نقدها و مقالات مطبوعاتی عباسعلی خسروداد

روزنامه‌ نگار: از 1372 تاکنون، رئیس انجمن هنر های نمایشی ( 1371)، رئیس انجمن نویسندگان مراغه از 1392 تا 1396

نقدها و مقالات مطبوعاتی عباسعلی خسروداد

روزنامه‌ نگار: از 1372 تاکنون، رئیس انجمن هنر های نمایشی ( 1371)، رئیس انجمن نویسندگان مراغه از 1392 تا 1396

شگفتی های شهر هرت، قسمت هجدهم


یادآوری
 در قسمت هفدهم این یادداشت ها از هزینه‌های میلیاردی، ریخت و پاش ها و بذل و بخشش‌های بی‌حساب و کتاب، بی نظمی ها، خرابکاری ها و بداخلاقی های بی حد و اندازه اغلب نامزدها در فرآیند انتخابات، و اینکه هر یک از آنان کوشیدند به هر نحو ممکن و به هر وسیله و قیمتی که شده خود را مطرح کنند تا بلکه بتوانند در این ماراتن نفس‌گیر پیشاپیش رقبا به خط پایانی بر سند، سخن گفتیم و با طرح این پرسش که نامزدها این حجم از هزینه‌ها را چگونه و از چه راهی جبران خواهند کرد؟ و دین خود را به یاران و حامیان و کسانی که بخش قابل توجهی از این هزینه‌ها را تقبل کرده‌اند از چه راهی ادا خواهند کرد؟... و بالاخره چرا مسئولان و دست اندرکاران برگزاری انتخابات از آن همه بی قانونی و بداخلاقی و خرابکاری و مزاحمت و حیف و میل منابع و اسراف و تبذیر و زیاده‌روی- جلوگیری نکردند؟! با هم به ابتدای خوان هفتم رسیدیم.

خوان هفتم، در واقع آخرین مرحله از انتخابات شهرهرت، است و نامزدهایی که با کسب آرای قابل قبول و پیروزی بررقبا جواز ورود به این مرحله را دریافت کرده‌اند، بایدک کشیدن عنوان "منتخب مردم" و کوله باری از مطالبات و انتظارات موکلین، راهی محل مأموریت خود می شوند و پس از طی تشریفات لازم، رسما بر اریکه قدرت تکیه می زنند.
از آنجا که منتخبین، این جایگاه را به آسانی به دست نیاورده‌اند و برای رسیدن به آن از جان و مال و وقت و انرژی خود مایه گذاشته اند چهار دستی به آن می چسبند و تمام نیرو و توان خود را برای صیانت از آن به کار می‌گیرند.
 نمی‌دانم صندلی قدرت چه خاصیتی دارد که اکثریت قریب به اتفاق منتخبین، به محض تکیه زدن به آن به مرض  فراموشی مبتلا می شوند و تمام شعارها و قول و قرارها و عهدها و میثاق ها و دوستی ها و وابستگی ها و حامیان و یاران خود را به یکباره به باد فراموشی می سپارند و با ۱۸۰ درجه چرخش در جهت مخالف در ۴ سال پیشِ روی، ارتباط خود را نه تنها با یاران، بلکه با موکلین خود قطع می کنند. گویی اینان همان‌هایی نیستند که در جریان انتخابات به خاطر به دست آوردن چند رای اضافه به هر دری می‌زدند، در مقابل هر کس و ناکسی سرخم می کردند، به یکی قول ریاست، به دیگری وعده وزارت می‌دادند، دهها طرح و پروژه، ده‌ها کارخانه و ده ها واحد تولیدی را یکجا به حوزه انتخابیه می‌آوردند، به افتصاد شهر هرت، سر و سامان می‌دادند، هزاران و بلکه میلیونها فرصت شغلی برای جوانان و تحصیلکردگان ایجاد می‌کردند دیوارهای شهر هرت را از طلا می ساختند، برای مردم آزادی و امنیت به ارمغان می‌آوردند از آزادی رسانه‌ها حمایت می‌کردند، برای بی خانمانها خانه می ساختند، به مطالبات مردم جامه عمل می‌پوشانیدند و بالاخره تمامی دردهای بی درمان را درمان می‌کردند!
شگفتا که این عده با وجود همه بد عهدی  ها و بی وفایی ها، با پایان یافتن دوره ماموریت چهارساله خود و آغاز انتخاباتی دیگر دوباره به مردم روی می‌آورند و انتظار دارند که مردم به آنان اعتماد کنند و با آغوش باز پذیرایشان باشند... که زهی خیال باطل و بسا انتظار بیجا و بی‌مورد!

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.