نقدها و مقالات مطبوعاتی عباسعلی خسروداد

روزنامه‌ نگار: از 1372 تاکنون، رئیس انجمن هنر های نمایشی ( 1371)، رئیس انجمن نویسندگان مراغه از 1392 تا 1396

نقدها و مقالات مطبوعاتی عباسعلی خسروداد

روزنامه‌ نگار: از 1372 تاکنون، رئیس انجمن هنر های نمایشی ( 1371)، رئیس انجمن نویسندگان مراغه از 1392 تا 1396

در کدامین فرهنگی ریختن زباله در معابر و اماکن عمومی مجاز شمرده شده است؟


نوک قلم و نوک زبان بنده و امثال بنده، مو درآورد از بس که نوشتیم که: "ای مردم، ای هم وطن، ای هم شهری، ای هم محلی، ای مرد، ای زن، ای بچه، ... نریز!" دِ، نریز دیگر!" آخر سطح کوچه، سطح خیابان، سطح پیاده ­رو، سطح جاده، مکان ­های عمومی، جوی آب، توی رودخانه، ساحل دریا، داخل دریا، حتی کوه و دشت و بیابان که ظرف زباله نیست. محیط زیست ماست. شهر ماست. خانه ماست... چرا این عادت بسیار زشت و بسیار نکوهیده را ترک نمی­ کنی؟ چرا این همه می ­ریزی و می­ پاشی؟ چرا به فرزندانت، از اوان طفولیت یاد نمی­ دهی که: "زباله­ ها را هرجا که رسیدند نریزند؟ چرا به آن­ان تفهیم نمی­ کنی که: این کار خیلی بد است، خیلی زشت است، ضد اخلاق است، ضد فرهنگ است، ضد مدنیت است؟!"  چرا به آنان نمی­ گویی: "عزیزانم، نور چشمانم، تمیزی و پاکیزگی محیط زیست علاوه براین که ضامن سلامتی و شادابی ماست، نشانه شخصیت و منش انسانی ماست. معیار و مقیاس مدنیت ماست..." اگر بهانه ­ات این است که در برخی از معابر و اماکن عمومی، به اندازه کافی ظرف زباله نیست و آدم اغلب می­ ماند، زباله ­اش را کجا ببرد و کجا بریزد. با این همه خواهش می­ کنم نریز، حتی اگر یک چوب کبریت باشد.
 بله؟ می­ پرسی پس چکارش کنم؟
من توصیه می­ کنم فعلا و تا وقتی که آقای شهردار دستور نصب ظروف زباله در کلیه معابر و اماکن و خیابان­ ها را نداده ­اند. یک کیسه­ پلاستیکی توی جیبت، توی کیفت، و توی اتومبیلت داشته باش و در مواقع نیاز، زباله ­ها را در آن بریز و با خودت ببر منزل یا محل کار... راستی فکرش را بکن مثلاً: اگر در یک شهر دویست هزار نفری هریک از شهروندان فقط یک چوب کبریت روی زمین بریزند چه بر سر آن شهر خواهد آمد؟ و چگونه همه­ جا پر از زباله خواهد شد؟ واقعاً این عمل برای ما عیب نیست؟ اگر یک مسافر یا یک گردشگر خارجی حتی از یک کشور عقب مانده بیاید و این وضعیت را ببیند، به ما چه خواهد گفت؟ و درباره­ ما چگونه قضاوت خواهد کرد؟ اگر می ­توانی یک توک پا برو به یکی از همین کشورهای عقب­ مانده ­ای که، قبولشان نداری و ببین چگونه مردم به حفظ پاکیزگی شهر و دیارشان پای ­بندند و ریختن زباله را گناهی نابخشودنی می ­دانند و راستی می دانی که جریمه­ ریختن زباله در معابر و مکان ­های عمومی در شهری مانند تورنتوی کانادا 380 دلار یعنی حدود: ۴۲۰ هزار تومان، پول رایج کشور ماست و این جریمه دقیقاً نشان ­دهنده­ درجه اهمیت موضوع است.
آیا باید چنین قانونی در کشور ما هم اجرا شود؟ تا بلکه از ترس جریمه از ریختن زباله خودداری کنیم؟ اصلاً چرا جریمه؟ مگر ما انسان نیستیم؟ مگر ما به فرهنگ والای خودمان افتخار نمی­ کنیم؟ مگر به مسلمان بودنمان نمی ­بالیم؟ در کدام جامعه­ انسانی، در کدام فرهنگ، در کدام دین و در کدام قانون، ریختن زباله در محیط زیست، یا در محل کار و زندگی مجاز شمرده شده است؟ از همه­ این ها گذشته، چرا با ریختن زباله چهره شهرمان را زشت و کریه می­ کنیم و از زیبائی آن می­ کاهیم؟! چرا فکر نمی­ کنم: هزینه جمع­ آوری همین زباله­ هایی که ما بی­ هیچ ملاحظه­ ای می ­ریزیم و می ­پاشیم، سر به میلیاردها می ­زند؟ و با این پول می توان چندین طرح عمرانی، چندین پروژه­ رفاهی، چندین مرکز تفریحی و ورزشی اجرا کرد و محیطی آباد و زیبا و فرح­ انگیز، برای مردم فراهم ساخت؟ پس بیایید از همین امروز تصمیم بگیریم از ریختن زباله به معابر و مکان ­های عمومی جداً خودداری کنیم و با این کار به دنیا نشان دهیم که ادعای ما درباره انسان بودن، متمدن بودن، دین­دار بودن، شاخص بودن و ممتاز بودن، ادعای واهی نیست، بلکه ما واقعا به تمیزی و پاکیزگی محیط زندگی مان اهمیت می­ دهیم و به این اصل اساسی معتقدیم که: "شهر ما خانه ماست و تمیزی و پاکیزگی هرخانه ­ای نشانه­ ی شخصیت و منش انسانی ساکنین آن خانه است"
نظرات 1 + ارسال نظر
مهدی فرخی یکشنبه 7 دی 1393 ساعت 22:58 http://sahand200.persianblog.ir/

با سلام مقاله‌ی بسیار خوبی است. به معضل ریختن زباله و فرهنگ مردم و کم کاری شهردار در این زمینه با جمله های طنز آلود اشاراتی کرده اید که بسیار جالب و خواندنی است.

سپاس .پیروزباشید .

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.