نقدها و مقالات مطبوعاتی عباسعلی خسروداد

روزنامه‌ نگار: از 1372 تاکنون، رئیس انجمن هنر های نمایشی ( 1371)، رئیس انجمن نویسندگان مراغه از 1392 تا 1396

نقدها و مقالات مطبوعاتی عباسعلی خسروداد

روزنامه‌ نگار: از 1372 تاکنون، رئیس انجمن هنر های نمایشی ( 1371)، رئیس انجمن نویسندگان مراغه از 1392 تا 1396

آیا حق گرفتنی است ؟ "قسمت سوم "


... برای روشن شدن چگونگی تقابل «حق و تکلیف» در روابط و مناسبات اجتماعی ناگزیر از ذکر مصداق­ های دیگری در همین زمینه هستیم.

یک کارگر طبق قراردادی که با کارفرمای خود منعقد می ­کند مکلف است در قبال دریافت دستمزدی معین روزانه هشت ساعت کار انجام دهد. کارفرما نیز موظف است طبق همان قرارداد و یا براساس قانون کار دستمزد وی را به طور روزانه یا ماهیانه پرداخت نماید.

طبق اصل بیست و هشتم قانون اساسی: هرکس حق دارد شغلی را که بدان مایل است و مخالف اسلام و مصالح عمومی و حقوق دیگران نیست برگزیند. دولت موظف است با رعایت نیاز جامعه به مشاغل گوناگون برای همه افراد، امکان اشتغال به کار و شرایط مساوی برای احراز مشاغل فراهم کند.

طبق اصل نودم قانون اساسی: هرکس شکایتی از طرز کار مجلس یا قوه ی مجریه یا قوه ی قضاییه داشته باشد، می ­تواند شکایت خود را کتباً به مجلس شورای اسلامی عرضه کند. مجلس موظف است به این شکایت رسیدگی کند و پاسخ کافی دهد ودر مواردی که شکایت به قوه مجریه یا قضاییه مربوط است، رسیدگی و پاسخ کافی از آن­ ها بخواهد و در مدت مناسب نتیجه را اعلام نماید. و در مواردی که مربوط به عموم باشد به اطلاع عامه برساند.

از مثال­های فوق در­می ­یابیم که هر نقش اجتماعی هم دارای عنصر حق است هم تکلیف. این دو مقوله شالوده و مصالح اصلی قوانین و قراردادهای اجتماعی را تشکیل می ­دهند. در اصول مختلف قانون اساسی «حق و تکلیف» و کلمات مترادف و هم­ خانواده ی آن­ ها بیش از دویست بار تکرار شده است. در مجموعه قوانین ایران نیز این کلمات در قالب ترکیبات گوناگون صدها بار تکرار شده است. همچنین در خلال بسیاری از آیات قرآن­ کریم کلمات مورد بحث به وفور به چشم می­ خورند.

حال که با این دو مقوله به عنوان زیربنای روابط اجتماعی و مواد اولیه ی قوانین در جوامع بشری تا حدودی آشنا شدیم، باید با آگاهی به حقوق فردی و اجتماعی و تکالیفی که در قبال افراد جامعه به عهده داریم، بکوشیم در عین عمل به تکالیف انسانی و قانونی خود، از طریق تمسک به قوانین و قراردادهای اجتماعی از تضییع حقوق حقه ی خود در تمام زمینه ها جلوگیری به عمل آوریم. بی­ تردید در جوامعی که اعضای آن به حقوق و تکالیف خود آگاهی کافی نداشته و هیچ­گونه کوششی در کسب آن نمی­ کنند، اجحاف و حق­ کشی در اشکال مختلف رواج دارد و حقوق افراد توسط صاحبان زور و قدرت، به ویژه طبقه ی حاکمه­ ای که برانگیخته ی مردم نبوده و خود را به ­ناحق بر آنان تحمیل نموده­ اند پایمال می ­شود.

در حکومت­هایی که برخاسته از مواضع طبقاتی و سلطه ­گری فردی یا گروهی بوده و آرای مردم در شکل­ گیری آن دخالتی نداشته است، نه تنها مردم از حقوق مساوی برخوردار نیستند بلکه طبقه ی حاکم به منظور حفظ امتیازات گروهی و طبقاتی خود از آگاهی­ های حقوقی مردم به شیوه ­های مختلف جلوگیری به عمل آورده و آن­ان را از دست رسی به قلمرو آزادی ­های مشروع و قانونی خود باز می­دارند.

بدیهی است که تنها راه رهایی مردم از سلطه ی چنین حکومت­ هایی در قدم اول آشنایی آنان به حقوق انسانی خود و آگاهی نسبی به قوانین و قراردادهای اجتماعی است...  ادامه دارد

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.