نقدها و مقالات مطبوعاتی عباسعلی خسروداد

روزنامه‌ نگار: از 1372 تاکنون، رئیس انجمن هنر های نمایشی ( 1371)، رئیس انجمن نویسندگان مراغه از 1392 تا 1396

نقدها و مقالات مطبوعاتی عباسعلی خسروداد

روزنامه‌ نگار: از 1372 تاکنون، رئیس انجمن هنر های نمایشی ( 1371)، رئیس انجمن نویسندگان مراغه از 1392 تا 1396

نقدی بر: «باستانی در امتحانی دیگر»


در شماره 1399-11 تیرماه 86 نشریه وزین رصد، مطالبی تحت عنوان «باستانی در امتحانی دیگر » در زمینه ی گزینش مرتضی باستانی به سرپرستی تربیت بدنی مراغه و عزل مدیر سابق این سازمان بچاپ رسیده است که به لحاظ اهمیت موضوع ، نگرانی هایی که جمعی از اقشار مردم مراغه از روند عزل و نصب مدیران در سال های اخیر داشته و دارند، لازم دانستیم کندوکاوی هر چند گذرا در لابلای سطور آن داشته باشیم.
نویسنده مطلب، با اشاره به بیوگرافی و سوابق اداری، اجتماعی و ورزشی مرتضی باستانی ، خصوصیات اخلاقی ایشان، کارنامه ی وی دو دوره ی گذشته ی شورای شهر ...و بالاخره وابستگی های فکری و عقیدتی که در گذشته به یک محمل فکری !!؟ داشته است ، در تحلیلی نه چندان شفاف و فراگیر از روند گزینش و به عبارتی نصب وی به سرپرستی تربیت بدنی مراغه و عزل سرپرست یا مدیر سابق سازمان مذکور، این گزینش را بفال نیک گرفته « و در پایان  اظهار امیدواری نموده است که : با قرار گرفتن «داداش مرتضی » !! در راس مدیریت تربیت بدنی، شاهد شکوفائی و تجدید حیات ، در جامعه ی ورزش مراغه باشیم. به شرطی که این مدیریت به سرنوشت مدیریت های یازده سال اخیر گرفتار نیامده و دولت مستعجل نباشد...
نویسنده محترم بجای  ارائه تحلیلی شفاف و جامع از تاریخچه و چند و چون تغییر مدیریت ها و عزل و نصب ها در طول سال های اخیر در مراغه،‌ به ذکر سوابق و پیشینه ی باستانی و یکی از مدیران اسبق و بلکه ماسبق تربیت بدنی آن هم به طور مبالغه آمیز و چه بسا جانبدارانه اکتفا نموده و بسیاری از مسایل مرتبط با این عزل و نصب ها را که لازم بود در نوشته ی ایشان به آنها اشاره می شد، مغفول گذاشته و یا با اشاره ای گذر از کنار آنها گذشته است.
برای نمونه : با یک اشاره مختصر به عزل مدیر سابق تربیت بدنی از تشریح و توضیح دلایل آن و این که چه عاملی موجب شده؛ این تغییر عجولانه و شاید هم سیاسی در مدیریت تربیت بدنی انجام گیرد، صرفنظر نموده است.
با عنایت به این حقیقت که مطبوعات زبان گویای جامعه و حلقه ی واسط در زنجیره ارتباطی مردم با مسئولان بوده و موظفند واقعیت های جامعه را در نهایت بی نظری و حفظ امانت به افکار عمومی انعکاس دهند. لذا لازم بود نویسنده محترم در راستای رسالت مطبوعاتی خود، ضمن باز کردن موضوع مورد بحث و روشن نمودن زوایای تاریک و مبهم آن برای افکار عمومی به پرسش هایی که در همین زمینه از دیرباز برای مردم مطرح است پاسخ مناسب می دادند....
در اینجا به نمونه‌هائی از این پرسش ها اشاره می کنیم.
1. چرا در این شهر اختیار و امتیاز عزل و نصب ها در انحصار یک فرد یا یک جریان قرار می گیرد و به آن فرد یا جریان تا این حد میدان داده می شود که مدیران دستگاه های اداری را بدون طی مراحل قانونی و سلسله مراتب اداری و کار کارشناسی و در نهایت به طور یک جانبه تغییر دهد؟
2. چرا اغلب عزل و نصب ها در این شهر این چنین عجولانه، ضربتی، ‌خلق الساعه، بی مقدمه و اغلب مصلحتی و حتی سیاسی انجام می گیرد؟
3. چرا وقتی تصمیم به عزل یک مدیر با سابقه و مجرب که سال هایی از عمر شریف خود را صرف تجربه اندوزی و آشنایی با فنون مدیریت و ارائه خدمت به مردم نموده است گرفته می شود،‌  دلایل آن با ذکر جزئیات به مردم گزارش نمیشود؟
4. چرا در اغلب عزل و نصب ها ، بجای در نظر گرفتن ملاک هایی چون: تجربه ، تخصص، تعهد و کارآمدی  ملاحظات جناحی، سیاسی، فامیلی و سایر وابستگی ها لحاظ میشود؟
5. چرا در این عزل و نصب ها مصالح جامعه و منافع عمومی در نظر گرفته نمی شود و تنها مصلحت فردی گروهی و سیاسی مدنظر قرار می گیرد؟
6. چرا مدیر سابق تربیت بدنی بدون هیچگونه مقدمه ای و دفعتاً عزل و بجای وی فردی نه چندان واجد شرایط در راس این مدیریت گمارده می شود؟. اگر به فرض، ایشان مرتکب خطایی نابخشودنی شده است، اگر در اموال عمومی دخل و تصرف نموده است و اگر کار خلاف شرع و خلاف قانون مرتکب شده است؛ چرا تسلیم دادگاه نمی شود و از طریق مراجع قضایی، حق الناس از حلقوم وی بیرون کشیده نمی شود؟
7. چرا باستانی در یک جو نامناسب و در حالیکه دو سه ماهی بیشتر از خدمت وی در آموزش و پرورش باقی نمانده و حداکثر تا مهرماه سال جاری بازنشسته خواهد شد، با اصرار تمام به سرپرستی تربیت بدنی مراغه منصوب می شود؟ و راستی چه راز و رمزی در این انتخاب عجولانه نهفته است که نباید مردم از آن اطلاع داشته باشند!
8. چرا مدیر تربیت بدنی از بین کارکنان با تجربه همان سازمان یا از میان ورزشکاران صاحب نام و صاحب عنوان و حایز کلیه شرایط مدیریت با مدارک لیسانس و بالاتر که سال ها در عرصه ها و میدان های ورزشی خوش درخشیده اند انتخاب نمیشوند و آیا این گونه افراد در بین ورزشکاران صاحب نام مراغه ای کمند؟
9. چرا امتیاز عزل و نصب ها از مدیران و مسئولان بلند پایه شهری سلب شده و به آن ها اجازه داده نمی شود درباره ی تغییر یا انتخاب مدیران تحت امر خود راساً تصمیم گیری کنند؟
10. و بالاخره اینکه چه دست ها و چه اراده هایی در پشت این عزل و نصب ها نهفته است و چرا مسئولان رده بالای نظام در این مورد پا درمیانی نمی کنند. و اجازه می دهند فردی که اصولاً مساله ی عزل و نصب مدیران در حیطه وظایف وی نیست در این کار مهم دخالت کند و انحصار تغییر مدیریت ها را سال های متمادی  در قبضه ی قدرت خود حفظ کند؟
و دهها پرسش وچون و چرای مهم و اساسی دیگر در هیمن زمینه که باید به آنها پاسخی صحیح، صریح و قانع کننده داده شود؛ تا مردم مظلوم مراغه بدانند تا کی باید شاهد تداوم جریان ناموزون و ناعادلانه انحصار در محیط زندگی خود باشند؟ ...
و واپسین کلام اینکه آیا اینگونه انحصار طلبی ها و سوء استفاده ها و لجاجت ها، در واقع مغایر و مخالف با منویات و سیاست های دولت مردمی و عدالت محور احمدی نژاد نیست؟

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.