و خاطره ی تئاتر که از مدت­ ها در اثر بروز مشکلاتی به محاق فراموشی فرو رفته بود در اذهان زنده شود.

گرچه این برنامه از لحاظ کیفی در سطحی نازل قرارگرفته و به هیچ وجه در شأن و منزلت هنری شهری که در گذشته ه­ای نه چندان دور با برگزاری اولین یادواره ی تئاتر هنرمندان شهید و متوفی تحسین هنردوستان راستین را برانگیخت ؛ نبوده و نمی­ توان از آن به عنوان یک اثر هنری و یک نمایش دراماتیک یاد کرد، با این حال جرأت و همت والای این هنرمندان  که بی­ هیچ حامی و هادی و بدون دسترسی به امکانات لازم و کافی در تنظیم و اجرای این برنامه پیشگام شدند و از این طریق ثابت کردند که با وجود انواع مشکلات، معضلات، ­و محرومیت­ ها در زمینه ی فعالیت­ های تئاتری هنوز عشق و شور به هنر در دل ها نمرده است ؛ درخور قدردانی و سزاوار تمجید است.

 چرا که اینان در اوج گرفتاری­ های فردی و در شرایطی که خانواده ی تئاتر شهرمان به شدت دچار بحران تفرقه و تشتت بوده و معلوم نیست چه کسانی سکان کشتی طوفان زده  و درهم شکسته ی آن را در دست دارند، مخلصانه و بدون هیچ­گونه چشم داشت مادی گام در طریق پرسنگلاخ تئاتر نهاده ­اند تا ضمن استمرار بخشیدن به حرکت­های تئاتری، دین خود را به این هنر مظلوم و مهجور ادا کنند.

اقدام ایثارگرانه این عزیزان در چنین موقعیتی، بدون درنظر گرفتن نتیجه و راندمان این کار و اثرات جنبی آن برای آینده ی تئاتر بیمار و رنجور این شهرستان در نفس خود یادآور این واقعیت است که هنر تئاتر در هر شرایطی زنده و پویاست و هیچ عاملی قادر نیست در مقابل روند روبه ­رشد آن سدی ایجاد کند.

اما با تمام عشق و علاقه ی سزاوار تقدیری که هنرمندان خوب و صمیمی در جهت داغ نگه ­داشتن تنور تئاتر این شهرستان از خود ابراز نموده و می­ کنند ؛ این واقعیت مملوس و آشکار را نباید نادیده انگارند که امروزه یک کار بی­ محتوا، ناپخته، ضعیف و نامنسجم، نه تنها پاسخگوی نیازهای فرهنگی و عاطفی مخاطبان خود نبوده و نمی­ تواند آنان را با تمام علاقه و اشتیاق خود به سالن های نمایش بکشاند؛ بلکه حتی موجبات دلزدگی و بی اعتمادی آنان را نسبت به این هنر ارزنده فراهم خواهد ساخت.همه ی تئاتری­ هابه این حقیقت اذعان دارند که تئاتر تنها در محمل مخاطب خود قادر به ادامه ی حیات است و به عبارتی بدون وجود تماشاگر که یکی از مهم ترین و اساسی ­ترین  عناصر هنر تئاتر محسوب می ­شود  محکوم به فنا و نابودیست.

امروزه علاقمندان به هنر تئاتر صرفا به منظور سرگرمی، وقت­ گذرانی و یا خنده و تفریح به تئاتر نمی ­روند، بلکه آنچه آنان را به سالن­ های نمایش می­ کشاند علاوه بر موارد فوق دست­ یابی به حقایقی است که تاکنون هیچ زبانی جز زبان تئاتر قادر به بازگویی آن ها نبوده است. بنا براین غفلت یا بی ­توجهی به این امر مهم و نادیده انگاشتن این عنصر حیاتی، توانایی ایجاد ارتباط تنگاتنگ با تماشاگر را که در واقع هدف غائی این هنر محسوب می­شود از ما سلب و در نتیجه هنر ما را بی­ اعتبار نموده و از محتوی خالی خواهد ساخت.

ناگفته نماند که هنرمندان مورد بحث تمام توان هنری و کوشش­ های فردی خود را جهت ارائه ی یک اثر خوب، گیرا، هدفمند و دارای پیام سازنده به کار بسته و در این راه از هیچ­ کوششی فروگذار نبوده ­اند، لیکن لازم است این شور و عشق و استعداد بالقوه توسط مسئولان امور هنری و دست­ اندکاران تئاتر شهرمان در مسیری منطقی و اصولی سوق داده شود و از طریق آموزش، رفع مشکلات و در یک کلام حمایت از هنرمندان واقعی آنان را در انجام رسالت هنری خود یار و مددکار باشند. به امید آن روز.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.