نقدها و مقالات مطبوعاتی عباسعلی خسروداد

روزنامه‌ نگار: از 1372 تاکنون، رئیس انجمن هنر های نمایشی ( 1371)، رئیس انجمن نویسندگان مراغه از 1392 تا 1396

نقدها و مقالات مطبوعاتی عباسعلی خسروداد

روزنامه‌ نگار: از 1372 تاکنون، رئیس انجمن هنر های نمایشی ( 1371)، رئیس انجمن نویسندگان مراغه از 1392 تا 1396

چرا برحی از ما واقعیت وجود کرونا را باور نداریم؟!


وا قعیت ها را هرگز نمی توان انکار کرد. چشم بستن به واقعیت‌ها عین خطاست. واقعیت سیل، زلزله، طوفان و خسارت های مادی و معنوی ناشی از این رخداد ها را چگونه می توان باور نداشت؟ و چگونه می توان  واقعیت شیوع ویروس کرونا در سراسر جهان و کشتارهای توده ای آن را که هر روز به چشم خود می‌بینیم و در عمل تجربه می‌کنیم  باور نداشت؟ اگر همه خبرها، هشدارها، آژیرها و بوق و کرنا ها در باره خطر این ویروس منحوس را تنها یک دروغ یا شوخی فرض کنیم؛  چگومه می توانیم مرگ تأثر بر انگیز عزیزان، دوستان، همسایگان و همشهریان مان را که در اثر ابتلای به این بیماری همه روزه در جلوی چشم مان  اتفاق می‌افتد باور نکنیم؟ پر شدن بیمارستانها و مراکز درمانی از بیماران کرونایی، انباشته شدن آرامستانها از فوتی های ناشی از کرونا، اختصاص ۱۰۰ درصد تخت‌های i c u در بیمارستان ها  به بیماران کرونایی، خستگی و فرسودگی کادر درمان در اثر تلاش‌های شبانه‌روزی، خسارت های روز افزون مادی و معنوی وارد شده به جامعه، تعطیلی بسیاری از کسب و کارها در ماه‌های اخیر... همه و  همه واقعیت های تلخ و انکار ناپذیری هستند که همه ما به رأی العین می بینیم و در عمل تجربه می‌کنیم. با این وجود، چرا باور نمی کنیم که کشتارهای این هیولای بی رحم، از موج و بحران و طوفان و سونامی گذشته و به فاجعه تبدیل شده است؟! چرا باور نمی کنیم  که این غول بی شاخ و دم روزگار میلیون‌ها نفر را در سراسر کره خاکی سیاه کرده و هر روز دسته دسته از مردم قربانی می‌گیرد؟! چرا رشد مداوم آمار ابتلاها و مرگ و میر های ناشی از کرونا را نادیده می گیریم؟! چرا باور نمی کنیم که هرگونه غفلت و بی مبالاتی در رعایت پروتکل ها و دستورالعمل های بهداشتی ممکن است به نابودی میلیون‌ها انسان بی گناه در سراسر جهان بیانجامد؟! چرا نمی‌خواهیم بپذیریم که این ویروس چموش روز ‌به ‌روز وحشی تر، قدرتمندتر، مهاجم تر و خونخوار تر می شود؟! چرا باور نمی کنیم که هیچ دارویی و درمانی در این ویروس ناشناخته  کارگر نیست؟! و به هیچ وجه نمی‌توان با آن شاخ به شاخ شد و پنجه در پنجه اش افکند؟ با چه زبانی باید به ما بگویند که راه مصون ماندن از رشد و پیشروی این دشمن تا دندان مسلح: دور ماندن از دسترس آن، بستن راه های نفوذی که می تواند از آن ‌ها در ما نفوذ کرده و در اعماق وجودمان رخنه کند، تنها رعایت پروتکل ها و دستورالعمل های بهداشتی، از جمله: فاصله اجتماعی، در خانه ماندن، استفاده اصولی از ماسک و شست، شوی مداوم و ضد عفونی کردن دست ها ست؟!

باتمام این واقعیت ها چرا برخی از ما تا این اندازه نسبت به سلامت خود و جامعه خود، بی تفاوت شده ایم؟! چرا آگاهانه به پیشواز خطر می رویم؟ چرا در صدی از ما از زدن ماسک درکوچه و بازار و در مکان های عمومی خودداری می کنیم؟! اگر به خودمان رحم نمی کنیم چرا سلامت و زندگی دیگران را به خطر می اندازیم؟! چرا به فکر کادر فداکار درمان، پزشکان و پرستاران جان برکف که زندگی و آسایش خود و خانواده خودرا تماما وقف مراقبت از بیماران کرونایی کرده و می کنند و لحظه ای آرام و قرار ندارند نیستیم؟! آیا می  دانیم که اگر خدای ناکرده فداکاران عرصه سلامت باقیمانده نیرو و توان خودرا از دست بدهند چه رخداد تلخی در انتظار ماست؟

بنابر این بیایید با قبول این واقعیت که کرونا این موجود فرصت طلب از نقاط ضعف ما برای نفوذ و رخنه دراعضای حساس مان استفاده می کند در یک رستاخیز همگانی و  یک اتحاد صمیمی و تنگاتنگ، علیه این دشمن مشترک به پا خیزیم و تمام نیرو و توان خودرا برای مقابله با آن به کار گیریم؛ با این پیش فرض که تنها راه مقابله و شکست آن رعایت کامل و بی عیب و نقص یروتکل های بهداشتی است.  

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.