نقدها و مقالات مطبوعاتی عباسعلی خسروداد

روزنامه‌ نگار: از 1372 تاکنون، رئیس انجمن هنر های نمایشی ( 1371)، رئیس انجمن نویسندگان مراغه از 1392 تا 1396

نقدها و مقالات مطبوعاتی عباسعلی خسروداد

روزنامه‌ نگار: از 1372 تاکنون، رئیس انجمن هنر های نمایشی ( 1371)، رئیس انجمن نویسندگان مراغه از 1392 تا 1396

تاکی سکوت ؟!


ایجاد زمینه ای مناسب برای مشارکت و نظارت آگاهانه و خود جوش آحاد مردم به ویژه نخبگان و صاحب نظران در امور مختلف جامعه به نحوی که بتوانند بدون رویا رویی با انواع موانع و مشکلات بر عملکرد مسئولان و کارکنان دستگاه های اجرایی و تصمیم گیری نظارت کنند، از دیرباز یکی از اهداف و آرمان های اصلی رهبران و کارگزاران در نظام های مردمی بوده است. راهکار عملی این نظارت، نقد عملکرد مسئولان توسط مردم و طرح اشتباهات و لغزش های احتمالی آنان در انواع رسانه ها بویژه مطبوعات است.
در همین راستا، رئیس جمهور در دیدارهای مردمی و نشست ها و مناسبت ها به ضرورت نظارت و مراقبت مردم در کار مسئولان تاکید ورزیده و به آنان توصیه می کنند.«در صورت مشاهده ی هر گونه لغزش و انحراف در کار ادارات و سازمان ها فریاد بزنید» ایشان همچنین تأکید می کنند:« این فریادها باید به گونه‌ای باشد که به گوش من رئیس جمهور برسد. »
رئیس جمهور مهرورز و عدالت محور در دیدار با مردم استان ایلام بیان می کنند:« عدالت باید به دست مردم و به کمک آنان صورت بگیرد. مردم باید عدالت را فریاد بزنند و مطالبه کنند.»
تأکید صریح و مکرر رئیس جمهور به ضرورت نظارت و مراقبت مردم در کار مسئولان موید این واقعیت است که انتقاد و حتی خرده گیری از مسئولان به رغم عقیده رایج نه تنها عامل تضعیف دولت نیست ، بلکه موجب تداوم حضور مسئولانه ی مردم در اداره ی کشور و ایجاد همگرایی و همبستگی میان مردم و مسئولان است.
آفت بزرگی که ممکن است هر یک از مدیران و کارگزاران بدان گرفتار شوند؛ بی نیازی از مردم و بی توجهی به نظرات مفید و سازنده ی شهروندان است. مدیران صادق و مردمی، همواره با انتقادها و خواسته های ولینعمت های خود با سعه ی صدر و گشاده رویی برخورد می کنند و از هیچ نقدی ولو مغرضانه و ناروا برآشفته نمی شوند. اتخاذ مواضع قهر آمیز یا سکوت در برابر انتقادات، تحلیل ها و مصاحبه های مطبوعاتی ضمن مغایرت با معیارهای یک نظام مردمی ، موازین دینی ، قانونی و اخلاقی بی شک زمینه ساز جوبی اعتمادی، بدبینی و نارضایتی مردم از دستگاه های اداری بوده و موجبات گسستگی پیوند میان مردم و مسئولان را فراهم خواهد ساخت.
متأسفانه علیرغم این واقعیت ها سکوت و بی تقاوتی مسئولان در قبال مطالب مندرج در مطبوعات بویژه مطبوعات  محلی که اغلب در ارتباط با مشکلات و معضلات شهری است در جامعه ی ما آن چنان عادی و نهادینه شده است که اینگونه مطلب تماما بلا جواب مانده و مسئولان ذیربط بدون توجه به قبح این عمل از پاسخگویی به آنها سرباز می زنند و با بی تفاوتی از کنار آنها می گذرند.
مدیران مذکور گویی فراموش کرده‌ا‌ند که مردم بعنوان صاحبان اصلی انقلاب حق دارند عملکرد مسئولان را مورد نقد قرار دهند و از برگزیدگان و خدمتگزاران خود در موارد گوناگون از جمله چگونگی تصمیم گیری ها، عملکردها، برنامه ریزی ها و دخل و خرج ها توضیح بخواهند و آنان را در صورت مشاهده ی هر گونه اشتباه یا انحراف از وظایف و مسئولیت های خود مورد مواخذه و باز خواست قرار دهند و در یک کلام انحرافات و لغزش های احتمالی آنان را فریاد بزنند.
گرچه ممکن است سکوت مسئولان در قبال انتقادات ، علامت رضا و نشانه ی قبول معضلاتی باشد که در مطبوعات به آنها اشاره میشود. با این حال مردم به ویژه نویسندگان و اهالی مطبوعات به حق انتظار دارند پاسخ نظرات و انتقادات خود را در صفحات روزنامه‌ها ببینند واز نظرات مسئولان در باره ی مسایل مطروحه مطلع گردند. در ضمن مردم حق دارند سکوت مسئولان را نوعی بی توجهی و بی تفاوتی نسبت به افکار عمومی و شهروندان تلقی نموده و به همین دلیل از آنان گله‌ مند باشند
.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.