نقدها و مقالات مطبوعاتی عباسعلی خسروداد

روزنامه‌ نگار: از 1372 تاکنون، رئیس انجمن هنر های نمایشی ( 1371)، رئیس انجمن نویسندگان مراغه از 1392 تا 1396

نقدها و مقالات مطبوعاتی عباسعلی خسروداد

روزنامه‌ نگار: از 1372 تاکنون، رئیس انجمن هنر های نمایشی ( 1371)، رئیس انجمن نویسندگان مراغه از 1392 تا 1396

ما وانتخابات (3)

یادآوری: درقسمتهای گذشته؛ بااشاره ای گذرا به مهمترین چالشهای پیش روی رئیس جمهور آینده ومسئولیتهای قانونی وی، خاطرنشان شدیم که: هریک از رأی دهندگان بایدباتحلیل وتطبیق این موارد باتوانمندیهای کاندیداها، فردی راانتخاب کنندکه بتواندضمن عمل به مسئولیتهای مورداشاره، بایک مدیریت قوی وبرنامه ریزی صحیح واصولی، باچالشهای مذکوربه مقابله برخیزد وکشوررا ازبحرانهای موصوف به سلامت عبوردهد...
دراین قسمت به بیان واقعیتهایی می پردازیم که درجریان فعالیتهای انتخاباتی کاندیداها باآنهامواجه بوده وهستیم.
برخی ازکاندیداها، تبلیغات انتخاباتی خودراماهها قبل از فرارسیدن موعدقانونی وحتی قبل ازنام نویسی آغازنموده وبا استفاده ی ازهرفرصت وموقعیتی ،حضورخودرادرصحنه ی انتخابات اعلام وفضارادرجهتی که مطلوب آنهاست هدایت میکنند. این کاندیداها حجم وسیعی از فعالیتهای انتخاباتی خودرادرقالب شعارها ووعده های رنگارنگ، واردعرصه کرده اندوبه بیان برتریهای خودونقد رقبا می پردازند.
شماری ازنشریات مکتوب وسایتهای اینترنتی وابسته به کاندیداها ،باپوشش اخباراین فعالیتها وانعکاس شعارهای آنها، نقش موثرخودرادرشکل گیری فضای انتخاباتی ایفامیکنند. فعالیت انتخاباتی کاندیداهای موردنظر؛گاهی ازحدیک رقابت سالم فراتررفته وجنبه تخریب وبلکه هتاکی به خودمیگیرد. آنهابه جای اینکه برنامه وایده های خودرا برای مدیریت آینده کشور اعلام کنند وبه بیان هنرها وتوامندیهای خوددرهمین راستا بسنده کنند... باراه انداختن جنگ روانی علیه رقبا تمام همّ وتوان خود را صرف تخریب دیگران میکنندوبرای نیل به این هدف به هروسیله ای ولو غیرشرعی وغیراخلاقی متوسل میشوند. کاندیداهای مذکور دریک قضاوت یک جانبه رقبای خودرابه بی تعهدی -بی عملی-کم خدمتی وناکارآمدی متهم میکنند ودرمقابل می کوشند؛ خودرافردی عمل گرا- خدمتگزار وتوانمند، به مردم معرفی کنند. این عده گویی فراموش کرده اندکه خودنیزدرگذشته ، مسئولیتهای مهم وحساسی رابه عهده داشته اند، امابرخلاف ادعاهایشان، دراین مدت نتوانسته اند کارنامه ی قابل قبولی به مردم ارائه دهند ومنشأ خدمات ارزنده ای برای ملت وکشورباشند.
رفتارهای فوق ، بدون شک ازدید تیزبین مردم مخفی نمانده وبهترین معیار ومحک برای آزمودن کاندیداها وارزیابی شخصیت وصلاحیت آنها خواهدبود. اینگونه رفتارها ازفردی که باشعار صیانت از قانون، اعتلای کشور، ترویج دین واخلاق، پشتیبانی از حق وگسترش عدالت به  صحنه آمده است ودرصورت انتخاب شدن، عنوان عالیترین مقام رسمی کشور،پس ازمقام رهبری راکسب خواهدکرد ودهها مسئولیت مهم واساسی دیگر رابه عهده خواهدگرفت. قابل پذیرش نبوده وملت آگاه ایران، هرگز به چنین فردی اقبال نشان نخواهندداد وسرنوشت خودرابه دست وی نخواهند سپرد.
ازبارزترین شاخصه های یک رئیس جمهور: صداقت، شفافیت، تعهد، عدالت، شجاعت وقانونگرایی است ومردم به کسی رأی خواهندداد که: ویژگیهای فوق رادروی سراغ بگیرند واطمینان حاصل کنندکه منتخب آنها از توانمندیهای لازم وکافی برای اداره امورکشور، رفع مشکلات  جامعه  وپاسخگویی به مطالبات ونیازهای منطقی وبحق مردم برخورداراست،دردملت رادرک میکند، برای آینده ی کشور برنامه ی مدونی دارد، مصالح کشوروملت رابه منافع شخصی وگروهی ترجیح میدهدودریک کلام؛ باانگیزه ی خدمت، تأمین آزادیهای فردی واجتماعی، اجرای عدالت، ارتقاء سطح فرهنگ عمومی، رفع معضل بیکاری، مقابله بافساداقتصادی واجتماعی، مقابله باتورم وگرانی، تأمین معیشت مردم وتنظیم روابط سالم باکشورهای جهان به صحنه آمده است.

ما وانتخابات (2)

درقسمت اول این نوشتار؛ ضمن تبیین حساسیت واهمیت انتخابات دهمین دوره ی ریاست جمهوری وتأکیدبر ضرورت انتخاب فردی متعهدوشایسته، برای بدست گرفتن مدیریت اجرائی کشور، خاطرنشان شدیم: درجوامعی که احزاب، به مفهوم واقعی کلمه رواج دارد؛ مردم به کاندیداهائی که احزاب مورد اعتماد آنها معرفی میکنند، رأی میدهند.اما درجوامعی که احزاب قادربه کشاندن توده وار مردم به صحنه ی انتخابات نیستند، مردم بایدسوابق، عملکردها، شعارها، وبرنامه های کاندیداها رامورد بررسی وتحلیل قراردهند وخود به یک جمع بندی دقیق برسند وتصمیم خودرا درباره ی انتخاب یکی ازکاندیداهای مطرح آغازکنند. دراینجا ممکن است این پرسش  دراذهان، مطرح شودکه: به اعمال وافکار کاندیداها ازچه زاویه ای بایدنگریست؟ وآنها راباچه ترازوئی موردسنجش وارزیابی قراداد؟. قدرمسلم اینکه توانمندیهای یک رئیس جمهور باید متناسب بامسئولیتهائی باشدکه به موجب قانون اساسی ویاقوانین عادی به عهده ی وی محول میشود.
برای آشنائی بامسئولیتهائی رئیس جمهور درقانون اساسی، لازم است به اصولی چندازاین قانون توجه داشته باشیم. مطابق اصل یکصدوسیزدهم؛رئیس جمهور، پس از مقام رهبری عالی ترین مقام رسمی کشوراست ومسئولیت اجرائ قانون اساسی وریاست قوه ی مجریه راجزدر مواردی که مستقیماً به رهبر مربوط میشود، به عهده دارد. برابراصل یکصدوبیست ویکم رئیس جمهور، درمجلس شورای اسلامی، درجلسه ای که باحضور رئیس قوهی قضائیه واعضای شورای نگهبان تشکیل میشود، به ترتیب زیرسوگندیادمیکند وسوگندنامه راامضاء میکند:
من به عنوان رئیس جمهور، درپیشگاه قرآن کریم ودر برابر ملت ایران به خداوند قادرمتعال سوگند یاد میکنم که پاسدار مذهب رسمی ونظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی کشورباشم وهمه ی استعداد وصلاحیت خویش رادرراه ایفای مسئولیتهائی که برعده گرفته ام، بکارگیرم وخودرا وقف خدمت به مردم واعتلای کشور، ترویج دین واخلاق، پشتیبانی از حق وگسترش عدالت سازم واز هرگونه خودکامگی بپرهیزم واز آزادی وحرمت اشخاص وحقوقی که قانونی اساسی برای ملت شناخته است، حمایت کنم، درحراست از مرزها واستقلال سیاسی واقتصادی وفرهنگی کشور ازهیچ اقدامی دریغ نورزم وبا استعانت از خداوند وپیروی ازپیامبراسلام و ائمه ی اطهار(ع) قدرتی راکه ملت، به عنوان امانتی به من سپرده است همچون امینی پارسا وفداکار نگاهدارباشم وآن رابه منتخب ملت، پس از خودبسپارم. طبق اصل یکصدوبیست ودوم: رئیس جمهور درحدود اختیارات ووظایفی که به موجب قانون اساسی ویاقوانین عادی به عهده دارد؛ دربرابر ملت ورهبر ومجلس شورای اسلامی مسئول است.
براساس اصل یکصدو بیست وششم: رئیس جمهور مسئولیت اموربرنامه وبودجه واموراداری واستخدامی کشوررا مستقیماً برعهده دارد ومیتواند اداره ی آنها را به عهده دیگری بگذارد. مطابق اصل یکصدوبیست وهشتم: سفیران به پیشنهاد وزیر امورخارجه وتصویب رئیس جمهورتعیین میشوند،رئیس جمهوراستوارنامه  ی سفیران را امضاء و استوار نامه ی سفیران کشورهای دیگر رامی پذیرند. علاوه براینها عزل ونصب وزرای کابینه بانظررئیس جمهور انجام میگیرد.ادامه دارد...

ما و انتخابات (1)

    ماوانتخابات  ( قسمت اول )
به قلم : عباسعلی خسروداد                                                                                                                                                                                                                                                                                                        درآستانه انتخابات هفتم اسفند قرارگرفته ایم. ملت آگاه و هوشیار ایران اسلامی درچنین روزی با حضور درپای صندوق های رأی و انتخاب نمایندگان خود، سرنوشت خودرا برای چهارسال آینده رقم خواهندزد. انتخابات پیش رو بنا به دلایل عدیده، ازجمله:  تحولات عمده  و اساسی   درعرصه های سیاسی و اقتصادی جهان، از اهمیت بیشتری نسبت به دوره های گذشته برخورداراست .
بروز بحران دراغلب کشورهای جهان، و تأثیر آن برروی بخش های مهم اقتصاد ایران، ازجمله: بازارنفت، تولید، تجارت و صادرات از یکسو و  تحریم های اعمال شده توسط آمریکا و هم  پیمانانش علیه کشورمان، مانع تراشی های کشورهای استکباری درفعالیت های صلح آمیز هسته ای، توطئه های دشمنان علیه امنیت و موجودیت جمهوری اسلامی از دیگرسو و نیز مشکلاتی چون تورم، گرانی، بیکاری و پدیده  شوم اعتیاد، ازمهمترین چالش هائی هستند که کشورمان  با آنها مواجه است؛  بنابراین مردم باید به کاندیدائی رأی بدهند که بتواند بامدیریت قوی و برنامه ریزی صحیح و اصولی، با چالش های پیش رو  به مقابله برخیزد و کشور را از میان بحرانهای موصوف، به سلامت عبوردهد.
دراین دوره نیزمانند دوره های گذشته افرادی با افکار، گرایش ها، سلیقه ها و توانمندی های متفاوت، درمعرض انتخاب مردم قرار خواهند گرفت و طبعاٌ خودرا بعنوان فردی که می تواند به مشکلات فائق آید، بابحران ها مقابله کند، نیازهای کشور را برطرف سازد و به آرزوهای مردم برای برخورداری از یک زندگی سالم و بی دردسر جامه عمل بپوشاند، به مردم معرفی خواهندکرد. هرکاندیدائی باهر نیت و هرتوانی که به صحنه بیاید، هدف خودرا ازحضور درصحنه  انتخابات خدمتگزاری به مردم، توسعه کشور، آبادانی شهرها ورفع مشکلات مبتلا به جامعه  قلمداد می کند و  با سردادن شعارهای مردم پسند و وعده های متنوع می کوشد آراء بیشتری را کسب کند و از رقبای خود پیشی بگیرد.
بندرت دیده شده است که فردی درعین برشمردن توانمندی های خود به ضعف هایش نیز اعتراف کند و خودرا آن سان که هست به مردم معرفی کند و به آنان صادقانه بگوید: "حل فلان مشکل درحدتوان من نیست." دراینجا این پرسش مطرح می شود که پس دراین حالت تکلیف رأی دهندگان چیست و ازچه طریقی می توانند صلاحیت کاندیداها را تشخیص دهند؟.
درجوامعی که تحزب به مفهوم واقعی کلمه رواج دارد، مردم درانتخابات، به احزاب و جریان های سیاسی رجوع می کنند و از طریق اعتماد به آن مجموعه ها، رأی خودرا به صندوق ها می ریزند. به عبارت دیگر احزابی که فعالیت آنها درچهارچوب قانون مجاز است؛ افراد برگزیده خودرا به عرصه ی  انتخابات واردمی کنند و اسامی آنان را در یک لیست به مردم ارائه می دهند و مردم بی آنکه رأساً وارد عمل شوند و شایستگی و صلاحیت کاندیداها را مورد ارزیابی قراردهند، این اختیار رابه احزاب مورد اعتماد خودتفویض می کنند و بنا به صلاحدید آن حزب، به کاندیداهای معرفی شده رأی می دهند. اما از آنجاکه درکشورما تخرب و گرایشهای حزبی مانند جوامع مورد اشاره از جامعیت لازم برخوردار نیست و احزاب موجود، دراثر فقدان انسجام کافی، قادر به معرفی کاندیداهای پرتوان و کشانیدن توده وار و فراگیرمردم به عرصه  انتخابات نیستند، لذا اکثریت رأی دهندگان، بدون اتکاء به احزاب و گروه های سیاسی، به طور مستقل و خود اتکا درانتخابات شرکت می کنند. درچنین صورتی باید فرد، فرد رأی دهندگان،قبل از حضور درپای صندوق های رأی گیری اطلاعات و آگاهی های لازم  رادرباره ی  توانمندی ها ی کاندیداهای انتخاباتی از منابع و مراجع مطمئن و  بی طرف کسب کنند و درانتخاب خود، ملاک عمل قراردهند...     ادامه دارد...

یک حرکت نمادین ، برای انتقال یک پیام آموزنده به شهروندان

در اولین هفته ها ی شروع به کار مهندس ابراهیمی ، شهردار پرتلاش شهرمان ، در یک گفت و گوی صمیمی با ایشان ، طرحی را پیشنهاد کردم که در عین سادگی و کم خرجی بسیار آموزنده بود . این طرح در واقع یک حرکت نمادین در راستای فرهنگ دهی به مردم بود . حرکتی که در بطن آن یک پیام مهم و اساسی نهفته بود . و اگر به مرحله ی اجرا و عمل در می آمد ؛ می توانست تحول قابل لمسی در رفتار مدنی و اجتماعی شهروندان و تربیت نو نهالان و نوجوانان ایجاد کند . ترتیب این حرکت از این قرار بود که آقای شهردار در یکی از ساعات پر ازدحام روز که اکثریت مردم در حال رفت و آمد در خیابان ها هستند ، به همراه شماری از کارکنان شهرداری ، مدیران دستگاه های اداری ، چهره های شاخص شهری و نیز اعضای یکی از NGO  های زیست محیطی « ملبس به یونیفرم های مخصوص » ، با در دست داشتن پلاکاردهایی با این عبارت ها : شهر ما خانه ی ما ، شهر خود را تمیز و پاکیزه نگهداریم ، از ریختن زباله در سطح معابر و اماکن ، خودداری کنیم ... در خیابان های شهر راه می افتادند و هر از چند گاه زباله ای را از زمین بر می داشتند و آنرا در ظرف زباله می انداختند و این حرکت نمادین و در عین حال آموزنده را حداقل هر یک ماه یک بار تکرار می کردند . این حرکت ، بدون شک توجه مردم را به خود جلب می کرد و آن ها پیام شهردار خود را از خلال آن دریافت می کردند . کودکان نیز با مشاهده ی این حرکت بطور حتم با کنجکاوی دلیل آن را از والدین خود می پرسیدند و پاسخ می شنیدند که آقای شهردار با این حرکت به ما پیام می دهد و می گوید : ریختن زباله در کف زمین ، در جوی آب ، در پارک ها و کرانه های رودخانه و بطور کلی در محیط زیست گناه است و ما باید زباله های خود را در ظرف زباله بریزیم ...
آقای شهردار هم چنین ، با این حرکت به مردم می آموخت و در ذهن آن ها حک می شد که رفتار خود را در این زمینه اصلاح کنند و این عادت بسیار زشت و ضد اخلاقی و ضد اجتماعی را برای همیشه و مادام العمر ترک کنند و به بچه های خود بیاموزند که فرهنگ اصیل ایرانی ، آموزه های دینی و معیار های اخلاقی و اجتماعی به ما حکم می کند ، به پاکیزگی محیط زندگی خود اهمیت قایل شویم و آنرا همانند خانه های خود تمیز و پاکیزه نگهداریم . هم چنین این واقعیت را به آن ها یادآوری کنند که در جوامع پیشرفته و متمدن ، حتی در برخی از کشورهای تازه به دوران رسیده که سابقه ی تمدن و تاریخ آن ها به هیچ وجه قابل مقایسه با تاریخ و تمدن کشور ما نیست ، ریختن زباله ولو یک چوب کبریت در سطح زمین جرم محسوب شده و مشمول پرداخت جریمه می شود و شما اگر گذرتان از این کشورها بیفتد ، از تمیزی و زیبائی محیط زندگی مردم لذت می برید ...
متأسفانه آقای شهردار این پیشنهاد را دست کم گرفتند و به رغم مثبت بودن نتایج آن در کوتاه مدت به آن توجهی نکردند ، هر چند بر مصداق مثل معروف : « ماهی را هر وقت از آب بگیرند تازه است » این حرکت همیشه قابل اجراست . و ایشان می توانند همین امروز یا همین هفته آنرا به مرحله ی عمل درآورند .
در اینجا می خواهم ، ضمن تقدیر و تشکر از اقدامات بسیار مثبت و ارزنده ی آقای شهردار که از بدو شروع به کار خود تاکنون در راستای عمران و آبادانی مراغه انجام داده اند و آثار و نشانه های آن در جای جای شهرمان ملموس و مشهود است . برای دومین بار ظرف یک ماه مراتب گله مندی خود را از وضعیت نامطلوب نظافت شهر و جمع آوری زباله های خانگی ابراز کنم ، باشد که ایشان ، با وجود تراکم کار و گرفتاری های خدمتی ، هر از چند وقت یکبار از مناطق و محلات شهر دیدن کنند و با نظر خواهی از شهروندان و لمس مشکل از نزدیک در جهت رفع آن اقدام کنند.

کهن‌شهر مراغه، در محاق گمنامی و فراموشی !

گویی مراغه ، با وجود ظرفیت ها و پتانسیل های کم نظیرش در حوزه ی گردشگری و میراث فرهنگی و به رغم اشتهار و اهمیّت بسزایش در این حوزه ، محکوم است به اینکه در سایه ی بی برنامگی و بی عملی مسئولانش ، در محاق گمنامی و فراموشی فرو رود و از مزایای این سرمایه ها بهره کافی نصیبش نشود . شهری که می توانست ، با اندک توجه ، به قطب گردشگری و به تبع آن به یکی از توسعه یافته ترین شهرهای کشورمان تبدیل شود ، اینک در مقایسه ی با شهرهای همگون و همطراز خود ، نه تنها از یک توسعه ی اصولی و پایدار برخوردار نمی باشد ، بلکه از فرط بی تحرکی و سکون ، در فهرست شهرهای عقب مانده و محروم ، قرار گرفته است ...
در گزارشی که اینک از نظرتان می گذرد : بانگاهی هر چند گذرا به آثار و میراث های تاریخی - فرهنگی و جاذبه های طبیعی مراغه ، به علل و عواملی می پردازیم که از دیرباز موجب شده اند این شهر با وجود سرمایه های ارزنده اش ، در حوزه ی گردشگری ، نتواند در راستای شکوفایی این صنعت سودآور و جلب گردشگران داخلی و خارجی گام های مثبت و موثری بردارد . آثار و میراث ارزشمندی که اغلب از دوره ی ایلخانی به یادگار مانده اند ، سرمایه های مهمی برای این شهر محسوب می شوند که در صورت استفاده ی صحیح و اصولی از هر یک می توان از این رهگذر به درآمدهای سرشاری دست یافت .
 از مهمترین آثار و ابنیه تاریخی مراغه ، می توان از : برج های کبود و مدور ( معروف به برج های دوقلو ) ، گنبد سرخ ، گنبد غفاریه ، معبد مهر ، حمام خواجه نصیر ، حمام پیر ، موزه ی سنگواره ها ، موزه ایلخانی ( با صدها اثر باستانی ) و از همه مهمتر ، رصد خانه ی مراغه ، با شهرت جهانیش نام برد . علاوه بر آثار فوق ، ده ها مسجد ، کاروانسرا و تپه ی باستانی ، در مراغه وجود دارند که هر یک در نوع خود ، از ارزش و اهمیت ویژه ای برخورداند . جاذبه های طبیعی مراغه نیز در نوع خود کم نظیر و بلکه بی نظیرند . وجود غار ( هامپوئیل ) ، چشمه های آب معدنی ، از جمله چشمه ی آب معدنی ( شورسو ) و ( گشایش ) و گستره ی عظیمی از باغات میوه و سردرختی و چشم اندازهای جذاب و زیبا ، این شهر را از سایر شهرهای کشورمان متمایز ساخته و به ارزش و اهمیت آن افزوده است .
همان طوری که در مقدمه ی این گزارش متذکر شدیم : مراغه با وجود ظرفیت ها و پتانسیل های کم نظیرش در حوزه ی گردشگری از یک توسعه اصولی و همه جانبه در این حوزه برخوردار نبوده و همواره نوعی بی تحرکی و رکود بر ارکان مختلف آن سایه افکنده است . فقدان یک اراده ی قوی و منسجم برای تدوین یک استراتژی راهبردی جهت ایجاد تحول اساسی در بخش های مختلف این حوزه ، موجب شده که این شهر نتواند بعنوان یک شهر توریستی به علاقمندان معرفی شود . بی توجهی مسئولان ذیربط به ایجاد زیر ساخت ها و پیش نیازها و ارائه ی خدمات لازم به گردشگران یکی از اصلی ترین عوامل بی رونقی در حوزه ی گردشگری است که باید در این زمینه اقدامات اساسی انجام گیرد .از جمله ی این زیرساخت ها می توان به ایجاد کمپ های اقامتی و تفریحی ، مهمانسراها و هتل های لوکس سالن های برگزاری همایش و نمایش و کنسرت موسیقی ، ایجاد موزه ی مردم شناسی و مراغه شناسی ، مرکزی برای معرفی و عرضه ی صنایع دستی ، مرمت و احیاء و حفظ آثار و ابنیه ی تارخی و محوطه سازی برای آن ها ، احداث رستوران ، غذاخوری و چایخانه ی سنتی ، ایجاد قایقرانی ، ماهیگیری و ورزش های آبی در دریاچه ی سد علویان ، نصب تله کابین بر فراز جاذبه های طبیعی مراغه ، اجرای طرح دهکده توریستی با تمام امکانات و ملزومات و زیبا سازی و مبلمان شهری و ایجاد فضای سبز و ... اشاره نمود . ضمناً لازم است به موازات این اقدامات نسبت به چاپ و انتشار عکس و پوستر از آثار و جاذبه های مراغه و تولید و پخش تیزرهای تلویزیونی از رسانه ملی و تداوم آن در مقاطع زمانی اقدام شود . لازم به ذکر است که یکی از عمده ترین عوامل رکود در ایجاد دگرگونی های اساسی دربخش های مختلف حوزه ی گردشگری بکارگیری نیروهای اغلب غیر متخصص در این بخش و ناتوانی آن ها در تدوین برنامه های اصولی برای جلب گردشگر می باشد .