نقدها و مقالات مطبوعاتی عباسعلی خسروداد

روزنامه‌ نگار: از 1372 تاکنون، رئیس انجمن هنر های نمایشی ( 1371)، رئیس انجمن نویسندگان مراغه از 1392 تا 1396

نقدها و مقالات مطبوعاتی عباسعلی خسروداد

روزنامه‌ نگار: از 1372 تاکنون، رئیس انجمن هنر های نمایشی ( 1371)، رئیس انجمن نویسندگان مراغه از 1392 تا 1396

به کجا برم شکایت؟! (حکایت مزاحمت‌های مدرسه‌ای)


راستی آیا شما تا کنون در همسایگی یک مدرسه یا یکی از مراکز آموزشی ادای زندگی کردن را در آورده اید؟ اگر پاسخ مثبت است، قطعاً با انواع مزاحمت ها و دردسرهای به اصطلاح مدرسه‌ای! از قیل و قال بچه ها گرفته تا سنگ پرانی آنها به در و پنجره ی خانه و ریخت و پاش انواع زباله ها در سطح کوچه و برگزاری مسابقه ی فوتبال در محله و تردد بی رویه و بی ملاحظه ی وسائط نقلیه عمومی و خصوصی در منطقه و بوق زدن‌های بی‌ موقع و غیر ضرور و پی در پی و ممتد و گوشخراش رانندگان ... در ساعات مختلف روز و پارک کردن اتومبیل ها در مقابل درب پارکینگ و از همه بدتر و مهم تر و زجرآورتر پخش مکرر و مداوم صداهای گوشخراش و غیر قابل تحمل و طاقت فرسا از بلند گوی مدرسه و ... و بالاخره ده‌ها نوع مزاحمت و بی ملاحظگی و زجر و شکنجه روحی توسط دانش آموزان و اولیا و مربیان و خاطره تلخ و غم انگیز و دردناک بی‌توجهی و بی تفاوتی کادر محترم مدرسه در قبال گله‌ها و شکوه‌ها و شکایت های اهل محل و فراتر از آن برخوردهای زشت و زننده و ضد فرهنگی آنها با شاکیان و مراجعین و معترضین را تجربه نموده اید و از فرط در ماندگی و ناچاری و استیصال به فکر فروش خانه و کاشانه ی خود به ثمن بخس و فرار از منطقه و سکونت در کوه وجنگل و زندگی در میان و حوش و درندگان را به همسایگی با مدرسه و مواجهه با آن همه درد و الم ترجیح داده‌اید و در نهایت درد جانکاه همسایگی با مدرسه را با گوشت و پوست خود لمس کرده‌اید و می‌دانید زندگی در مجاورت یک مدرسه یعنی چه؟ و حالا که این بنده ی حقیر و همسایگان عزیز حداقل با هشت مدرسه ی چسبیده به هم و متمرکز و اغلب دو شیفته و پرجمعیت همسایه دیوار به دیوار یا روبروبوده و سال‌هاست با مزاحمت ها و دردسرهای مضاعف و چندین و چند برابر این مدارس مواجه هستیم و با وجود ده‌ها فقره مراجعه و مذاکره و مباحثه، با کادر محترم مدارس و مسئولان سازمان آموزش و پرورش و گزارش ما وقع و ابزار درد و اظهار ناراحتی و ناله و ضجه و فریاد و خواهش و تمنا و عجر و التماس برای رفع این مزاحمت ها، نه تنها تاکنون  نتیجه ای عایدمان نشده؛ بلکه روز به روز بر سطح و حجم و وزن و بزرگی مزاحمت ها افزوده شده و تداوم این روند موجبات ضعف اعصاب و خستگی روح و سلب آسایش و آرامش ما را فراهم نموده است.... از شما که با وجود قرار گرفتن در مجاورت فقط یک مدرسه ، آن همه درد و رنج و عذاب روحی و روانی را تحمل میکنید، ‌می پرسم : تکلیف بنده و اهل و عیال و همسایگان در قبال این همه مزاحمت و زجر و شکنجه چیست؟ و شکایت این درد را به کجا باید ببریم و از کدامین مرجع و ملجائی استمداد بطلبیم؟ و آیا علاج درد ما تنها فروش خانه و فرار از مهلکه  و سرنهادن به کوه و دشت و بیابان است؟
 یا این فریاد را بالاخره روزی فریاد رسی خواهد بود؟
نظرات 1 + ارسال نظر
مهدی فرخی جمعه 14 آذر 1393 ساعت 13:18

با سلام همین علت باعث شد شما منزلتان را بفروشید و واقعاً متأسفم از این قضیه

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.