نقدها و مقالات مطبوعاتی عباسعلی خسروداد

روزنامه‌ نگار: از 1372 تاکنون، رئیس انجمن هنر های نمایشی ( 1371)، رئیس انجمن نویسندگان مراغه از 1392 تا 1396

نقدها و مقالات مطبوعاتی عباسعلی خسروداد

روزنامه‌ نگار: از 1372 تاکنون، رئیس انجمن هنر های نمایشی ( 1371)، رئیس انجمن نویسندگان مراغه از 1392 تا 1396

گوش و موش


فیل و فین و فسقلی

توضیخ: این مطلب در شماره 51 مورخه اول خردادماه 1386 نشریه مراغه نامه به چاپ رسیده است.

هر کس هم  نداند خوانندگان عزیز خوب می دانند که این فسقلی نیم وجبی خودش کسی نبود؛ نه شهرتی داشت، نه کسی او را می شناخت و نه خودش دست چپ و راستش را تشخیص می داد! فسقلی شهرت و آوازه اش را تماماً مدیون بنده و همکاران بنده درستون گوش و موش است. در واقع، این ما بودیم که اولین بار استخدامش کردیم و زمام امور آبدارخانه را به دستش سپردیم. بله! ما بودیم که نردبان ترقی اش شدیم و اسمش را برسر زبان‌ها انداختیم. حالا فسقلی برای خودش کسی شده و سری از توی سر ها درآورده است! این موجود نیم وجبی حالا چنان حقوقی برای خودش قائل است و چنان سرمست باده غرور شده است  که مسلمان نشنود کافر نبیند! انگار که فیل فین کرده و فسقلی از دماغش افتاده! ادعاهایش  را که نگو. یک‌روز ادعا می‌کند: آبدارخانه را به تنهایی تجهیز کرده و از آفتابه گرفته تا سماورش، حاصل تلاش‌های شبانه‌روزی و خستگی ناپذیر اوست و لذا هیچ کس نمی تواند او را از مسند آبدارخانه پایین بکشد! یک روز باد در غبغب می اندازد و ادعا می کند که ستون گوش و موش با تمام متعلقاتش ملک طلق او ست و او حق دارد هر وقت که اراده کند ساختار آن را دگرگون کند و به نفع خودش تغییر دهد! زمانی با چسباندن القاب و عناوین عاریه ای به سر و ته اسمش، ژشت آدم های درس خوانده را به خود می‌گیرد و برای اثبات مدعاش چنان حرف های قلمبه سلمبه ای می‌زند که خودش هم معنی آنها را نمی‌داند!

 ادعاهای فسقلی صد البته در موارد فوق خلاصه نمی‌شود. او همچنین ادعا می‌کند: به زودی در مسابقه مردان آهنین شرکت می‌کند و با بلند کردن وزنه های سنگین تر از خودش، عنوان قوی ترین مردان جهان را از آن خود می‌کند!

 خلاصه در سرتان ندهم فسقلی بد جوری به مرض خود بزرگ‌ بینی مبتلا شده و با آن قد و قواره چند سانتی متری اش خود را همیشه یک سر و گردن بلندتر و بالاتر از بقیه می بیند و به همین علت، خیال می کند می تواند از این و آن نسق بکشند!

 این‌ها را که عرض کردم، تنها مشتی از خروار  و نمونه‌ای از ادعاها و خودخواهی های فسقلی بود و اگر بخواهم مختصری درباره گنده گویی ها،  فریب کاری ها و بلوف های ایشان بگویم و بنویسم، به قول معروف: "مثنوی هفتاد من کاغذ می‌شود." که ما نه وقتش را داریم و نه کاغذش را!

حالا شما بگویید با این فسقلی پر مدعا چه کنیم؟ بگذاریم با ادعاهایش مخ ما را بخورد؛ یا اینکه بفرستیم آنجا که عرب نی انداخت؟!

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.