یادآوری:
در قسمت اول این یادداشت، با ارائه تعریفی از واژه هویت، خاطرنشان کردیم که هویت و کیستی انسانها با معیار شخصیت، منش، دانش، آگاهی، فضیلت، اعتقادات، و رفتار و کردار آنان، در زمان و مکان معین مورد ارزیابی قرار می گیرد؛ بنابراین، نباید هویت خود را در گذشته های دور و یادگارهای به جا مانده از پیشینیان، جستجو کنیم...
در این قسمت به این پرسش که آیا تاریخ، هویت ماست؟ پاسخ خواهیم داد:
برای پاسخ به این پرسش، نخست لازم است تعاریفی از تاریخ، ارائه دهیم. طبق یک تعریف ساده: تاریخ، مجموعه حوادث فرهنگی، طبیعی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و رویدادهایی است که در گذشته و در زمان و مکان زندگی انسانها و در رابطه با آنها رخ داده است. ویلیام هنری والش: فیلسوف انگلیسی در یک تعریف کوتاه، تاریخ را: بازگو کردن اعمال گذشته انسان میداند و در یک تعریف دیگر: تاریخ دانشی است برای شناخت حالات و تحولات گذشته؛ بنابراین تعاریف، میتوان گفت که تاریخ ناظر بر وقایع گذشته است و چون نسل حاضر هیچگونه نقشی و دخالتی در تحولات تاریخی نداشته است، نباید هویت خود را در تاریخ جستجو کند؛ زیرا هر نسلی متعلق و وابسته به زمان و مکان معینی است که در آن زندگی می کند. به قول معروف: کسی بار گناه دیگری را بر دوش نمی کشد. ثواب کسی را هم به حساب دیگران نمی نویسند.
برخلاف عقیده رایج، تحولات تاریخی نه تنها معیار ارزیابی هویت فردی نیست؛ بلکه هویت ملی هم محسوب نمیشود؛ زیرا نحوه زندگی و عملکرد پیشینیان با تمام ویژگیها و فراز و فرودهایش به خودشان مربوط می شود؛ همانگونه که حسن و عیب عملکرد ما نمیتواند شاخص هویت نسلهای آینده باشد.
ضرب المثلی هست که می گوید: فلانی یا فلان چیز به تاریخ پیوسته است. زمانی میرسد که نسل ما هم به تاریخ می پیوندد و تنها خاطره ای از چگونگی زندگی آن باقی میماند که در صفحات تاریخ ثبت و ضبط میشود؛ تا آیندگان از آن، برای شناخت حالات و تحولات گذشته در دوره ها و حوزه های مختلف و نیز علت وقوع آنها سود بجویند و بتوانند از فرازهایش درس بگیرند و از فرودهایش عبرت.
تاریخ برای ما فقط کاربرد آموزشی دارد و به ما می آموزد که مردم در مقاطع مختلف زمان، در چه سطحی از دانش، فضیلت، اقتصاد، سیاست و سازندگی بوده اند. روابط آنان با جهان خارج در چه شرایطی قرار داشته است. ارزش و اعتبار جهانی جوامع در چه جایگاهی بوده است. گستردگی مرزها تا کجا ادامه داشته است. کشورها چند بار و به وسیله چه کسانی و یا چه ملیت هایی مورد تهاجم و تجاوز قرار گرفته است. تجاوزات بیگانگان چگونه دفع شده است. حکام و زمامداران، در دوره های مختلف تاریخ از چه روحیه و رفتاری برخوردار بوده اند. چه شیوه ها و چه سیاست ها و رویکردهایی را در امر مملکت داری برگزیده اند. روابط آنان با ملت خود، چگونه بوده است. آزادیهای فردی و اجتماعی مردم در چه سطحی بوده است. مردم از نظر معیشت و گذران زندگی در چه وضعیتی قرار داشته اند...
با توجه به مراتب بالا: مطالعه کاربردی تاریخ به منظور آگاهی از رخدادها و تحولات گوناگون، در گذشته های دور، بسیار مفید و مثمر ثمر است. تاریخ در واقع حافظه و مانیفست زندگی ملت هاست و نباید به فراموشی سپرده شود. جرج سانتایانا فیلسوف، شاعر و رمان نویس اسپانیایی می گوید: آنان که سرگذشت خودرا به یاد نسپارند محکوم به تکرار آن هستند.
به تاریخ: شانزدهم اسفند ماه 99 عباسعلی خسروداد