ارتقاء سطح مدیریتی مراغه به استان و به عبارت مصطلح « استان شدن مراغه » دیریست به عنوان یک آرزو و یک آرمان بزرگ ، ذهن شهروندان مراغه ای را به خود مشغول داشته و هیچ شهروندی نیست که رؤیای شیرین استان شدن مراغه را در دل نپروراند و هر شب خواب آن را نبیند !
شایعه ی استان شدن مراغه ، نزدیک به 25 سال است ، به ابزار تبلیغاتی شماری از نامزدهای انتخاباتی و نمایندگان مردم در ادوار مختلف مجلس شورای اسلامی بدل شده و بیشتر آن ها با سوء استفاده از عواطف و احساسات مردم ، در مناسبت های گوناگون ، بویژه در آستانه ی انتخابات ، به آن دامن میزنند و مردم را به قریب الوقوع بودن آن بشارت می دهند .
این شایعه در نیمه ی دوم سال 90 از جمله ماه های آخر سال به طور بی سابقه ای داغ شد و اکثریت قریب به اتفاق مردم آن را به عنوان یک خبر فوق العاده باور کردند ؛و با این تصور که پس از سال ها انتظار ، بالاخره به آرزوی دیرینه ی خود ، در این زمینه می رسند ، ابراز شادمانی کردند . شایعه تا آن جا پیش رفت که گفته شد حتی تابلوی استانداری مراغه ، تحت عنوان « استان سهند » در فرمانداری آماده است و به احتمال زیاد در ایام ا ... دهه ی فجر طی مراسمی از آن پرده برداری خواهد شد . شایعه ی دیگری نیزحاکی از آن بود که رییس جمهور محترم ، در یک سفر اختصاصی به مراغه ، این پروژه را شخصاً افتتاح و به مردم مراغه هدیه خواهد کرد ...
اما واقعیت این است که در مدت فوق به جز ارسال چند نامه ی بی نتیجه توسط نمایندگان مردم در ادوار مختلف مجلس به مقامات ارشد کشوری ، گام مهم دیگری در این راستا برداشته نشده و تاکنون ، نه در هیأت محترم دولت ، نه در مجلس شورای اسلامی و نه تقسیمات کشوری مسأله ای به نام « استان شدن مراغه » مطرح نبوده و در این زمینه بحثی به میان نیامده است . لازم به ذکر است : برخی از مسوولین نیز ، برای روشن شدن افکار عمومی ، در مناسبت ها و نشست های مختلف ، ضمن اشاره ی تلویحی به غیر واقعی بودن این شایعات ، استان شدن شهرها را وابسته به احراز شرایط و شاخص های لازم دانسته اند و به ضرورت فراهم شدن این شرایط برای نیل به این هدف تأکید ورزیده اند .
شاخص هایی که ملاک تشخیص درجه ی شایستگی و صلاحیت ارتقاء سطح مدیریتی شهرها به استان قرار می گیرند ، عبارتنداز : شاخص جمعیت و مساحت شهر مورد نظر و شهرها و بخش های زیر مجموعه ی آن و شاخص های اقتصادی - سیاسی و فرهنگی و زیرساخت های مرتبط با آن ها و سایر ظرفیت ها و پتانسیل هایی که مناطق مذکور از آن ها برخوردار می باشند که نگارنده از سقف قابل قبول این مؤلفه ها برای استان شدن یک شهر بی اطلاعم و نمی دانم مثلاً جمعیت یک شهر و مناطق زیر مجموعه ی آن برای نیل به این هدف چند نفر باید باشد و همین طور سایر شرایط و شاخص ها .
با عنایت به مراتب فوق ، اکنون دو فرض اصلی برای این مسأله مطرح است . اول این که : مراغه در حال حاضر به علت فقدان شاخص های مورد اشاره ، حایز شرایط استان شدن نبوده و آنچه که تاکنون درباره ی این موضوع گفته و نوشته شده ، صرفاً جنبه ی تبلیغاتی داشته و به عبارت روشن تر با هدف عوام فریبی و سوء استفاده ی ابزاری از عشق و علاقه ی مفرط مردم به این موضوع و احساس حقی بوده که در اثر وعده های مستمر و مکرر حضرات در مردم ایجاد شده است .که در این صورت باید بخاطر این شایعه پراکنی از مردم عذر خواهی و در عین حال به آن ها تفهیم شود که اگر طالب استان شدن شهر خود هستند ، باید ابتدا مسوولین را برای فراهم کردن شرایط لازم و ایجاد زیرساخت های مورد نیاز برای تحقق این آرزو به کار و فعالیت وادار کنند و خود نیز در این امر خطیر مشارکت داشته باشند و با کار و تلاش مضاعف و مستمر بکوشند ، منطقه را به آن مرحله از توسعه برسانند که در این باره حرفی برای گفتن داشته باشند .
فرض دوم این که : مراغه و مناطقی که قرار است در صورت ارتقاء سطح مدیریتی این شهر به استان به آن ملحق شوندحایز شرایط و شاخص ها و ظرفیت های مورد نیاز بوده و شایستگی احراز شرایط این ارتقاء را دارند ، اما بنا به علل و عواملی تاکنون این امر محقق نشده و مردم از حق مسلم خود محروم شده اند . که در این صورت باید این عوامل و موانع شناسایی و مسوولین ذیربط ، ضمن اعلام چند و چون قضیه به افکار عمومی ، راه کارهای از میان برداشتن موانع را به مردم روشن کنند و خود نیز در تحقق این امر مهم سهیم باشند . ناگفته نماند که لازم است برای بررسی کارشناسانه ی این مسأله و پیدا کردن راه کارهای لازم برای رفع موانع و رسیدن به این هدف متعالی ، کارگروه های تخصصی متشکل از نخبگان ، کارشناسان ، صاحبنظران ، دلسوزان و علاقمندان به شهر تاریخی مراغه تشکیل و طی جلسات متعدد ، در این زمینه به مطالعه و بررسی بپردازند و نتیجه را به طور صادقانه و بی کم و کاست به مردم گزارش کنند .