نقدها و مقالات مطبوعاتی عباسعلی خسروداد

روزنامه‌ نگار: از 1372 تاکنون، رئیس انجمن هنر های نمایشی ( 1371)، رئیس انجمن نویسندگان مراغه از 1392 تا 1396

نقدها و مقالات مطبوعاتی عباسعلی خسروداد

روزنامه‌ نگار: از 1372 تاکنون، رئیس انجمن هنر های نمایشی ( 1371)، رئیس انجمن نویسندگان مراغه از 1392 تا 1396

شگفتی های شهرهرت، " قسمت سی و ششم "

 

 

یکی از ویژگی های قابل تحسین اهالی شهرهرت:  حرف شنوی و پند آموزی از بزرگان است و بر همین اساس سخنان گهربارآنان را با آب طلا می نویسند و آویزه گوش و نصب العین خود قرار می دهند تا برایشان ملکه شود و هرگز از آن غافل نباشند!

برای مثال:  این سخن شاعر بزرگوار که گفته است : " زگهواره تا گور دانش بجوی "  از جمله سخنان نان و آب داری است که اهالی پندآموز شهرهرت، هرگز از آن غافل نمی شوند و از همان اوان طفولیت و به محض تاپی پاپی کردن، به  مدرسه و سپس به دانشگاه می روند و بهترین سال های عمر خود را در انواع  موسسات به اصطلاح علم آموزی که خدا را شکر در شهر هرت،  روز به روز بر تعداد و وسعت آنها افزوده می شود به تحصیل مثلاً علم!  مشغول می‌شوند و با اتلاف وقت و انرژی و پول فراوان دراین موسسات، برا ی اینکه ثابت کنند  که همچنان به پند و اندرز بزرگان پایبند هستند،  تحصیلات خود را تا مقطع دکترای بیکاری با گرایش های خانه‌ نشینی و یا با کمی پیشرفت، قهوه خانه نشینی،  قلیان چاق کنی،  سیگار دود کنی و در نهایت خیابان گردی ادامه می دهند و با کوله باری از انواع آسیب‌ها و آلودگی های اجتماعی و چه بسا اعتیاد، بالاخره به لب گور می رسند!

آری این است  نتیجه حرف‌ شنوی و پند پذیری اهالی شهر هرت، از بزرگان علم و ادب!  آنان در راستای عمل به این اندرزها در کودکی برای جستجوی دانش به مدرسه می روند تا یاد بگیرند که:  "علم بهتر از ثروت است"  زیرا ممکن است مال و ثروت را دزد ببرد و بخورد؛  اما هیچ کس نمی تواند به علم و دانش، دستبرد بزند؛  لذا علم با گذشت زمان چاق و چله تر می شود و آدم را تا لب گور همراهی می کند!

 و ا ما در دانشگاه یاد می گیرند که:  " مدرک بهتر از علم و ارزشمندتر از تخصص و مهارت و فرهنگ و ادب و شخصیت است و منزلت اداری و اجتماعی آن بر تر و بالاتر از آن است که آدم کار بلد باشد و بتواند چرخ‌های صنعت و تولید و اقتصاد و توسعه جامعه ای را که بدان تعلق دارد به چرخاند و به سر منزل مقصود رهنمون شود! "البته باید در پرانتز عرض کنم که:  ( در شهرهرت،  مدرک هم به تنهایی از ارزش و اعتبار آنچنانی برخوردار نیست؛  بلکه این کاغذ پاره چند خطی باید با چاشنی رابطه و پارتی آن هم به چه کلفتی همراه باشد؛  تا به قول سعدی خدا بیامرز، آدم بتواند با وجود همه بی هنری ها و بی‌ تدبیری‌ها  " در صدر نشیند و قدر ببیند.

 " در هر صورت، امروز دانشگاه ها و مراکز به اصطلاح علمی و فرهنگی  شهر هرت،  به کارخانه تولید مدرک تبدیل شده‌اند و سالانه صدها هزار نفراز فرزندان این دیار فاقد یار را با کاغذ پاره ای در دست و با شعار " مدرک بهتر از علم است " به موسسات بی کاریابی گسیل می‌کنند؛  تا آمارگران مغرض از خدا بی خبر، آنان را در آمارهای خود به غلط در ردیف بیکاران جا نزنند !!

 

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.